فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه راهنما

قرآن ترجمه راهنما

سوره 10

سوره مبارکه يونس

صفحه 214
وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْكَ ۚ أَفَأَنْتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَلَوْ كَانُوا لَا يُبْصِرُونَ (43)
و گروهي از آنان تو را مي نگرند [ولي گويا از درک معجزاتت، فهم آيات قرآن، سلامت اخلاق و کردارت با چشم دل ناتوانند]. آيا تو مي تواني نابينايان را گرچه از روي بصيرت و بينش نبينند، هدايت کني؟ (43)
إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَٰكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (44)
يقيناً خدا هيچ ستمي به مردم روا نمي دارد، ولي مردم [با روي گرداني از حق] بر خود ستم مي ورزند. (44)
وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَنْ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنَ النَّهَارِ يَتَعَارَفُونَ بَيْنَهُمْ ۚ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ (45)
و ياد کن روزي را که خدا آنان را [در قيامت] گرد مي آورد، در حالي که گويا [در دنيا] جز ساعتي از روز درنگ نکرده اند، آنان ميان خودشان يکديگر را [به گونه اي که در دنيا مي شناختند] مي شناسند؛ يقيناً کساني که ديدار [قيامت] خدا [و محاسبه شدن اعمالشان] را تکذيب کردند، سرمايه وجودشان را تباه نمودند و از راه يافتگان نبودند. (45)
وَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِيدٌ عَلَىٰ مَا يَفْعَلُونَ (46)
اگر پاره اي از عذاب هايي را که [به سبب کفرشان] به آنان وعده مي دهيم، به تو نشان دهيم [مي بيني که عذابي سخت و دردناک است] يا اگر [پيش از آنکه عذاب آنان را به تو نشان دهيم] تو را قبض روح کنيم [اندوه مخور که در قيامت، عذابشان را خواهي ديد] پس بازگشتشان به سوي ماست؛ آن گاه خدا بر آنچه انجام مي دهند، گواه است. (46)
وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ (47)
و براي هر امتي پيامبري است؛ پس هنگامي که پيامبرشان [در قيامت] به سويشان آيد، در ميانشان به عدالت وانصاف داوري شود و مورد ستم قرار نخواهند گرفت. (47)
وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (48)
و [به صورتي مسخره آميز] مي گويند: اين وعده [آمدن قيامت و محاسبه اعمال] چه زماني است، اگر راستگوييد؟ (48)
قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۗ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ۚ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ (49)
بگو: من براي خود قدرت دفع زيان و جلب سود ندارم، مگر آنچه را که خدا بخواهد؛ [وظيفه من فقط ابلاغ پيام خداست] براي هر امتي سرآمدي معين و اجلي محدود است، هنگامي که اجلشان سرآيد، نه لحظه اي پس مي مانند و نه پيش مي افتند. (49)
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُهُ بَيَاتًا أَوْ نَهَارًا مَاذَا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ (50)
بگو: به من خبر دهيد که اگر عذاب خدا شما را در شب يا در روز فرا رسد [چه قدرتي بر دفع آن داريد؟] گنهکاران چه چيزي از عذاب را به شتاب مي خواهند؟ (50)
أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ ۚ آلْآنَ وَقَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ (51)
سپس آيا هنگامي که عذاب فرا مي رسد به درستي و حق بودنش ايمان مي آوريد؟ [در لحظه فرا رسيدن عذاب به شما گفته مي شود:] حالا و ايمان؟! [اين همان عذابي است] که همواره به رسيدن آن شتاب ورزيديد! (51)
ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِمَا كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ (52)
آن گاه به کساني که ستم کرده اند، گفته مي شود: عذاب جاودانه را بچشيد، آيا جز به کيفر آنچه همواره مرتکب مي شديد، جزا داده مي شويد؟ (52)
۞ وَيَسْتَنْبِئُونَكَ أَحَقٌّ هُوَ ۖ قُلْ إِي وَرَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ ۖ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ (53)
و از تو خبر مي گيرند: آيا [عذاب جاودانه اي که به آن تهديد مي شويم] حق است؟ بگو: آري، سوگند به پروردگارم يقيناً حق است، و شما عاجز کننده [خدا] نيستيد [تا بتوانيد از دسترس قدرت او بيرون رويد.] (53)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 214صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی