فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه الهی قمشه ای

قرآن ترجمه الهی قمشه ای

سوره 43

سوره مبارکه الزخرف

صفحه 493
وَمَا نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا ۖ وَأَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (48)
و ما هيچ معجزه اى به آنان ارائه نداديم مگر اين که آن از همتايش ( معجزه ديگر ) بزرگ تر بود; پس چون آنها را به مسخره گرفتند ، به عذاب گرفتارشان کرديم ، تا شايد دست از گردنکشى بدارند و رسالت موسى را بپذيرند . (48)
وَقَالُوا يَا أَيُّهَ السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ (49)
و آن گاه که به ستوه آمدند ، به موسى گفتند : اى افسونگر ، پروردگارت را به عهدى که نزد تو دارد براى ما بخوان تا اين عذاب را از ما بردارد که قطعاً رهنمود تو را خواهيم پذيرفت . (49)
فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ يَنْكُثُونَ (50)
پس هنگامى که عذاب را از آنان برداشتيم ، بى آن که انتظار رود عهد خويش شکستند . (50)
وَنَادَىٰ فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَهَٰذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي ۖ أَفَلَا تُبْصِرُونَ (51)
و فرعون در ميان قومش بانگ برآورد و گفت : اى قومِ من ، آيا پادشاهى مصر و اين جويبارهاى رود نيل که از زير کاخ من روان است ، از آنِ من نيست ؟ آيا نمى بينيد ؟ (51)
أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هَٰذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ (52)
آيا موسى بهتر است يا من ؟ آيا من از اين کسى که بى مقدار است و نزديک است که نتواند مقصود خود را بيان کند ، بهتر نيستم ؟ (52)
فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ (53)
اگر او پيامبر است و از ديگران برتر ، چرا دستبندهايى زرّين بر او افکنده نشده است تا از بزرگى و سرورى نشانى داشته باشد ، يا چرا فرشتگانى با او نيامده اند تا همدوش يکديگر رسالتش را تصديق کنند ؟ (53)
فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ (54)
پس فرعون با اين سخن قومش را سبک مغز ساخت در نتيجه آنان هم از او فرمان بردند ، چرا که مردمى فاسق بودند . (54)
فَلَمَّا آسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ (55)
پس هنگامى که به سببِ فسقشان ما را به خشم آوردند ، از آنان انتقام گرفتيم و همه آنان را غرق کرديم . (55)
فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِلْآخِرِينَ (56)
و آنان را در ورود به آتش دوزخ پيشقدم ساختيم و وسيله عبرت ديگران قرار داديم . (56)
۞ وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ (57)
و هنگامى که وصف عيسى پسر مريم در قرآن بيان شد ، ناگهان قوم تو از شنيدن آن غوغا سر دادند و از روى تمسخر خنديدند . (57)
وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ ۚ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا ۚ بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ (58)
و گفتند : آيا خدايان ما براى پرستش بهترند يا او ؟ آنان اين سخن را جز براى جدال با تو ، نگفتند ، بلکه آنان مردمى ستيزه گرند . (58)
إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ (59)
پسر مريم نبود جز بنده اى که آداب بندگى به جاى آورد و ما نعمت پيامبرى به او ارزانى داشتيم و او را آيتى قرار داديم تا حق را براى بنى اسرائيل بيان کنيم . (59)
وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْكُمْ مَلَائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ (60)
در شگفت نباشيد از اين که ما بشرى را با کمالات فرشتگان آفريديم; اگر بخواهيم از ميان شما نيز کسانى را در زمين قرار مى دهيم که کار فرشتگان کنند و جايگزين يکديگر شوند . (60)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 493صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی