سوره 10 | سوره مبارکه يونس | صفحه 213 |
|
قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ۚ قُلِ اللَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ۖ فَأَنَّىٰ تُؤْفَكُونَ (34) |
بگو: آيا از معبودهاي شما کسي هست که جهان آفرينش را ايجاد نمايد و سپس آن را [پس ازفاني شدن، به قيامت] بازگرداند؟ بگو: فقط خداست که جهان آفرينش را مي آفريند سپس آن را [پس از فنا] بازمي گرداند، پس چگونه [از حق] منصرفتان مي کنند؟ (34) |
قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ ۚ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ ۗ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَىٰ ۖ فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (35) |
بگو: آيا از معبودان شما کسي هست که به سوي حق هدايت کند؟ بگو: فقط خداست که به سوي حق هدايت مي کند؛ پس آيا کسي که به سوي حق هدايت مي کند، براي پيروي شدن شايسته تر است يا کسي که هدايت نمي يابد مگر آنکه هدايتش کنند؟ شما را چه شده؟ چگونه [بدون بصيرت و دانش] داوري مي کنيد؟ (35) |
وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ (36) |
و بيشتر آنان [در عقايد و آرايشان] جز از گمان و ظن پيروي نمي کنند، يقيناً گمان و ظن به هيچوجه انسان را از حق بي نياز نمي کند، [و جاي معرفت و دانش را نمي گيرد] مسلماً خدا به آنچه انجام مي دهند، داناست. (36) |
وَمَا كَانَ هَٰذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرَىٰ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ (37) |
و اين قرآن را نسزد که دروغي ساختگي از سوي غير خدا باشد، بلکه [با آيات محکم و استوارش] تصديق کننده کتاب هاي پيش از خود و شرح و توضيحي بر هر کتاب [آسماني] است، در آن هيچ ترديدي نيست که از سوي پروردگار جهانيان است. (37) |
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (38) |
ولي [اين سبک مغزان بي منطق، در عين روشن بودن حقيقت] مي گويند: [پيامبر] آن را به دروغ بافته است. بگو: پس اگر [در ادعاي خود] راستگو هستيد، سوره اي مانند آن بياوريد، و هر که را جز خدا مي توانيد [براي اين کار] به ياري خود دعوت کنيد. (38) |
بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ (39) |
آري، [عجولانه] حقيقتي را تکذيب کردند که به معارف و مفاهيمش احاطه نداشتند و هنوز تفسير عيني و تحقّق و ظهور آياتش [که در قيامت انجام مي گيرد] براي آنان نيامده است، کساني که پيش از آنان بودند [نيز آيات الهي و پيامبران را] اين گونه تکذيب کردند؛ پس با تأمل بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بود؟ (39) |
وَمِنْهُمْ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ لَا يُؤْمِنُ بِهِ ۚ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ (40) |
و گروهي از مردم به قرآن ايمان مي آورند و گروهي ايمان نمي آورند؛ و پروردگارت به مفسدان، داناتر است. (40) |
وَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ ۖ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ (41) |
و اگر تو را تکذيب کردند [تا آنجا که از ايمان آوردنشان نااميد شدي] بگو: عمل من براي من وعمل شما براي شماست، شما از آنچه من انجام مي دهم، بيزاريد، ومن از آنچه شما انجام مي دهيد، بيزارم. (41) |
وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ ۚ أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ (42) |
و برخي از آنان به تو گوش مي دهند [ولي گويا نمي شنوند] آيا تو مي تواني کران را گرچه انديشه نمي کنند، بشنواني؟ (42) |
|
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده) |