فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه الهی قمشه ای

قرآن ترجمه الهی قمشه ای

سوره 20

سوره مبارکه طه

صفحه 315
قَالَ عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي فِي كِتَابٍ ۖ لَا يَضِلُّ رَبِّي وَلَا يَنْسَى (52)
موسى گفت : علم آن نزد پروردگار من است . اين علمى است که در کتابى گسترده و فراگير ثبت شده است . پروردگار من نه در علم خود خطا مى کند و نه چيزى را از ياد مى برد . (52)
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْ نَبَاتٍ شَتَّىٰ (53)
خداوند همان کسى است که زمين را براى شما چون گهواره اى قرار داد تا در آن رشد يابيد ، و در آن راه هايى برايتان پديد آورْد تا با پيمودن آنها به خواسته هاى خود دست يابيد ، و از آسمان آبى فرو فرستاد ، پس به وسيله آن انواعى همسان از گياهان گوناگون برآورديم . (53)
كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَىٰ (54)
از آنها بخوريد و دام هايتان را در آنها بچرانيد; قطعاً در اين مجموعه براى صاحبان خرد نشانه هايى بر يکتايى خدا در تدبير جهان است . (54)
۞ مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَىٰ (55)
ما شما را از زمين آفريده ايم و شما را در آن بازمى گردانيم و بار ديگر شما را زنده مى کنيم و از آن بيرون مى آوريم . (55)
وَلَقَدْ أَرَيْنَاهُ آيَاتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَأَبَىٰ (56)
به يقين ، ما همه معجزات خود را که به موسى داديم به فرعون نمايانديم ، ولى او آنها را دروغ انگاشت و روى برتافت . (56)
قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِكَ يَا مُوسَىٰ (57)
گفت : اى موسى ، آيا به سراغ ما آمده اى تا ما را با سحر خود از سرزمينمان بيرون کنى ؟ (57)
فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِثْلِهِ فَاجْعَلْ بَيْنَنَا وَبَيْنَكَ مَوْعِدًا لَا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلَا أَنْتَ مَكَانًا سُوًى (58)
قطعاً ما هم با سحرى مانند سحر خودت به سراغت خواهيم آمد و دليل تو را باطل خواهيم ساخت ، پس ميان ما و خودت موعدى بگذار که نه ما آن را خلاف کنيم و نه تو ، آن هم در مکانى هموار . (58)
قَالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَأَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى (59)
موسى گفت : موعد شما روز عيد ، روز جشن و آزين باشد ، با اين شرط که مردم ـ آن گاه که آفتاب گسترش مى يابد ـ آنان را روانه وعده گاه گردانند . (59)
فَتَوَلَّىٰ فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتَىٰ (60)
فرعون موسى را ترک کرد و نيرنگ بازان خود ( ساحران و کارگزارانش ) را گرد آورد و سپس به وعده گاه آمد . (60)
قَالَ لَهُمْ مُوسَىٰ وَيْلَكُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ ۖ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَىٰ (61)
موسى به آنان گفت : واى بر شما ! با شرک ورزيدن خود ، بر خدا دروغ مبنديد که شما را به عذابى سخت نابود خواهد کرد . بى ترديد هر که بر خدا دروغ بست ، از دستيابى به خواسته هاى خود نااميد شد . (61)
فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَىٰ (62)
پند موسى در ساحران اثر کرد و ميان آنان درباره کارشان نزاع و کشمکش رخ داد . پس فرعون و کارگزارانش $براى رفع اختلاف و واداشتن ساحران به مبارزه با موسى ، در نهان به نجوا پرداختند . (62)
قَالُوا إِنْ هَٰذَانِ لَسَاحِرَانِ يُرِيدَانِ أَنْ يُخْرِجَاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِمَا وَيَذْهَبَا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلَىٰ (63)
به ساحران گفتند : قطعاً اين دو تن جادوگرند و مى خواهند شما را با سحر خود از سرزمينتان بيرون کنند ، و آيين و سنّت ملّى شما را که درست ترين سنّت هاست ، از بين ببرند . (63)
فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا ۚ وَقَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَىٰ (64)
پس هر ترفندى که داريد فراهم آوريد ، آن گاه استوار و هماهنگ به ميدان مبارزه آييد . امروز هر که برترى يابد پيروز و خوشبخت مى شود . (64)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 315صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی