سوره 6 | سوره مبارکه الانعام | صفحه 129 |
|
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ مَا يَلْبِسُونَ (9) |
[اين مغالطه گران لجوج مي گويند: چرا پيامبر از جنس فرشتگان نيست؟] اگر او را فرشته اي قرار مي داديم، يقيناً وي را به شکل مردي در مي آورديم، و قطعاً حقيقت را همانطور که آنان بر ديگران مُشتبه مي کنند [به سزاي لجاجتشان] بر خود آنان مُشتبه مي ساختيم، [تا بر فرض پيامبر قرار دادن فرشته، باز بگويند: چرا پيامبري از جنس بشر براي ما قرار داده است؟] (9) |
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (10) |
مسلماً پيامبران پيش از تو هم مسخره شدند؛ پس بر کساني که پيامبران را مسخره مي کردند، عذاب و کيفري که همواره به استهزا مي گرفتند نازل شد و آنان را فرا گرفت. (10) |
قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ (11) |
بگو: در زمين بگرديد، سپس با تأمل بنگريد که فرجام تکذيب کنندگان چگونه بوده است؟ (11) |
قُلْ لِمَنْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ قُلْ لِلَّهِ ۚ كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۚ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ ۚ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ (12) |
بگو: مالکيّت و فرمانروايي آنچه در آسمان ها و زمين است در سيطره کيست؟ بگو: در سيطره خداست که رحمت را بر خود لازم و مقرّر کرده؛ يقيناً همه شما را در روز قيامت که ترديدي در آن نيست جمع خواهد کرد. فقط کساني که سرمايه وجودشان را تباه کرده اند، ايمان نمي آورند. (12) |
۞ وَلَهُ مَا سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (13) |
و همه موجوداتي که در [عرصه] شب و روز آرام دارند، در سيطره مالکيّت خدا هستند؛ و او شنوا و داناست. (13) |
قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ ۗ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ ۖ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (14) |
بگو: آيا جز خدا را که آفريننده آسمان ها و زمين است، سرپرست و ياور خود گيرم؟ و اوست که روزي مي دهد و خود بي نياز از روزي است. بگو: من مأمورم نخستين کسي باشم که فرمان خدا را گردن نهد، و فرمان يافته ام که هرگز از مشرکان مباش. (14) |
قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ (15) |
بگو: مسلماً اگر پروردگارم را نافرماني کنم، از عذاب روزي بزرگ مي ترسم (15) |
مَنْ يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ ۚ وَذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ (16) |
هر کس در آن روز، عذاب از او برگردانده شود، قطعاً خدا به او رحم کرده، و آن است کاميابي آشکار. (16) |
وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ ۖ وَإِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (17) |
و اگر خدا تو را آسيب و گزندي رساند، کسي جز او برطرف کننده آن نيست، و اگر تو را خيري رساند [حفظ و دوامش فقط به دست اوست]؛ پس او بر هر کاري تواناست. (17) |
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ ۚ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ (18) |
اوست که بر بندگانش چيره و غالب است، و او حکيم و آگاه است. (18) |
|
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده) |