فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه راهنما

قرآن ترجمه راهنما

سوره 37

سوره مبارکه الصافات

صفحه 446
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
وَالصَّافَّاتِ صَفًّا (1)
سوگند به صف بستگان [مانند فرشتگان، نمازگزاران و جهادگران] که صفي [منظم و استوار] بسته اند، (1)
فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا (2)
و به بازدارندگان که [انسان را از گناهان] به شدت باز مي دارند، (2)
فَالتَّالِيَاتِ ذِكْرًا (3)
و به تلاوت کنندگان وحي، (3)
إِنَّ إِلَٰهَكُمْ لَوَاحِدٌ (4)
که بي ترديد معبود شما يگانه است، (4)
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ (5)
پروردگار آسمان ها وزمين وآنچه ميان آنهاست، و پروردگار مشرق ها، (5)
إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ (6)
همانا ما آسمان دنيا را به زيور ستارگان آراستيم، (6)
وَحِفْظًا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ مَارِدٍ (7)
و آن را از هر شيطان سرکشي حفظ کرديم، (7)
لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ (8)
آنان نمي توانند به سخنان فرشتگان بسيار مکرم و شريف گوش فرا دهند، و [هرگاه به گوش دادن برخيزند] از هر سو [شهاب] به سويشان پرتاب مي شود، (8)
دُحُورًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ (9)
تا با خفت وخواري رانده شوند، وبراي آنان عذابي هميشگي است، (9)
إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ (10)
مگر آنکه شيطاني خبري را [دزدانه و] با سرعت بربايد [و فرار کند] که در اين صورت گلوله اي آتشين و شکافنده او را دنبال مي کند. (10)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمْ مَنْ خَلَقْنَا ۚ إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِنْ طِينٍ لَازِبٍ (11)
پس از منکران معاد بپرس: آيا آفرينش آنان سخت تر و دشوارتر است يا آنچه [مانند فرشتگان، آسمان ها، زمين، کوه ها و...] آفريده ايم؟ [به يقين آفرينش آنان کاري ناچيز است چون] ما آنان را از گِلي چسبنده آفريده ايم، (11)
بَلْ عَجِبْتَ وَيَسْخَرُونَ (12)
بلکه [تو از انکارشان] تعجب مي کني و آنان مسخره مي کنند، (12)
وَإِذَا ذُكِّرُوا لَا يَذْكُرُونَ (13)
و هنگامي که به آنان تذکر، مي دهند متذکّر نمي شوند؛ (13)
وَإِذَا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ (14)
و چون معجزه اي را مي بينند به شدت مسخره مي کنند [و ديگران را هم به مسخره وامي دارند،] (14)
وَقَالُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ (15)
و مي گويند: اين جز جادويي آشکار نيست. (15)
أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ (16)
[مي گويند:] آيا زماني که ما مُرديم و خاک و استخوان شديم، حتماً برانگيخته مي شويم؟ (16)
أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ (17)
و آيا پدران پيشين ما [هم برانگيخته مي شوند؟] (17)
قُلْ نَعَمْ وَأَنْتُمْ دَاخِرُونَ (18)
بگو: آري، [برانگيخته مي شويد] در حالي که خوار و ناچيز هستيد. (18)
فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنْظُرُونَ (19)
جز اين نيست که آن يک فرياد عظيم است که [وقتي واقع شود] ناگاه [همه زنده مي شوند و حيرت زده منظره قيامت را] مي نگرند، (19)
وَقَالُوا يَا وَيْلَنَا هَٰذَا يَوْمُ الدِّينِ (20)
و مي گويند: اي واي بر ما! اين روز جزاست! (20)
هَٰذَا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ (21)
[آري] اين همان روز جدايي [ميان حق و باطل] است که همواره آن را انکار مي کرديد. (21)
۞ احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ (22)
[آن گاه ندا رسد:] ستمکاران و هم رديفان آنان و معبودهايي را که همواره به جاي خدا مي پرستيدند، گرد آوريد. (22)
مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْجَحِيمِ (23)
پس همه را به سوي راه دوزخ راهنمايي کنيد. (23)
وَقِفُوهُمْ ۖ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ (24)
آنان را نگه داريد که حتماً مورد بازپرسي قرار مي گيرند. (24)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 446صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی