سوره 6 | سوره مبارکه الانعام | صفحه 130 |
|
قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً ۖ قُلِ اللَّهُ ۖ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ ۚ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ ۚ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَىٰ ۚ قُلْ لَا أَشْهَدُ ۚ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ (19) |
بگو: گواهي کدام چيز بزرگتر است (از گواهي خدا)؟ بگو: خدا ميان من و شما گواه است و وحي شده به من آيات اين قرآن تا به آن شما و هر کس را که خبر اين قرآن به او رسد بترسانم. آيا شما به راستي گواهي دهيد که با خداي يکتا خدايان ديگري وجود دارد؟ بگو: من گواهي ندهم. بگو: محقّقاً او خدايي يکتاست و من بيزارم از آنچه شما شريک خدا قرار ميدهيد. (19) |
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ ۘ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ (20) |
آنان که ما کتاب به آنها فرستاديم، او را (يعني محمّد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم را) به مانند فرزندان خود ميشناسند. آنان که خود را به زيان انداختند (به او) ايمان نميآورند. (20) |
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ ۗ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (21) |
و کيست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بست يا آيات او را تکذيب کرد؟ هرگز ستمکاران را رستگاري نخواهد بود. (21) |
وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا أَيْنَ شُرَكَاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ (22) |
و (ياد کن) روزي که همه آنها را جمع آوريم پس به آنها که شرک آوردند گوييم: به کجا شدند آنها که به گمان شما شريک خدا بودند؟ (22) |
ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ (23) |
آن گاه پس از آن همه فريفتگي به بتان، در پيشگاه حق عذري نيابند جز آنکه (از بتان بيزاري جسته و) گويند: سوگند به خدا، پروردگارمان، که هرگز شرک نياورديم. (23) |
انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ ۚ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ (24) |
بنگر که چگونه بر خود دروغ بستند و آنچه به دروغ به خدا بسته و شريک قرار ميدادند همه از دست آنها رفت و محو و نابود شد. (24) |
وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ ۖ وَجَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا ۚ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا ۚ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ (25) |
و بعضي از آنان به سخن تو گوش فرا دارند، ولي ما پرده بر دلهاشان نهادهايم که فهم آن نتوانند کرد و در گوشهاي آنها سنگيني نهادهايم، و اگر همه آيات الهي را مشاهده کنند باز بدان ايمان نميآورند تا آنجا که چون نزد تو آيند در مقام مجادله بر آمده، آن کافران گويند: اين آيات چيزي جز افسانههاي پيشينيان نيست. (25) |
وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ ۖ وَإِنْ يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ (26) |
همين کسانند که هم مردم را از (فيض) آن منع ميکنند و هم خود را محروم ميدارند و غافل از آنند که تنها خود را به هلاکت ميافکنند. (26) |
وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (27) |
و اگر ببيني حال آنها را هنگامي که بر آتش دوزخشان بازدارند که در آن حال (با نهايت حسرت) گويند: اي کاش ما را به دنيا باز ميگردانيدند تا ديگر آيات خدا را تکذيب نکرده و ايمان ميآورديم! (27) |
|
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده) |