فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> نظامی - صفحه 8


ای چارده ساله قرةالعین


نظامی - صفحه 8
ای چارده ساله قرةالعین بالغ نظر علوم کونین
آن روز که هفت ساله بودی چون گل به چمن حواله بودی
و اکنون که به چارده رسیدی چون سرو بر اوج سرکشیدی
غافل منشین نه وقت بازیست وقت هنر است و سرفرازیست
دانش طلب و بزرگی آموز تا به نگرند روزت از روز
نام و نسبت به خردسالی است نسل از شجر بزرگ خالی است
جائی که بزرگ بایدت بود فرزندی من ندارت سود
چون شیر به خود سپه‌شکن باش فرزند خصال خویشتن باش
دولت‌طلبی سبب نگه‌دار با خلق خدا ادب نگه‌دار
آنجا که فسانه‌ای سکالی از ترس خدا مباش خالی
وان شغل طلب ز روی حالت کز کرده نباشدت خجالت
گر دل دهی ای پسر بدین پند از پند پدر شوی برومند
گرچه سر سروریت بینم و آیین سخنوریت بینم
در شعر مپیچ و در فن او چون اکذب اوست احسن او
زین فن مطلب بلند نامی کان ختم شد است بر نظامی
نظم ارچه به مرتبت بلند است آن علم طلب که سودمند است
در جدول این خط قیاسی میکوش به خویشتن‌شناسی
تشریح نهاد خود درآموز کاین معرفتی است خاطر افروز
پیغمبر گفت علم علمان علم الادیان و علم الابدان
در ناف دو علم بوی طیب است وان هر دو فقیه یا طبیب است
می‌باش طبیب عیسوی هش اما نه طبیب آدمی کش
می‌باش فقیه طاعت اندوز اما نه فقیه حیلت آموز
گر هردو شوی بلند گردی پیش همه ارجمند گردی
صاحب طرفین عهد باشی صاحب طرف دو مهد باشی
می‌کوش به هر ورق که خوانی کان دانش را تمام دانی
پالان گریی به غایت خود بهتر ز کلاه‌دوزی بد
گفتن ز من از تو کار بستن بی کار نمی‌توان نشستن
با اینکه سخن به لطف آبست کم گفتن هر سخن صوابست
آب ارچه همه زلال خیزد از خوردن پر ملال خیزد
کم گوی و گزیده گوی چون در تا ز اندک تو جهان شود پر
لاف از سخن چو در توان زد آن خشت بود که پر توان زد
مرواریدی کز اصل پاکست آرایش بخش آب و خاکست
تا هست درست گنج و کانهاست چون خرد شود دوای جانهاست
یک دسته گل دماغ پرور از خرمن صد گیاه بهتر
گر باشد صد ستاره در پیش تعظیم یک آفتاب ازو بیش
گرچه همه کوکبی به تابست افروختگی در آفتابست
نظامی (2016/07/15-06:30)



اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)


300
زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی