فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند
زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید
صفحه اصلی
>> Cultural Part - بخش فرهنگي
درباره بخش فرهنگی
بخش فرهنگی
قرآن
حافظ شیرازی
مولانا
سعدی شیرازی
گلچین
نظامی
عطار
عمر خیام
شیخ بهایی
ابوسعید ابوالخیر
بابا طاهر
هاتف اصفهانی
سنایی
شیخ محمود شبستری
فردوسی
رودکی
قلم
امیر خسرو دهلوی
فروغی بسطامی
شمس تبریزی
سید محمد حسین طباطبایی
مجذوب تبریزی
رهی معیری
خواجه عبدالله انصارى
محیی الدین ابن عربی
جامی
ناصرخسرو
صغیر اصفهانی
صفحه
<<
<
287
288
289
290
291
292
293
294
295
296
297
>
>>
عقل گوید شش جهت حدست و بیرون راه نیست
اندیشه پاک
عقل گوید شش جهت حدست و بیرون راه نیست
عشق گوید راه هست و رفتهام من بارها
*
عقل بازاری بدید و تاجری آغاز کرد
عشق دیده زان سوی بازار او بازارها
ای بسا منصور پنهان ز اعتماد جان عشق
ترک منبرها بگفته برشده بر دارها
**
عقل گوید پا منه کاندر فنا جز خار نیست
عشق گوید عقل را کاندر توست آن خارها
* این همان جدال عقل خام و ظاهر بین با عقل حقیقت بین است که از آن به دل و عشق تعبیر شده
حقیقت و معرفتی که بزرگان از آن یاد می کنند در ظاهر و برون قابل دسترس نیست و اصلا شان خود را پایین نمی آورد که در حد ظاهر محدود شود و برای رسیدن به آن حقیقت باید در جهت دیگری علاوه بر این شش جهت ظاهری حرکت کرد و آن جهت هفتم همان حرکت به باطن و درون است
به قول شیخ محمود
که باشم من ، مرا از من با خبر کن، چه معنی دارد اندر خود سفر کن
برای این سفر باید با دل عاشق پا به راه گذاشت در غیر اینصورت به هیچ وجه قادر به تحمل سختی های این راه نخواهیم بود رفتن در این راه کار هر خامی نیست و این مسیر بزرگان است ولی نکته اینجاست که باید بزرگ و عاشق شد و در این راه قدم نهاد چراکه جز این هیچ عاقبت خوش دائمی وجود ندارد و ما مدام باید با ترس از آینده و غم گذشته زندگی کنیم
در حالی که در معرفت انسان به عاقبت همیشه خوشی می رسد که
آنچه بيني دلت همان خواهد ، وانچه خواهد دلت همان بيني
و به قول حافظ عزیز درست است که
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
اما
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
** بسیاری از بزرگان جهان در همین راه قدم نهادند و هرچه داشتند را در عشق حق باختند تا به ما نشان دهند که مقصد این راه بیش از این ارزش دارد پس اشتباه نکنید و غیر از این، راه دیگری انتخاب نکنید که منصور حلاج شایسته عنوان صفت مردانگی از معروفترین آنهاست که حافظ نیز در رابطه با او می فرماید
گفت: «آن یار، کز او گشت سر دار بلند، جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد»
در راه حق به قول بزرگ دیگری "
چه حلاج ها رفته بر دارها
" و به قول حافظ
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا ، سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
منظورش از سرهای بریده شده بی جرم جنایت همین حلاجها در هر دوره و زمان است و این کشته شده های راه حق از امام حسین تا شیخ اشراق و ... از مسیح تا ژاندارک بسیار بوده و خواهند بود (برای معنی بیت آخر ذکر شده از حافظ به توضیحات خود شعر مراجعه نمایید)
اشعار دیگری در اشاره به همین شش جهت ظاهری
فریاد که از شش جهتم راه ببستند، آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت
شهریست پر کرشمه حوران ز شش جهت، چیزیم نیست؛ ور نه خریدار هر شِشَم!
عقل گوید شش جهت حدست و بیرون راه نیست
(متن کامل)
مولانا
(2017/09/11-06:00)
اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بیمرادیِ ماست
مرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویش
خلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریم
تفاوتی نکند، چون نظر بهعینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شد
خللپذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردن
که هرچه دوست پسندد بهجای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویش
از آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست
*
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است
(آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد
#
ابیات مرتبط با این شعر
672
670
670
مشاهده متن کامل
سعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)