فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه المیزان

قرآن ترجمه المیزان

سوره 53

سوره مبارکه النجم

صفحه 528
وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَىٰ (45)
و اين که او دو صنف نر و ماده را خلق مى کند، (45)
مِنْ نُطْفَةٍ إِذَا تُمْنَىٰ (46)
از نطفه اى چون ريخته مى شود. (46)
وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَىٰ (47)
و اين که پديد آوردن نشأه ديگر بر عهده او است. (47)
وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَىٰ وَأَقْنَىٰ (48)
و اين که او است که بى نياز مى کند و سرمايه ماندنى مى دهد. (48)
وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَىٰ (49)
و اين که او است خداوندگار ستاره <شِعرى>. (49)
وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَادًا الْأُولَىٰ (50)
و اين که او قوم عاد نخستين را هلاک کرد. (50)
وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَىٰ (51)
و [نيز] قوم ثمود را، پس [کسى را از آنان] باقى نگذاشت. (51)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ ۖ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَىٰ (52)
و قوم نوح را پيش تر [نابود کرد] همانا آنان خود ظالم تر و ياغى تر بودند. (52)
وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَىٰ (53)
و آن سرزمين واژگون شده [قوم لوط] را فرو افکند. (53)
فَغَشَّاهَا مَا غَشَّىٰ (54)
پس بر آن [سرزمين] فرو پوشاند آنچه را فرو پوشاند. (54)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكَ تَتَمَارَىٰ (55)
پس در کدام يک از نعمت هاى پروردگارت شک روا مى دارى؟ (55)
هَٰذَا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولَىٰ (56)
اين [پيامبر] اخطارکننده اى از زمره اخطارکنندگان پيشين است. (56)
أَزِفَتِ الْآزِفَةُ (57)
قيامت نزديک شده است. (57)
لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ كَاشِفَةٌ (58)
که غير از خدا کسى دفع کننده آن نيست. (58)
أَفَمِنْ هَٰذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ (59)
پس آيا از اين سخن تعجّب مى کنيد؟ (59)
وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ (60)
و مى خنديد و گريه نمى کنيد؟ (60)
وَأَنْتُمْ سَامِدُونَ (61)
در حالى که شما غافل و مغروريد. (61)
فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ۩ (62)
پس براى خدا سجده کنيد و او را بپرستيد. (62)
سوره 54

سوره مبارکه القمر

 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ (1)
قيامت نزديک شد و ماه بشکافت. (1)
وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ (2)
و اگر معجزه اى ببينند، روى برمى گردانند و مى گويند: سحرى مستمرّ است. (2)
وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ ۚ وَكُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ (3)
و به تکذيب پرداختند و از هَوس هاى خود پيروى کردند و هر چيزى [سرانجام در جاى خود] قرار مى گيرد. (3)
وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ (4)
و همانا از خبرهاى مهمّ، آنچه موجب دست برداشتن [از کفر] است به آنان رسيده است. (4)
حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ ۖ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ (5)
حکمتى رسا است [ولى آنان نمى پذيرند ]پس اين اخطارها کارساز نيست. (5)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ ۘ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَىٰ شَيْءٍ نُكُرٍ (6)
پس، از آنان روى بگردان. روزى که آن دعوت کننده [مردم را] به سوى چيزى ناخوشايند مى خواند، (6)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 528صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی