فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه الهی قمشه ای

قرآن ترجمه الهی قمشه ای

سوره 28

سوره مبارکه القصص

صفحه 391
وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنَا إِلَىٰ مُوسَى الْأَمْرَ وَمَا كُنْتَ مِنَ الشَّاهِدِينَ (44)
اى پيامبر ، تو در جانب غربى آن درّه حضور نداشتى آن گاه که تورات را بر موسى نازل کرديم و به وسيله آن عهدى را که با او داشتيم استوار ساختيم آرى تو از حاضران در آن صحنه و شاهدان آن ماجرا نبودى . (44)
وَلَٰكِنَّا أَنْشَأْنَا قُرُونًا فَتَطَاوَلَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ ۚ وَمَا كُنْتَ ثَاوِيًا فِي أَهْلِ مَدْيَنَ تَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَلَٰكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ (45)
ليکن ما پس از آن که امت هايى را بعد از او پديد آورديم و زمانى طولانى بر آنان گذشت ، داستان موسى را بر تو خوانديم . و نيز تو در ميان اهل مدين ( شعيب و مردمش ) اقامت نداشتى و شاهد ماجراهاى موسى در آن ديار نبودى تا بتوانى آن را باز گويى و آيات ما را که بيانگر سرگذشت موسى است ، بر اين مشرکان بخوانى . آرى ، تو نبودى و خبر نداشتى ولى ما تو را به سوى قومت به رسالت فرستاديم و آن اخبار را به تو وحى کرديم . (45)
وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَٰكِنْ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (46)
و اى پيامبر ، تو در کنار کوه طور ، آن گاه که موسى را از آن درخت ندا داديم و او را به رسالت برگزيديم ، حضور نداشتى تا خود ، آن داستان را گزارش دهى ، ولى به خاطر رحمت و لطفى که از جانب پروردگارت بود ، تو را از آن داستان باخبر ساختيم تا مردمى را که پيش از تو هشداردهنده اى برايشان نيامده بود هشدار دهى ، باشد که متوجه شوند و دريابند . (46)
وَلَوْلَا أَنْ تُصِيبَهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَيَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (47)
و اگر نبود اين که وقتى به سزاى گناهانى که به دست خود پيش فرستاده اند عذاب به آنان مى رسيد و نداشتن پيامبر را بهانه ساخته و بر ما احتجاج مى کردند ، ما هرگز پيامبرى به سوى آنان نمى فرستاديم; آرى اگر پيامبرى به رسالت نيايدشان مى گويند : پروردگارا ، چرا پيامبرى به سوى ما نفرستادى اگر مى فرستادى از آيات تو پيروى مى کرديم و از مؤمنان مى شديم . (47)
فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَىٰ ۚ أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ مِنْ قَبْلُ ۖ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ (48)
پس اين پيامبر را به رسالت فرستاديم و قرآن را بر او نازل کرديم ولى هنگامى که قرآن ـ آن کتاب راست و درست ـ از جانب ما برايشان آمد ، گفتند : چرا قرآن يکجا به او داده نشد ، آن گونه که تورات يکجا به موسى داده شد ؟ آيا اين مشرکان ، پيش تر ( آن گاه که اهل کتاب قرآن را تصديق کردند ) به توراتى که به موسى داده شد کافر نشدند ؟ ] آن گاه [ که گفتند : تورات و قرآن هر دو سحر و افسونند و يکديگر را تأييد مى کنند . و نيز گفتند : ما هر رسالتى را که از جانب خدا ادعا شود منکريم . (48)
قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَىٰ مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (49)
اى پيامبر ، به آنان بگو : اگر راست مى گوييد که تورات و قرآن سحر و افسونند ، شما از جانب خداوند کتابى بياوريد که از اين دو کتاب هدايت آفرين تر باشد در اين صورت من نيز از آن پيروى مى کنم . (49)
فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ ۚ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (50)
پس اگر به پيشنهاد تو پاسخ ندادند و همچنان بر افسون خواندن آنها اصرار ورزيدند ، بدان که آنان در پى حق نيستند ، بلکه پيرو هواهاى خويشند . و کيست گمراه تر از آن کس که بدون رهنمودى از جانب خدا از هواى خويش پيروى کند ؟ اينان گمراهند ، زيرا کسى که از هواى خويش پيروى کند ، از حق رويگردان شده و ستمکار است و خداوند ستمکاران را هدايت نمى کند . (50)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 391صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی