فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه المیزان

قرآن ترجمه المیزان

سوره 46

سوره مبارکه الاحقاف

صفحه 504
وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا ۖ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا ۖ وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا ۚ حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي ۖ إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ (15)
و انسان را به احسان درباره پدر و مادرش سفارش کرده ايم، مادرش او را با مشقّت حمل کرد و با مشقّت بزاد و مدّت حمل او تا بازداشتنش از شير سى ماه است، [او به تدريج بزرگ مى شود] تا وقتى که به قوّت [فکرى] خود نائل شود و به چهل سال برسد، مى گويد: پروردگارا! به دلم بينداز تا شکر نعمت تو را که بر من و بر پدر و مادرم ارزانى داشته اى ادا کنم و تا کار شايسته اى انجام دهم که از آن خشنود مى شوى و براى من در نسلم شايستگى پديد آور، همانا من به سوى تو بازگشتم و به يقين من از تسليم شدگانم. (15)
أُولَٰئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجَاوَزُ عَنْ سَيِّئَاتِهِمْ فِي أَصْحَابِ الْجَنَّةِ ۖ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ (16)
اينانند که در ميان اهل بهشت نيکوترين اعمالشان را قبول مى کنيم و از بدى هايشان مى گذريم; وعده راستى که به آنان داده مى شد. (16)
وَالَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُمَا أَتَعِدَانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَهُمَا يَسْتَغِيثَانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ مَا هَٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ (17)
و آن کس که به پدر و مادرش گفته است: اُفّ بر شما! آيا به من وعده مى دهيد که [از قبر] بيرون آورده مى شوم در حالى که پيش از من نسل ها در گذشتند [و کسى زنده نشد؟] در حالى که آن دو به خدا استغاثه مى کنند [و مى گويند:] واى برتو! ايمان بياور همانا وعده خداوند حقّ است و او مى گويد: اين جز افسانه هاى پيشينيان نيست. (17)
أُولَٰئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ (18)
اينانند که در ميان امّت هايى از جنّ و انس که پيش از آنان درگذشتند [به شمار آمده و] قول عذاب بر آنان محقّق شده است; به يقين آنها زيانکار بوده اند. (18)
وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا ۖ وَلِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ (19)
و براى هر يک [از اين دو گروه] از اعمالى که کرده اند درجاتى است [اين بدان جهت است که خدا به عدالت با آنان رفتار کند] و براى آن است که [جزاى ]اعمالشان را به طور کامل به آنها بدهد و به ايشان ظلم نخواهد شد. (19)
وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ (20)
و روزى که کافران بر آتش عرضه مى شوند [به آنان گفته مى شود:] شما چيزى هاى مطبوع خود را در زندگى دنيايتان مصرف کرديد و از آنها بهره مند شديد [و چيزى ذخيره نکرديد] بنابراين امروز به سبب آن که در زمين به نا حقّ تکبّر مىورزيديد و به سبب آن که پيوسته گناه مى کرديد، با عذاب ذلّت آور جزا داده مى شويد. (20)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 504صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی