سوره 29 | سوره مبارکه العنكبوت | صفحه 400 |
|
وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا إِنَّا مُهْلِكُو أَهْلِ هَٰذِهِ الْقَرْيَةِ ۖ إِنَّ أَهْلَهَا كَانُوا ظَالِمِينَ (31) |
و چون رسولان ما (فرشتگان عالم قدس) به ابراهيم بشارت (فرزند) آوردند گفتند: ما (به امر خدا) اهل اين ديار را که قومي سخت ظالم و بدکارند هلاک ميکنيم. (31) |
قَالَ إِنَّ فِيهَا لُوطًا ۚ قَالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِيهَا ۖ لَنُنَجِّيَنَّهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ (32) |
ابراهيم به فرشتگان گفت: لوط هم (که بنده صالح موحد پاکي است) در اين ديار است! پاسخ دادند که ما به احوال آن که در اين ديار است بهتر آگاهيم، ما او را با همه اهل بيتش غير زن وي که در ميان اهل هلاکت باقي ماند البته نجات خواهيم داد. (32) |
وَلَمَّا أَنْ جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالُوا لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ ۖ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهْلَكَ إِلَّا امْرَأَتَكَ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ (33) |
و چون رسولان ما نزد لوط آمدند، لوط از آمدن آنها (که ناشناس و با صورت زيبا بودند) اندوهگين و دلتنگ گرديد، و فرشتگان گفتند: هيچ بيمناک و غمگين مباش که ما تو را با همه اهل بيتت غير آن زن کافرت که در ميان اهل هلاک واماند نجات ميدهيم. (33) |
إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلَىٰ أَهْلِ هَٰذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ (34) |
ما بر اهل اين ديار که فاسق و بدکارند از آسمان عذابي سخت نازل کنيم. (34) |
وَلَقَدْ تَرَكْنَا مِنْهَا آيَةً بَيِّنَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (35) |
و همانا از آن ديار لوط آثار خرابي را وا گذاشتيم تا آيتي روشن براي (عبرت) عاقلان باشد. (35) |
وَإِلَىٰ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ (36) |
و شعيب را که برادر مهرباني براي قومش بود (به رسالت) به سوي اهل مدين (فرستاديم)، او با قوم گفت که اي قوم، هميشه خدا را پرستيد و به روز قيامت (و سعادت آخرت) اميدوار باشيد و هرگز در روي زمين فساد و تبهکاري مکنيد (که آسايش دو گيتي در اين نصايح است). (36) |
فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ (37) |
قوم شعيب او را تکذيب کردند و (به کيفر آن، شبي) زلزلهاي سخت آنان را در گرفت و صبحگاه همه را در خانههاشان مرگ به زانو در آورد. (37) |
وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَسَاكِنِهِمْ ۖ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَكَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ (38) |
و قوم عاد و ثمود را که منازل (خراب و ويران) شان را به چشم ميبينيد آنها نيز با آنکه بينا و هوشيار بودند چون شيطان اعمال زشتشان را در نظرشان نيکو جلوه داد و از راه (حق) آنها را باز داشت همه را هلاک و نابود گردانيديم. (38) |
|
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده) |