فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند
زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید
صفحه اصلی
>>
Cultural Part - بخش فرهنگي
>>
هاتف اصفهانی
- صفحه 1
درباره بخش فرهنگی
بخش فرهنگی
قرآن
حافظ شیرازی
مولانا
سعدی شیرازی
گلچین
نظامی
عطار
عمر خیام
شیخ بهایی
ابوسعید ابوالخیر
بابا طاهر
هاتف اصفهانی
سنایی
شیخ محمود شبستری
فردوسی
رودکی
قلم
امیر خسرو دهلوی
فروغی بسطامی
شمس تبریزی
سید محمد حسین طباطبایی
مجذوب تبریزی
رهی معیری
خواجه عبدالله انصارى
محیی الدین ابن عربی
جامی
ناصرخسرو
صغیر اصفهانی
صفحه
1
2
3
4
5
>
>>
اي فداي تو هم دل و هم جان
هاتف اصفهانی - صفحه 1
اي فداي تو هم دل و هم جان
وي نثار رهت هم اين و هم آن
دل فداي تو، چون تويي دلبر
جان نثار تو، چون تويي جانان
دل رهاندن زدست تو مشکل
جان فشاندن به پاي تو آسان
راه وصل تو، راه پرآسيب
درد عشق تو، درد بي درمان
بندگانيم جان و دل بر کف
چشم بر حکم و گوش بر فرمان
گر سر صلح داري، اينک دل
ور سر جنگ داري، اينک جان
دوش از شور عشق و جذبه شوق
هر طرف مي شتافتم حيران
آخر کار، شوق ديدارم
سوي دير مغان کشيد عنان
چشم بد دور، خلوتي ديدم
روشن از نور حق، نه از نيران
هر طرف ديدم آتشي کان شب
ديد در طور موسي عمران
پيري آنجا به آتش افروزي
به ادب گرد پير مغبچگان
همه سيمين عذار و گل رخسار
همه شيرين زبان و تنگ دهان
عود و چنگ و ني و دف و بربط
شمع و نقل و گل و مل و ريحان
ساقي ماه روي مشکين موي
مطرب بذله گوي و خوش الحان
مغ و مغ زاده، موبد و دستور
خدمتش را تمام بسته ميان
من شرمنده از مسلماني
شدم آن جا به گوشه اي پنهان
پير پرسيد کيست اين؟ گفتند:
عاشقي بي قرار و سرگردان
گفت: جامي دهيدش از مي ناب
گرچه ناخوانده باشد اين مهمان
ساقي آتش پرست آتش دست
ريخت در ساغر آتش سوزان
چون کشيدم نه عقل ماند و نه هوش
سوخت هم کفر ازان و هم ايمان
مست افتادم و در آن مستي
به زباني که شرح آن نتوان
اين سخن مي شنيدم از اعضا
همه حتي الوريد و الشريان
که يکي هست و هيچ نيست جز او
وحده لااله الاهو
هاتف اصفهانی
(2017/06/17-05:00)
اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بیمرادیِ ماست
مرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویش
خلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریم
تفاوتی نکند، چون نظر بهعینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شد
خللپذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردن
که هرچه دوست پسندد بهجای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویش
از آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست
*
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است
(آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد
#
ابیات مرتبط با این شعر
672
670
670
مشاهده متن کامل
سعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)
465