فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي

احرام گرفته‌ام به کویت


اندیشه پاک
احرام گرفته‌ام به کویت لبیک زنان به جستجویت
احرام شکن بسی است زنهار ز احرام شکستنم نگهدار *
یک ذره ز کیمیای اخلاص گر بر مس من زنی شوم خاص
پیش تو نه دین نه طاعت آرم افلاس تهی شفاعت آرم
بی‌جاحتم آفریدی اول آخر نگذاریم معطل
* مولانا هم در بیت زیر به همین موضوع اشاره می کند
حاجي عاقل طواف، چند کند؟ هفت بار ، حاجي ديوانه ام، من نشمارم طواف
منظور این بزرگان از بیان این موضوع این است که حج ظاهری آن است که افراد به زیارت کعبه می روند و هفت بار گرد آن می گردند و در آخر به منزل خود بر می گردند ولی حج حقیقی آن است که تحولی در مومن رخ دهد که دیگر خدا را در هیچ لحظه ای از زندگی خود غایب نبیند و در هر کاری بجای آنکه گرد هوای نفس خود بگردد به خواست خدا تن دهد و تسلیم وی باشد
که بی آن سفر نیز می توان به این معرفت رسید اگر
طواف کعبه دل کن اگر دلی داری، دلست کعبه معنی تو گل چه پنداری
و این را هم باید در نظر داشت که آن حج ظاهری نمایشی از بروز حج حقیقی است و
هزار بار پیاده طواف کعبه کنی، قبول حق نشود گر دلی بیازاری
و به قول شیخ بهایی
همه روز روزه بودن، همه شب نماز کردن، همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن
به خدا قسم که آن‌را، ثمر آن قدر نباشد، که به روی ناامیدی در بسته باز کردن
در حقیقت باید مراقب باشیم که خداوند از دل ما آگاه است و سفر حج برای او و به قصد و نیت او باید باشد نه به قصد و نیت خودخواهی های ما، که او از عبادات ما بی نیاز است
احرام گرفته‌ام به کویت (متن کامل)نظامی (2017/08/20-03:00)


اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)


زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی