فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند
زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید
صفحه اصلی
>>
Cultural Part - بخش فرهنگي
>>
حافظ شیرازی
- صفحه 116
درباره بخش فرهنگی
بخش فرهنگی
قرآن
حافظ شیرازی
مولانا
سعدی شیرازی
گلچین
نظامی
عطار
عمر خیام
شیخ بهایی
ابوسعید ابوالخیر
بابا طاهر
هاتف اصفهانی
سنایی
شیخ محمود شبستری
فردوسی
رودکی
قلم
امیر خسرو دهلوی
فروغی بسطامی
شمس تبریزی
سید محمد حسین طباطبایی
مجذوب تبریزی
رهی معیری
خواجه عبدالله انصارى
محیی الدین ابن عربی
جامی
ناصرخسرو
صغیر اصفهانی
صفحه
<<
<
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
>
>>
اگر شراب خوری جرعهای فشان بر خاک
حافظ شیرازی - صفحه 106
اگر شراب خوری جرعهای فشان بر خاک
از آن گناه که نفعی رسد به غیر چه باک *
برو به هر چه تو داری بخور دریغ مخور
که بیدریغ زند روزگار تیغ هلاک **
به خاک پای تو ای سرو نازپرور من
که روز واقعه پا وامگیرم از سر خاک #
چه دوزخی چه بهشتی چه آدمی چه پری
به مذهب همه کفر طریقت است امساک ##
مهندس فلکی راه دیر شش جهتی
چنان ببست که ره نیست زیر دیر مغاک
فریب دختر رز طرفه میزند ره عقل
مباد تا به قیامت خراب طارم تاک
به راه میکده حافظ خوش از جهان رفتی
دعای اهل دلت باد مونس دل پاک
* قبلا در گلچینی مرتبط با
بدنامی
به توضیح این بیت پرداخته شده و اینجا به موضوعی دیگر اشاره می شود
**
روزگار
یا
دهر
در سخن بزرگان بسیار مورد توجه بوده ولی برعکس عوام که اغلب از روزگار شکایت دارند نقل است که پیامبر فرموده
دهر را ناسزا مگویید که دهر همان خداست
و البته این موضوع وقتی مشخص می شود که ما حکمت خدا را در گذر روزگار درک می کنیم
وقتی حافظ هم می گوید
روزگار همه را هلاک می کند
قطعا از قرآن می دانسته که
خداوند است که زنده می کند و می میراند
# اما حافظ با اشاره به
روز و سوره واقعه
که به قیامت و عاقبت ما اشاره دارد به نکته ای تاکید می کند که تکرار آنرا تکراری نمی داند و آن
تلاش به حد توان است
که می فرماید
برو به هرچه تو داری بخور دریغ مخور
که اگر میگوید روزگار ما را هلاک می کند او بهتر از همه میداند که زمان جز ابزاری در دست خداوند نیست و می فرماید
##
کفرِ طریقت در مذهب چیزی جز امساک و کوتاهی نیست
و این موضوع مهم است چراکه دریغ و پشیمانی همه در اثر کم همتی و کوتاهی ماست و برای همین آنچنان که در قبل گفته شد
همت
از ارکان شعر حافظ است
چراکه
براي انسان بهره اي جز سعي و کوشش او نيست
(آیه 39 سوره نجم)
یک ضرب المثل اروپایی هست که می گوید "انسان به راحتی می تواند از انجام مسئولیت کوتاهی کند ولی نمی تواند از عواقب آن در امان بماند" و این
عواقب
همان است که از آن به بازی روزگار یاد می شود
همه ما قطعا در زندگی با این
روز واقعه
بارها ملاقات کردیم و باز هم خواهیم کرد که لحظه ای رخ می دهد که یا باید
بار امانت الهی
و مسئولیت آدم و انسان بودن را بپذیریم و یا براحتی کوتاهی کنیم و از آن بگذریم، رند و هوشمند حقیقی کسی است که از نصیحت امثال حافظ استفاده کند و امساک و کم همتی نکند اگر کند هیچ نمی شود جز اینکه اسیر بازی روزگار می شود و خود به تجربه درک می کند که باید به حرف بزرگان گوش می کرده ولی اگر گوش کند و بار مسئولیت را به دوش بکشد با صبر و تلاش و کوشش
اگر اسباب بزرگی همه آماده کند
گوی سبقت را از رقیبان عشق حق خواهد ربود و انشاالله روزی خود در شمار بزرگان خواهد بود و
به حق تکیه بر جای بزرگان خواهد زد
که صد البته یکی از آن اسباب بزرگی آماده کردنها همین است که باید نیت پاک و خالص برای خدا باشد و نه هوس تکیه بر جای بزرگان. در حقیقت به قول خود حافظ که می فرماید
دلنشین شد سخنم تا تو قبولش کردی
بزرگی را او اهدا می کند و ما بدست نمی آوریم ما فقط وظیفه داریم به وظیفه خود و رعایت شرافت انسانی عمل کنیم
آسمان بار امانت نتوانست کشید ، قرعه کار به نام من دیوانه زدند
حافظ شیرازی
(2018/03/14-09:00)
اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بیمرادیِ ماست
مرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویش
خلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریم
تفاوتی نکند، چون نظر بهعینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شد
خللپذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردن
که هرچه دوست پسندد بهجای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویش
از آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست
*
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است
(آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد
#
ابیات مرتبط با این شعر
672
670
670
مشاهده متن کامل
سعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)
613