سوره 18 | سوره مبارکه الكهف | صفحه 299 |
|
الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا (46) |
مال و فرزندان، آرايش و زيور زندگي دنيا هستند، ولي اعمال شايسته پايدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر و از لحاظ اميد داشتن به آنها نيکوتر است. (46) |
وَيَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَى الْأَرْضَ بَارِزَةً وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا (47) |
و [ياد کن] روزي را که کوه ها را [از محل استقرارشان] برانيم و نابود کنيم، و زمين را هموار و آشکار ببيني، و همه آنان را [براي ورود به عرصه قيامت] محشور مي کنيم، و هيچ يک از آنان را وانمي گذاريم. (47) |
وَعُرِضُوا عَلَىٰ رَبِّكَ صَفًّا لَقَدْ جِئْتُمُونَا كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ ۚ بَلْ زَعَمْتُمْ أَلَّنْ نَجْعَلَ لَكُمْ مَوْعِدًا (48) |
و صف کشيده بر پروردگارت عرضه مي شوند [به آنان گويند:] همانا [تنها] نزد ما آمديد، همان گونه که نخستين بار شما را [تنها] آفريديم [شما در توانمندي ما نسبت به زنده کردن مردگان ترديد داشتيد]، بلکه مي پنداشتيد براي حسابرسي اعمال شما موعدي قرار نخواهيم داد. (48) |
وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَٰذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا ۚ وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا ۗ وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا (49) |
کتاب [اعمال] هر کسي [در برابر ديدگانش] نهاده مي شود، پس مجرمان را مي بيني که از آنچه در آن است هراسان و بيمناکند و مي گويند: اي واي بر ما، اين چه کتابي است که هيچ عمل کوچک و بزرگي را فرو نگذاشته است مگر آنکه آن را به حساب آورده؟! و هر عملي را انجام داده اند، حاضر مي يابند، و پروردگارت به هيچ کس ستم نخواهدکرد. (49) |
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ ۗ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ ۚ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا (50) |
و [ياد کن] هنگامي را که به فرشتگان گفتيم: براي آدم سجده کنيد. پس همه سجده کردند، جز ابليس که از گروه جن بود، پس او از دايره فرمان پروردگارش بيرون رفت. [با اين حال] آيا او و نسلش را به جاي من سرپرست و ياور خود مي گيريد، در حالي که آنها دشمن شمايند؟! [ابليس ونسلش] براي ستمکاران، بد جايگزيني [به جاي خدا] هستند. (50) |
۞ مَا أَشْهَدْتُهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَا خَلْقَ أَنْفُسِهِمْ وَمَا كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا (51) |
من ابليس و نسلش را در آفرينش آسمان ها و [در پديد آوردن]، زمين و در آفرينش خودشان شاهد و گواه نگرفتم [تا ياريم دهند]؛ و من گمراه کنندگان را يار و مددکار خود نگرفته ام. (51) |
وَيَوْمَ يَقُولُ نَادُوا شُرَكَائِيَ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ مَوْبِقًا (52) |
و [ياد کن] روزي را که [خدا به مشرکان] مي گويد: کساني [چون فرشتگان، جنّ و بت ها را] که مي پنداشتيد شريکان من [در قدرت و ربوبيّت] هستند، صدا بزنيد [تا شما را از عذاب نجات دهند] پس آنان را صدا مي زنند، ولي پاسخشان را نمي دهند و ميان آنان و معبودهايشان هلاکت گاهي قرار مي دهيم [که هر نوع رابطه اي را بين آنان ناممکن خواهد ساخت.] (52) |
وَرَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ مُوَاقِعُوهَا وَلَمْ يَجِدُوا عَنْهَا مَصْرِفًا (53) |
مجرمان، آتش را مي بينند ويقين مي کنند که در آن خواهند افتاد و راه بازگشتي از آن نمي يابند. (53) |
|
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده) |