سوره 50 | سوره مبارکه ق | صفحه 518 |
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
|
به نام خداوند بخشنده مهربان
|
ق ۚ وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ (1) |
ق (قسم به قدس و قدرت و) قسم به قرآن با مجد و عظمت. (1) |
بَلْ عَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَٰذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ (2) |
(که منکران ايمان نياوردند) بلکه از آمدن رسولي از خودشان که آنها را هشدار و اندرز دهد به شگفت آمده و کفار (نادان) گفتند: اين (دعوي رسالت و خبر از قيامت) بسيار چيز عجيبي است. (2) |
أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ۖ ذَٰلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ (3) |
آيا ما پس از آنکه مرديم و يکسره خاک شديم (باز زنده ميشويم)؟ اين بازگشت بسيار بعيد است. (3) |
قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ ۖ وَعِنْدَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ (4) |
(تعجب نکنند که) ما به آنچه زمين از آنها بکاهد کاملا آگاهيم و کتابي نگاهدارنده (لوح محفوظ که مشتمل بر همه حقايق عالم است) نزد ماست. (4) |
بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ (5) |
بلکه کافران چون (رسول) حق آمد او را تکذيب کردند و (در کار بزرگ رسالت و قرآن با عظمت) در حالي مضطرب و سرگردان ماندند (گاهي از جهل، افسانه پيشينيان شمردند و گاهي سحر و شعر پنداشتند). (5) |
أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ (6) |
پس مگر (منکران حق) آسمان را فراز خود نمينگرند که ما چگونه بناي محکم اساس نهادهايم و آن را به زيور (ستارگان رخشان) آراستهايم و هيچ شکاف و خللي در آن راه ندارد؟ (6) |
وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ (7) |
و زمين را نمينگرند که آن را بگسترديم و در آن کوههاي استوار بيفکنديم و هر نوع گياه با حسن و طراوت از آن برويانيديم؟ (7) |
تَبْصِرَةً وَذِكْرَىٰ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ (8) |
تا موجب بصيرتي باشد (در برهان الهيّت) و تذکري براي هر بندهاي که رو به درگاه خدا آرد. (8) |
وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ (9) |
و ما از آسمان رحمت آب باران با برکت را نازل کرديم و باغهاي ميوه و دانههاي درو شدني برويانيديم. (9) |
وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَهَا طَلْعٌ نَضِيدٌ (10) |
و نيز نخلهاي بلند خرما که ميوه آن منظم روي هم چيده شده است برانگيختيم. (10) |
رِزْقًا لِلْعِبَادِ ۖ وَأَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا ۚ كَذَٰلِكَ الْخُرُوجُ (11) |
اينها را رزق بندگان قرار داديم و به باران زمين مرده را زنده ساختيم (تا خلق بدانند که) همچنين پس از مرگ سر از خاک بيرون ميکنند. (11) |
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ (12) |
پيش از اينان هم قوم نوح و اصحاب رسّ (که پيغمبر خود را به چاه افکندند) و قوم ثمود هم تکذيب رسولان کردند. (12) |
وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ وَإِخْوَانُ لُوطٍ (13) |
و قوم عاد و فرعون و قوم لوط. (13) |
وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ ۚ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ (14) |
و اصحاب ايکه (امت شعيب) و قوم تبّع (پادشاه يمن) همه رسولان حق را تکذيب کردند تا وعده عذاب من بر آنان حتم و واجب گرديد. (14) |
أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ ۚ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ (15) |
آيا در اول بار که آفرينش را آورديم هيچ درمانديم؟ (پس در خلقت معاد ديگر بار هم عاجز نيستيم) بلکه اين منکران در شک و ريب از خلقت نو (و نشأه معاد) اند. (15) |
|
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده) |