سوره 2 | سوره مبارکه البقرة | صفحه 8 |
|
وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ ۚ وَفِي ذَٰلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ (49) |
و [يادکنيد] آن گاه که شما را از [سيطره حکومت ظالمانه] فرعونيان نجات داديم؛ آنان که همواره شما را به سخت ترين صورت شکنجه مي کردند، پسران شما را سر مي بريدند و زنان شما را [براي بيگاري و کنيزي] زنده مي گذاشتند. و در اين سختي ها ومشکلاتْ آزمايشي بزرگ از سوي پروردگارتان بود. (49) |
وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (50) |
و [ياد کنيد] هنگامي که دريا را براي شما شکافتيم، پس شما را نجات داديم و فرعونيان را در حالي که مي ديديد، غرق کرديم. (50) |
وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَىٰ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ (51) |
و [ياد کنيد] زماني که [براي نازل کردن تورات] چهل شب با موسي وعده گذاشتيم، سپس شما بعد از [غايب شدن] او گوساله را معبود خود گرفتيد، در حالي که [به سبب اين کار بسيار زشت] ستمکار بوديد. (51) |
ثُمَّ عَفَوْنَا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (52) |
سپس بعد از آن [کار زشت] از [گناه] شما درگذشتيم، تا سپاس گزاري کنيد. (52) |
وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (53) |
و [ياد کنيد] هنگامي که به موسي، کتاب و ميزان جداکننده [حق از باطل] عطا کرديم تا هدايت يابيد. (53) |
وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (54) |
و [ياد کنيد] زماني که موسي به قومش گفت: اي قوم من! قطعاً شما به سبب معبود گرفتن گوساله به خودتان ستم ورزيديد، پس به سوي آفريننده خود بازگرديد، و [افرادي از] خودتان را [که گوساله را به پرستش گرفتند] بکشيد که اين [عمل] براي شما در پيشگاه آفريدگارتان بهتر است. پس خدا [به دنبال اجرا کردن دستورش] توبه شما را پذيرفت؛ زيرا او بسيار توبه پذير و مهربان است. (54) |
وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّىٰ نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (55) |
و [ياد کنيد] آن گاه که گفتيد: اي موسي! هرگز به تو ايمان نمي آوريم تا خدا را آشکارا [با چشم خود] ببينيم. پس صاعقه مرگبار شما را گرفت، در حالي که مي ديديد. (55) |
ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (56) |
سپس شما را پس از مرگتان برانگيختيم تا سپاس گزاري کنيد. (56) |
وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ ۖ كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ ۖ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (57) |
و [در صحراي سوزان سينا] ابر را بر سر شما سايبان قرار داديم؛ و بر شما گزانگبين و بلدرچين نازل کرديم؛ [و گفتيم:] از خوراکي هاي پاک و پاکيزه اي که روزيِ شما قرار داده ايم بخوريد. و آنان [در تجاوز و طغيانشان وناسپاسي وکفرانشان] بر ما ستم نکردند، بلکه همواره بر خود ستم مي ورزيدند. (57) |
|
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده) |