فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه الهی قمشه ای

قرآن ترجمه الهی قمشه ای

سوره 70

سوره مبارکه المعارج

صفحه 571
يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا (11)
اگر از خدا آمرزش بخواهيد ، ابرهاى پر باران براى شما مى فرستد تا باران هاى سودمند بر شما فرو ريزند . (11)
وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا (12)
و شما را با اموال و پسرانى يارى مى کند و بوستان هايى انبوه از درختان براى شما پديد مى آورد و جويبارهايى برايتان قرار مى دهد . (12)
مَا لَكُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا (13)
شما را چه شده است که مأيوس شده ايد از اين که خدا بر جايگاه و مرتبت ربوبيت باشد و عبادت ويژه او گردد ؟ (13)
وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا (14)
در حالى که ( تدبير امور شما در اختيار اوست ، زيرا ) اوست که شما را مرحله به مرحله خلق کرده است . (14)
أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا (15)
آيا نديده ايد که خدا چگونه هفت آسمان را که بر فراز يکديگرند پديد آورده است ؟ (15)
وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا (16)
و ماه را در آنها تابان ساخته و خورشيد را چون چراغى درخشان قرار داده است ؟ (16)
وَاللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا (17)
و خدا شما را از زمين همچون روياندن گياه رويانده است . (17)
ثُمَّ يُعِيدُكُمْ فِيهَا وَيُخْرِجُكُمْ إِخْرَاجًا (18)
سپس شما را بعد از مرگ به آن باز مى گرداند و روز قيامت شما را از آن زنده بيرون مى آورد . (18)
وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ بِسَاطًا (19)
و خدا زمين را براى شما چون بسترى گسترده قرار داده است ، (19)
لِتَسْلُكُوا مِنْهَا سُبُلًا فِجَاجًا (20)
تا راه هايى فراخ از آن برگيريد و در آنها گام بسپريد . (20)
قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا (21)
نوح ] در ادامه شکايت از قومش [ گفت : پروردگارا ، آنان مرا نافرمانى کردند و از کسانى پيروى نمودند که مال و فرزندشان جز زيان بر آنان نيفزودند . (21)
وَمَكَرُوا مَكْرًا كُبَّارًا (22)
و دست به نيرنگى بس بزرگ زدند . (22)
وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا (23)
و گفتند : اى مردم ، مبادا معبودانتان را واگذاريد; به ويژه « ودّ » و « سواع » و « يغوث » و « يعوق » و « نسر » را هرگز رها نکنيد و از پرستش آنها دست برنداريد . (23)
وَقَدْ أَضَلُّوا كَثِيرًا ۖ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلَالًا (24)
و ] بدين گونه [ بسيارى از مردم را گمراه کردند . خداوندا ، اين ستمکاران را جز گمراهى ميفزاى . (24)
مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصَارًا (25)
سرانجام آنان به سبب گناهانشان در طوفان آب فرو برده شدند و بى درنگ به آتشى سوزان درآورده شدند ، و جز خدا ياورانى براى خود نيافتند که آنان را از عذاب برهانند ] و خدا هم مقرر داشته بود که آنان را يارى نکند [ . (25)
وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا (26)
و نوح گفت : پروردگارا ، از کافران هيچ کس را بر روى زمين باقى مگذار ، (26)
إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا (27)
زيرا اگر آنان را باقى گذارى ، بندگان با ايمان تو را گمراه مى کنند و خود نيز جز نسلى گنهکارِ زشت کردار و کفرپيشه به بار نمى آورند . (27)
رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَارًا (28)
پروردگارا ، مرا و پدر و مادرم و از مردم اين عصر هر کسى را که به خانه ام درآمده و با ايمان باشد بيامرز ، و همه مردان و زنان با ايمان را در هر عصرى که باشند ببخشاى ، و اين ستمکاران را در دنيا و آخرت جز تباهى و هلاکت ميفزاى . (28)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 571صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی