سوره 4 | سوره مبارکه النساء | صفحه 86 |
|
وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَلِيًّا وَكَفَىٰ بِاللَّهِ نَصِيرًا (45) |
و خدا به [حال] دشمنان شما داناتر است؛ کافى است که خدا سرپرست [شما] باشد، و کافى است که خدا ياور [شما] باشد. (45) |
مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَٰكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا (46) |
برخى از آنان که يهودىاند، کلمات را از جاهاى خود برمىگردانند، و با پيچانيدن زبان خود و به قصد طعنه زدن در دين [اسلام، با درآميختن عبرى به عربى] مىگويند: «شنيديم و نافرمانى کرديم؛ و بشنو [که کاش] ناشنوا گردى.» و [نيز از روى استهزا مىگويند:] «راعنا» [که در عربى يعنى: به ما التفات کن، ولى در عبرى يعنى: خبيث ما،] و اگر آنان مىگفتند: «شنيديم و فرمان برديم، و بشنو و به ما بنگر»، قطعاً براى آنان بهتر و درستتر بود، ولى خدا آنان را به علّت کفرشان لعنت کرد، در نتيجه جز [گروهى] اندک ايمان نمىآورند. (46) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰ أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ ۚ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا (47) |
اى کسانى که به شما کتاب داده شده است، به آنچه فرو فرستاديم و تصديقکننده همان چيزى است که با شماست ايمان بياوريد، پيش از آنکه چهرههايى را محو کنيم و در نتيجه آنها را به قهقرا بازگردانيم؛ يا همچنانکه «اصحاب سبت» را لعنت کرديم؛ آنان را [نيز] لعنت کنيم، و فرمان خدا همواره تحقق يافته است. (47) |
إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَىٰ إِثْمًا عَظِيمًا (48) |
مسلماً خدا، اين را که به او شرک ورزيده شود نمىبخشايد و غير از آن را براى هر که بخواهد مىبخشايد، و هر کس به خدا شرک ورزد، به يقين گناهى بزرگ بربافته است. (48) |
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنْفُسَهُمْ ۚ بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا (49) |
آيا به کسانى که خويشتن را پاک مىشمارند ننگريستهاى؟ [چنين نيست،] بلکه خداست که هر که را بخواهد پاک مىگرداند، و به قدر نخ روى هسته خرمايى ستم نمىبينند. (49) |
انْظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ ۖ وَكَفَىٰ بِهِ إِثْمًا مُبِينًا (50) |
ببين چگونه بر خدا دروغ مىبندند. و بس است که اين، يک گناه آشکار باشد. (50) |
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَٰؤُلَاءِ أَهْدَىٰ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا (51) |
آيا کسانى را که از کتاب [آسمانى] نصيبى يافتهاند نديدهاى؟ که به «جبت» و «طاغوت» ايمان دارند، و در باره کسانى که کفر ورزيدهاند مىگويند: «اينان از کسانى که ايمان آوردهاند راهيافتهترند.» (51) |
|
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده) |