فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه الهی قمشه ای

قرآن ترجمه الهی قمشه ای

سوره 5

سوره مبارکه المائدة

صفحه 112
قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا ۖ فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ (24)
گفتند : اى موسى ، ما تا آنان در آن سرزمين اند هرگز وارد آن جا نمى شويم ، پس تو و پروردگارت برويد و با آنان بجنگيد که ما همين جا نشسته ايم . (24)
قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي ۖ فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ (25)
موسى گفت : پروردگارا ، من براى انجام دادن فرمان تو ، فقط اختيار خودم را دارم و برادرم هارون نيز تنها اختيار خودش را دارد ، پس ميان ما و اين مردم تمردپيشه داورى کن و ما را در انجام فرمان خود يارى رسان . (25)
قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ ۛ أَرْبَعِينَ سَنَةً ۛ يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ (26)
خدا فرمود : اينک چنين مقرر کرديم که بنى اسرائيل مدت چهل سال از ورود به آن سرزمين محروم باشند . آنان در طول اين مدت بر روى زمين سرگردان خواهند بود ; نه چون شهرنشينان در شهرى استقرار مى يابند و نه چون صحرانشينان در بيابان زندگى مى گذرانند . اين کيفر آنان است ، پس بر اين تمردپيشگان از اين که کيفر الهى را مى چشند اندوه مخور . (26)
۞ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ ۖ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ (27)
اى پيامبر ، براى اين يهوديان و مسيحيانى که بر تو رشک مى برند ، داستان واقعى دو پسر آدم ، هابيل و قابيل را نقل کن ، که هر کدام چيزى را براى تقرّب به درگاه خدا تقديم نمودند ، ولى تنها از يکى از آنها پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد . قابيل که هديه اش قبول نشد به هابيل گفت : حتماً تو را خواهم کشت . هابيل گفت : خداوند تنها از تقواپيشگان مى پذيرد . (27)
لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ ۖ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ (28)
اگر تو دست خود را به سوى من بگشايى تا مرا بکشى ، قطعاً من دست خود را به سوى تو نمى گشايم تا تو را بکشم ، زيرا من از خدا که پروردگار جهانيان است مى ترسم . (28)
إِنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ (29)
من مى خواهم که تو گناه من و گناه خودت را بر دوش گيرى و از همدمان آتش گردى ، و سزاى ستمگران اين است . (29)
فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ (30)
سرانجام نفْس قابيل در کشتن برادرش رام وى گرديد پس ، او را به قتل رسانيد و از زيانکاران گرديد . (30)
فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ ۚ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَٰذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي ۖ فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ (31)
آن گاه خداوند زاغى را برانگيخت که زمين را براى پنهان ساختن چيزى مى کاويد ، تا به قابيل نشان دهد چگونه جسد برادرش را پنهان سازد . قابيل گفت : اى واى ! آيا ناتوان بودم که مانند اين زاغ باشم و جسد برادرم را پنهان کنم و مدّت ها سرگردان نباشم ؟ پس چون ناتوانى خويش را دريافت کشتن برادر را به سود خود ندانست و از زمره پشيمانان گرديد . (31)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 112صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی