فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند
زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید
صفحه اصلی
>>
Cultural Part - بخش فرهنگي
>>
محیی الدین ابن عربی
- صفحه 1
درباره بخش فرهنگی
بخش فرهنگی
قرآن
حافظ شیرازی
مولانا
سعدی شیرازی
گلچین
نظامی
عطار
عمر خیام
شیخ بهایی
ابوسعید ابوالخیر
بابا طاهر
هاتف اصفهانی
سنایی
شیخ محمود شبستری
فردوسی
رودکی
قلم
امیر خسرو دهلوی
فروغی بسطامی
شمس تبریزی
سید محمد حسین طباطبایی
مجذوب تبریزی
رهی معیری
خواجه عبدالله انصارى
محیی الدین ابن عربی
جامی
ناصرخسرو
صغیر اصفهانی
صفحه
1
دعوت دوست (نامه ای از خدا)
محیی الدین ابن عربی - صفحه 1
دعوت دوست (نامه ای از خدا)
بشنو ای محبوب
که مقصود آفرینش تویی
نقطه مرکز و محیط کائنات تویی
آن مشیت و فرمان
که بین آسمان و زمین در حرکت است تویی
بسیط و مرکب تویی
من ادراک را در تو آفریدم
تا آینه دیدار من باشد
اگر مرا ادراک کنی خود را نیز در خواهی یافت
طمع مدار که هرگزبا ادراک نفس خود مرا ادراک کنی
تو به چشم من توانی دید مرا و خود را
و به چشم خود نخواهی دید مرا و خود را
ای محبوب
چه بسیار تو را خواندم و تو آوای مرا نشنیدی
چه بسیار جمال خود را بر تو نمودم و تو رویت نکردی
چه بسیار خود را چون رایحه ای خوش در عالم پخش کردم
و مشام تو آن را احساس نکرد
پس خود را چون طعامی در خوان هستی نهادم
و تو از آن تناول نکردی و نچشیدی
چرا نمیتوانی در لمس اشیاء مرا احساس کنی
و در شاخه گل سرخ مرا ببویی
چرا مرا نمی بینی
چرا مرا نمی شنوی
چرا، آخر چرا؟!
من از هر لذتی برای تو برترم
من از هر آرزویی مطلوب ترم
و از هر جمال زیباترم
زیبا منم، ملیح و جذاب منم
مرا دوست بدار
و غیر مرا دوست مدار *
به من بیندیش و در سودای من باش
در سودای دیگری مباش
مرا در آغوش بگیر
مرا ببوس
که وصالی چون وصال من نخواهی یافت
دیگران همه تو را به خاطر خود دوست دارند
و من تو را به خاطر خودت دوست دارم
و تو از من می گریزی
ای محبوب
تو با با من در عشق مصاف انصاف را نتوانی داد
زیرا اگر تو قدمی به من نزدیک شوی
من صد گام به تو نزدیک خواهم شد
من از نفس به تو نزدیک ترم
من از جان و نفَس به تو نزدیک ترم **
غیر از من کیست که با تو چنین رفتار کند
مرا بر تو غیرت است
و دوست ندارم که تو را نزد غیر ببینم
حتی نخواهم که تو با خود باشی ***
نزدِ من باش تا نزد تو باشم
و چنان نزد من باش که از آن بی خبر باشی
ای محبوب
بیا تا رویم به سوی وصال
اگر بر سر راه وصال ، فراق را یافتیم
طعم فراق را به او خواهیم چشاند
ای معشوق، بیا دست در دست هم نهیم
و به پیشگاه آن حقیقت لایزال رویم
تا او میان ما حکمی جاودانه کند
و ما را صلح و آشتی دهد
آشتی پس از قهر
آن که چیزی لذت بخش تر از این در جهان نیست
نشستن در کنار یار
و با هم سخن گفتن
ترجمه دکتر الهی قمشه ای
*غیر مرا دوست مدار یعنی آنکه با من نیست را دوست مدار و اشاره به وحدت وجود در سخن محیی الدین است
** مصداق این شعر از سعدی (
دوست نزدیکتر از من به من است
)
*** مصداق این شعر از حافظ (
تو خود حجاب خودی ، حافظ از میان برخیز
)
محیی الدین ابن عربی
(2016/10/14-01:00)
اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بیمرادیِ ماست
مرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویش
خلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریم
تفاوتی نکند، چون نظر بهعینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شد
خللپذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردن
که هرچه دوست پسندد بهجای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویش
از آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست
*
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است
(آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد
#
ابیات مرتبط با این شعر
672
670
670
مشاهده متن کامل
سعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)
339