سوره 4 | سوره مبارکه النساء | صفحه 102 |
|
۞ لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ ۚ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا (148) |
خداوند دوست ندارد کسي با سخنان خود، بديها(ي ديگران) را اظهار کند، مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست. (148) |
إِنْ تُبْدُوا خَيْرًا أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا قَدِيرًا (149) |
اگر نيکيها را آشکار يا مخفي سازيد، و از بديها گذشت نماييد، خداوند بخشنده و تواناست (و با اينکه قادر بر انتقام است، عفو و گذشت ميکند). (149) |
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا (150) |
کساني که خدا و پيامبران او را انکار ميکنند، و ميخواهند ميان خدا و پيامبرانش تبعيض قائل شوند، و ميگويند: (به بعضي ايمان مي آوريم، و بعضي را انکار مي کنيم) و ميخواهند در ميان اين دو، راهي براي خود انتخاب کنند. (150) |
أُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا ۚ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا (151) |
آنها کافران حقيقياند، و براي کافران، مجازات خوارکنندهاي فراهم ساختهايم. (151) |
وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولَٰئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا (152) |
(ولي) کساني که به خدا و رسولان او ايمان آورده، و ميان احدي از آنها فرق نميگذارند، پاداششان را خواهد داد، خداوند، آمرزنده و مهربان است. (152) |
يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ ۚ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَىٰ أَكْبَرَ مِنْ ذَٰلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ۚ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَنْ ذَٰلِكَ ۚ وَآتَيْنَا مُوسَىٰ سُلْطَانًا مُبِينًا (153) |
اهل کتاب از تو ميخواهند کتابي از آسمان (يکجا) بر آنها نازل کني، (در حالي که اين يک بهانه است،) آنها از موسي، بزرگتر از اين را خواستند، و گفتند: (خدا را آشکارا به ما نشان ده!) و بخاطر اين ظلم و ستم، صاعقه آنها را فرا گرفت. سپس گوساله (سامري) را، پس از آن همه دلايل روشن که براي آنها آمد، (به خدايي) انتخاب کردند، ولي ما از آن درگذشتيم (و عفو کرديم) و به موسي، برهان آشکاري داديم. (153) |
وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لَا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا (154) |
و کوه طور را بر فراز آنها برافراشتيم، و در همان حال از آنها پيمان گرفتيم، و به آنها گفتيم: ((براي توبه،) از در (بيت المقدس) با خضوع درآييد!) و (نيز) گفتيم: (روز شنبه تعدي نکنيد (و دست از کار بکشيد!)) و از آنان (در برابر همه اينها،) پيمان محکمي گرفتيم. (154) |
|
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده) |