سوره 2 | سوره مبارکه البقرة | صفحه 36 |
|
لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَٰكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ (225) |
خدا شما را به سبب سوگندهاى لغوتان بازخواست نمىکند، بلکه به خاطر نيّتى که در دل نهان مىداريد بازخواست مىکند. خدا آمرزنده و بردبار است. (225) |
لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ ۖ فَإِنْ فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (226) |
براى کسانى که سوگند مىخورند که با زنان خويش نياميزند چهار ماه مهلت است. پس اگر بازآيند، خدا آمرزنده و مهربان است. (226) |
وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (227) |
و اگر عزم طلاق کردند، خداوند شنوا و داناست. (227) |
وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ ۚ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَٰلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا ۚ وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (228) |
بايد که زنان مطلقه تا سه بار پاک شدن از شوهر کردن بازايستند. و اگر به خدا و روز قيامت ايمان دارند، روا نيست که آنچه را که خدا در رحم آنان آفريده است پنهان دارند. و در آن ايام اگر شوهرانشان قصد اصلاح داشته باشند به باز گرداندنشان سزاوارترند. و براى آنان حقوقى شايسته است همانند وظيفهاى که بر عهده آنهاست ولى مردان را بر زنان مرتبتى است. و خدا پيروزمند و حکيم است. (228) |
الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ ۖ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ ۗ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَنْ يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ ۗ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا ۚ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (229) |
اين طلاق دو بار است و از آن پس يا به نيکو وجهى نگه داشتن اوست يا به نيکو وجهى رهاساختنش. و حلال نيست که از آنچه به زنان دادهايد چيزى بازستانيد مگر آنکه بدانند که حدود خدا را رعايت نمى کنند. اما هرگاه دانستيد که آن دو حدود خدا را رعايت نمىکنند اگر آن، خود را از شوى باز خرد، گناهى بر آن دو نيست. اينها حدود خدا است. از آن تجاوز مکنيد که ستمکاران از حدود خدا تجاوز مى کنند. (229) |
فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّىٰ تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ ۗ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يَتَرَاجَعَا إِنْ ظَنَّا أَنْ يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ ۗ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (230) |
پس اگر باز زن را طلاق داد ديگر بر او حلال نيست، مگر آنکه به نکاح مردى ديگر درآيد؛ و هرگاه آن مرد آن را طلاق دهد، اگر مىدانند که حدود خدا را رعايت مىکنند رجوعشان را گناهى نيست. اينها حدود خدا است که براى مردمى دانا بيان مىکند. (230) |
|
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده) |