فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه راهنما

قرآن ترجمه راهنما

سوره 26

سوره مبارکه الشعراء

صفحه 371
وَاجْعَلْ لِي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ (84)
و براي من در آيندگان نامي نيک و ستايشي والا مرتبه قرار ده، (84)
وَاجْعَلْنِي مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ (85)
و مرا از وارثان بهشت پرنعمت گردان، (85)
وَاغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كَانَ مِنَ الضَّالِّينَ (86)
و پدرم را بيامرز که او از گمراهان است، (86)
وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ (87)
و روزي که [مردگان] برانگيخته مي شوند، رسوايم مکن؛ (87)
يَوْمَ لَا يَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ (88)
روزي که هيچ مال و اولادي سود نمي دهد، (88)
إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ (89)
مگر کسي که دلي سالم [از رذايل وخبايث] به پيشگاه خدا بياورد، (89)
وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ (90)
و آن روز بهشت را براي پرهيزکاران نزديک آورند، (90)
وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ (91)
و آتش برافروخته را براي گمراهان آشکار کنند، (91)
وَقِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ (92)
و به آنان گويند: آنچه را مي پرستيديد، کجايند؟ (92)
مِنْ دُونِ اللَّهِ هَلْ يَنْصُرُونَكُمْ أَوْ يَنْتَصِرُونَ (93)
[معبوداني را] به جاي خدا؟! آيا شما را [براي رهايي از آتش] ياري مي دهند؟ يا از خود مي توانند دفع عذاب کنند؟ (93)
فَكُبْكِبُوا فِيهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ (94)
پس آن بت ها و گمراهان [که آنها را مي پرستيدند] به رو در آتش افروخته افکنده مي شوند، (94)
وَجُنُودُ إِبْلِيسَ أَجْمَعُونَ (95)
با همه سپاهيان ابليس، (95)
قَالُوا وَهُمْ فِيهَا يَخْتَصِمُونَ (96)
در حالي که در آن [آتش افروخته] با هم ستيز و نزاع مي کنند [و به بتان] مي گويند: (96)
تَاللَّهِ إِنْ كُنَّا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ (97)
به خدا سوگند که ما در گمراهي آشکاري بوديم، (97)
إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ (98)
که شما را با پروردگار جهانيان برابر و مساوي قرار مي داديم، (98)
وَمَا أَضَلَّنَا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ (99)
و ما را جز مجرمان [خائن] گمراه نکردند، (99)
فَمَا لَنَا مِنْ شَافِعِينَ (100)
در نتيجه براي ما نه شفيعاني است، (100)
وَلَا صَدِيقٍ حَمِيمٍ (101)
و نه يک دوست نزديک و صميمي، (101)
فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (102)
پس اي کاش براي ما بازگشتي [به دنيا] بود تا از مؤمنان مي شديم. (102)
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (103)
بي ترديد در اين سرگذشت، عبرتي بزرگ وجود دارد، و [قوم ابراهيم] بيشترشان مؤمن نبودند، (103)
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (104)
و يقيناً پروردگارت همان تواناي شکست ناپذير و مهربان است. (104)
كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ (105)
قوم نوح پيامبران را تکذيب کردند، (105)
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ (106)
هنگامي که برادرشان نوح به آنان گفت: آيا [از سرانجام شرک و طغيان که خشم و عذاب خداست] نمي پرهيزيد؟ (106)
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (107)
بي ترديد من براي شما فرستاده اي امينم، (107)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ (108)
بنابراين از خدا پروا کنيد و از من فرمان ببريد، (108)
وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ (109)
و من از شما بر ابلاغ رسالتم هيچ پاداشي نمي خواهم، پاداش من فقط بر عهده پروردگار جهانيان است، (109)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ (110)
بنابراين از خدا پروا کنيد و از من فرمان ببريد. (110)
۞ قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ (111)
گفتند: آيا ما به تو ايمان بياوريم در حالي که فرومايگان از تو پيروي کرده اند؟! (111)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 371صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی