فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند
زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید
صفحه اصلی
>> Cultural Part - بخش فرهنگي
درباره بخش فرهنگی
بخش فرهنگی
قرآن
حافظ شیرازی
مولانا
سعدی شیرازی
گلچین
نظامی
عطار
عمر خیام
شیخ بهایی
ابوسعید ابوالخیر
بابا طاهر
هاتف اصفهانی
سنایی
شیخ محمود شبستری
فردوسی
رودکی
قلم
امیر خسرو دهلوی
فروغی بسطامی
شمس تبریزی
سید محمد حسین طباطبایی
مجذوب تبریزی
رهی معیری
خواجه عبدالله انصارى
محیی الدین ابن عربی
جامی
ناصرخسرو
صغیر اصفهانی
صفحه
<<
<
235
236
237
238
239
240
241
242
243
244
245
>
>>
گفتا که کیست بر در ،گفتم کمین غلامت
اندیشه پاک
گفتا که کیست بر در ،گفتم کمین غلامت
گفتا چه کار داری، گفتم مها سلامت
دعوی عشق کردم سوگندها بخوردم
کز عشق یاوه کردم من ملکت و شهامت
گفتا چه عزم داری گفتم وفا و یاری
گفتا ز من چه خواهی گفتم که لطف عامت
گفتا کجاست آفت گفتم به کوی عشقت
گفتا که چونی آن جا گفتم در استقامت
*
* گفتا کجاست محنت هم گفته شده که هر دو واژه به مفهوم و معنی بیت صدمه ای نمی زند و آفت و بلا و درد و رنج و محنت همه با هم ارتباط دارند
این بیت به این موضوع اشاره دارد که در راه عشق حق و حقیقی باید استقامت کرد و این راه ایمن و سلامت نیست برعکس راه عقل راحت طلب که از هر خطری پرهیز می شود در راه عشق مخاطرات زیادی هست که به قول شیخ بهایی
"غیر ناکامی، دراین ره، کام نیست ، راه عشق است این ره حمام نیست"
موضوع استقامت در
آیه 112 سوره هود
آمده که می فرماید
"چنانکه فرمان دادم در راه حق استقامت و پایداری کن"
اهمیت استقامت در راه حق چنان است که در حدیث آمده است که پیامبر فرمود "
سوره هود مرا پیر کرد
" و علت آن همین است که اولا راه حق را بجز با عشق به حق و حقیقت نمی شود طی کرد و ثانیا تحمل سختیهای این راه بجز با ایمان و صبر و استقامت ممکن نیست. راهی که به قول حافظ
"هر شبنمی در این ره صد بحر آتشین است ، دردا که این معما شرح و بیان ندارد"
گفتا که کیست بر در ،گفتم کمین غلامت
(متن کامل)
مولانا
(2017/05/10-01:00)
اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بیمرادیِ ماست
مرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویش
خلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریم
تفاوتی نکند، چون نظر بهعینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شد
خللپذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردن
که هرچه دوست پسندد بهجای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویش
از آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست
*
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است
(آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد
#
ابیات مرتبط با این شعر
672
670
670
مشاهده متن کامل
سعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)