فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه آیتی

قرآن ترجمه آیتی

سوره 50

سوره مبارکه ق

صفحه 519
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ (16)
و ما انسان را آفريده‌ايم و مى‌دانيم که نفس او چه وسوسه‌اى به او مى‌کند، و ما از شاهرگ [او] به او نزديکتريم. (16)
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ (17)
آنگاه که دو [فرشته‌] دريافت‌کننده از راست و از چپ، مراقب نشسته‌اند. (17)
مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ (18)
[آدمى‌] هيچ سخنى را به لفظ درنمى‌آورد مگر اينکه مراقبى آماده نزد او [آن را ضبط مى‌کند]. (18)
وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ۖ ذَٰلِكَ مَا كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ (19)
و سکرات مرگ، به راستى در رسيد؛ اين همان است که از آن مى‌گريختى؛ (19)
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ۚ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ (20)
و در صور دميده شود؛ اين است روز تهديد [من‌]. (20)
وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ (21)
و هر کسى مى‌آيد [در حالى که‌] با او سوق‌دهنده و گواهى‌دهنده‌اى است. (21)
لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ (22)
[به او مى‌گويند:] «واقعاً که از اين [حال‌] سخت در غفلت بودى. و[لى‌] ما پرده‌ات را [از جلوى چشمانت‌] برداشتيم و ديده‌ات امروز تيز است.» (22)
وَقَالَ قَرِينُهُ هَٰذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ (23)
و [فرشته‌] همنشين او مى‌گويد: «اين است آنچه پيش من آماده است [و ثبت کرده‌ام‌].» (23)
أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ (24)
[به آن دو فرشته خطاب مى‌شود:] «هر کافر سرسختى را در جهنم فروافکنيد، (24)
مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ (25)
[هر] بازدارنده از خيرى، [هر] متجاوز شکاکى (25)
الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ (26)
که با خداوند، خدايى ديگر قرار داد. [اى دو فرشته،] او را در عذاب شديد فرو افکنيد. (26)
۞ قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَٰكِنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ (27)
[شيطان‌] همدمش مى‌گويد: «پروردگار ما، من او را به عصيان وانداشتم، ليکن [خودش‌] در گمراهى دور و درازى بود.» (27)
قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ (28)
[خدا] مى‌فرمايد: «در پيشگاه من با همديگر مستيزيد [که‌] از پيش به شما هشدار داده بودم. (28)
مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ (29)
پيش من حکم دگرگون نمى‌شود، و من [نسبت‌] به بندگانم بيدادگر نيستم.» (29)
يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ (30)
آن روز که [ما] به دوزخ مى‌گوييم: «آيا پر شدى؟» و مى‌گويد: «آيا باز هم هست؟» (30)
وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ (31)
و بهشت را براى پرهيزگاران نزديک گردانند، بى‌آنکه دور باشد. (31)
هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ (32)
[و به آنان گويند:] اين همان است که وعده يافته‌ايد [و] براى هر توبه‌کار نگهبان [حدود خدا] خواهد بود: (32)
مَنْ خَشِيَ الرَّحْمَٰنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ (33)
آنکه در نهان از خداى بخشنده بترسد و با دلى توبه‌کار [باز] آيد. (33)
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ۖ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ (34)
به سلامت [و شادکامى‌] در آن درآييد [که‌] اين روز جاودانگى است. (34)
لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ (35)
هر چه بخواهند در آنجا دارند، و پيش ما فزونتر [هم‌] هست. (35)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 519صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی