سوره 40 | سوره مبارکه غافر | صفحه 468 |
|
رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ ۚ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (8) |
پروردگارا! و آنان را با هر کس از پدران و همسران و ذرّيّه هايشان که شايسته اند به بوستان هاى اقامتى که به ايشان وعده داده اى در آور، همانا تو خود عزّتمند و حکيمى. (8) |
وَقِهِمُ السَّيِّئَاتِ ۚ وَمَنْ تَقِ السَّيِّئَاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (9) |
و آنان را از بدى ها و گرفتارى ها نگاه دار و هر که را آن روز از بدى ها نگه دارى البته بر او رحمت آورده اى و اين است آن کاميابى بزرگ. (9) |
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ (10) |
همانا آنان که کفر ورزيدند، [در قيامت] ندا مى شوند که قطعاً دشمنى خدا [با شما] بيشتر از دشمنى شما با خودتان است، زيرا به ايمان دعوت مى شديد امّا کفر مىورزيديد. (10) |
قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَىٰ خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ (11) |
مى گويند: پروردگارا! ما را دو بار ميراندى و دو بار زنده کردى، اينک به گناهان خود اعتراف داريم پس آيا راهى براى خروج [از عذاب] هست؟ (11) |
ذَٰلِكُمْ بِأَنَّهُ إِذَا دُعِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ ۖ وَإِنْ يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا ۚ فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ (12) |
اين [عذاب] براى آن است که وقتى خدا به يگانگى خوانده مى شد انکار مى کرديد و اگر به او شرک مىورزيدند مى پذيرفتيد; اکنون حکم، مختصّ خداى برتر و بزرگ است. (12) |
هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آيَاتِهِ وَيُنَزِّلُ لَكُمْ مِنَ السَّمَاءِ رِزْقًا ۚ وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَنْ يُنِيبُ (13) |
او است که آياتش را به شما مى نماياند و از آسمان براى شما عطايى (بارانى) نازل مى کند و متذکّر نمى شود مگر کسى که [به خدا] بازمى گردد. (13) |
فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ (14) |
پس خدا را بخوانيد درحالى که عبادت را براى او خالص کرده باشيد اگرچه کافران را ناخوش آيد. (14) |
رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَىٰ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنْذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ (15) |
او داراى مقامات رفيع و صاحب عرش است، وحىِ پديد آمده از امر خود را بر هر کس از بندگانش که بخواهد القا مى کند تا درباره روز تلاقى اخطار نمايد. (15) |
يَوْمَ هُمْ بَارِزُونَ ۖ لَا يَخْفَىٰ عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ ۚ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ۖ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ (16) |
روزى که آنان نمايان اند، چيزى از آنها بر خدا پوشيده نيست، امروز فرمانروايى براى کيست؟ براى خداوند يگانه قهّار. (16) |
|
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده) |