فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند
زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید
صفحه اصلی
>>
Cultural Part - بخش فرهنگي
>>
مولانا
- صفحه 84
درباره بخش فرهنگی
بخش فرهنگی
قرآن
حافظ شیرازی
مولانا
سعدی شیرازی
گلچین
نظامی
عطار
عمر خیام
شیخ بهایی
ابوسعید ابوالخیر
بابا طاهر
هاتف اصفهانی
سنایی
شیخ محمود شبستری
فردوسی
رودکی
قلم
امیر خسرو دهلوی
فروغی بسطامی
شمس تبریزی
سید محمد حسین طباطبایی
مجذوب تبریزی
رهی معیری
خواجه عبدالله انصارى
محیی الدین ابن عربی
جامی
ناصرخسرو
صغیر اصفهانی
صفحه
<<
<
79
80
81
82
83
84
85
>
>>
خاموش کن و هرجا اسرار مکن پیدا
مولانا - صفحه 84
خاموش کن و هرجا اسرار مکن پیدا
آن را که درون دل، عشق و طلبی باشد
چون دل نگشاید در آن را سببی باشد
رو بر در دل بنشین کان دلبر پنهانی
وقت سحری آید یا نیم شبی باشد
جانی که جدا گردد جویای خدا گردد
او نادرهای باشد او بوالعجبی باشد
آن دیده کز این ایوان ایوان دگر بیند
صاحب نظری باشد شیرین لقبی باشد
آن کس که چنین باشد با روح قرین باشد
در ساعت جان دادن او را طربی باشد
پایش چو به سنگ آید دریش به چنگ آید
جانش چو به لب آید با قندلبی باشد
چون تاج ملوکاتش در چشم نمیآید
او بیپدر و مادر عالی نسبی باشد
خاموش کن و هرجا اسرار مکن پیدا
در جمع سبُک روحان هم بولهبی باشد
*
* آخرین بیت این شعر رازآلود از مولوی هم معنی اولین بیت شعری از حافظ است
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی، تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی
از آنجایی که اسم
بولهب
(
پدر آتش
) به سوره
مسد
از قرآن اشاره دارد می توان با کمک شعر مولوی و حافظ بولهبان را شناخت و از بولهب شدن پرهیز نمود
بولهب
فردی است مدعی ، سبک روح و خودپرست. کسی که هرچند اسرار حق در گوش او گفته شود نه تنها سودی ندارد بلکه آتش کبر و کینه اش بیشتر میشود، چنین کسانی آنقدر جاهل هستند که حتی خدا در قرآن به
پیامبر
میگوید که "نزدیک است برای هدایتشان جانت را بدهی"
(کهف آیه 6)
شرایط ابولهب بودن و همسر ابولهب بودن (کسانی که بولهبان را یاری یا وسوسه میکنند) امروز از صدر اسلام مهیاتر است که اکنون پیامبری دلسوز هم وجود ندارد که بخواهد جانش را فدا کند تا ما در آتش نفس خود نسوزیم
در پایان راه درک راز و رمز این اشعار آسمانی را خود مولانا و حافظ بیان کردند یکی در ابتدای سخن و دیگری در انتها که از بولهبی و خودپرستی بپرهیزیم و این یعنی دیگران و مردم را بر خود و خواست خود ترجیح دهیم نه اینکه دیگران را به هر عنوان فریبنده ای فدای خواست خود کنیم
باید مراقب این
عناوین فریبنده
باشیم که همانطور که قبلا گفته شد
شیطان نفس برای فریب
اعمال زشت ما را در نظرمان زیبا جلوه میدهد و ما را میفریبد
مولانا
(2018/10/19-04:00)
اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بیمرادیِ ماست
مرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویش
خلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریم
تفاوتی نکند، چون نظر بهعینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شد
خللپذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردن
که هرچه دوست پسندد بهجای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویش
از آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست
*
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است
(آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد
#
ابیات مرتبط با این شعر
672
670
670
مشاهده متن کامل
سعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)
653