سوره 11 | سوره مبارکه هود | صفحه 227 |
|
قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ (46) |
خدا خطاب کرد که اي نوح، فرزند تو هرگز با تو اهليت ندارد، زيرا او را عمل بسيار ناشايسته است، پس تو از من تقاضاي امري که هيچ از حال آن آگه نيستي مکن، من تو را پند ميدهم که از مردم جاهل مباش. (46) |
قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخَاسِرِينَ (47) |
نوح عرض کرد: بار الها، من پناه ميبرم به تو که ديگر چيزي که نميدانم از تو تقاضا کنم، و اگر گناه مرا نبخشي و بر من ترحم نفرمايي من از زيانکاران عالم خواهم بود. (47) |
قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ ۚ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ (48) |
و خطاب شد که اي نوح، از کشتي فرود آي که سلام ما و برکات و رحمت ما بر تو و بر آن امم و قبايلي که هميشه (در خداپرستي) با تواند اختصاص يافته، و امتهايي ديگر هستند که (خودسر و ستمگر شوند و) ما به آنها بهرهاي (از دنيا) دهيم سپس عذابي سخت (در قيامت) از ما به آنان خواهد رسيد. (48) |
تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ ۖ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَٰذَا ۖ فَاصْبِرْ ۖ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ (49) |
اين (حکايت نوح) از اخبار غيب است که به تو وحي ميکنيم و پيش از آنکه ما به تو وحي کنيم تو و قومت هيچ از آن آگاه نبوديد، پس تو در طاعت حق راه صبر پيش گير که عاقبت نيکو اهل تقوا راست. (49) |
وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا ۚ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ (50) |
و ما براي (هدايت) قوم عاد برادرشان (يعني مردي از طايفه آنها) هود را فرستاديم، گفت که اي مردم، خداي يکتا را پرستش کنيد که جز او شما را خدايي نيست و شما (در گفتاري که از بتان و خدايان باطل به ميان آوردهايد بدانيد که) افترا زنندهاي بيش نيستيد. (50) |
يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ (51) |
اي قوم، من از شما مزد رسالت نميخواهم، اجر من جز بر خدا که مرا آفريده، نيست، آيا فکر و عقل را کار نميبنديد؟ (51) |
وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَىٰ قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ (52) |
و اي قوم، از خداي خود آمرزش طلبيد و به درگاه او توبه کنيد تا از آسمان بر شما رحمت فراوان نازل گرداند و بر قوت و توانايي شما بيفزايد، و زنهار به نابکاري و عصيان روي مگردانيد. (52) |
قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ (53) |
قوم هود وي را پاسخ دادند که اي هود، تو براي ما دليلي (روشن بر دعوي رسالت خود) نياوردي و ما هرگز از خدايان خود به مجرد حرف تو دست نميکشيم و ما هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد. (53) |
|
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده) |