سوره 11 | سوره مبارکه هود | صفحه 225 |
|
وَيَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالًا ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ ۚ وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ إِنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَلَٰكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ (29) |
اي قوم! من به خاطر اين دعوت، اجر و پاداشي از شما نميطلبم، اجر من، تنها بر خداست! و من، آنها را که ايمان آورده اند، (بخاطر شما) از خود طرد نميکنم، چرا که آنها پروردگارشان را ملاقات خواهند کرد، (اگر آنها را از خود برانم، در دادگاه قيامت، خصم من خواهند بود،) ولي شما را قوم جاهلي ميبينم! (29) |
وَيَا قَوْمِ مَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ (30) |
اي قوم! چه کسي مرا در برابر (مجازات) خدا ياري ميدهد اگر آنان را طرد کنم؟! آيا انديشه نميکنيد؟! (30) |
وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلَا أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَنْ يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا ۖ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنْفُسِهِمْ ۖ إِنِّي إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ (31) |
من هرگز به شما نميگويم خزائن الهي نزد من است! و غيب هم نميدانم! و نميگويم من فرشتهام! و (نيز) نميگويم کساني که در نظر شما خوار مي آيند، خداوند خيري به آنها نخواهد داد، خدا از دل آنان آگاهتر است! (با اين حال، اگر آنها را برانم،) در اين صورت از ستمکاران خواهم بود!) (31) |
قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (32) |
(نوح) گفت: (اگر خدا اراده کند، خواهد آورد، و شما قدرت فرار (از آن را) نخواهيد داشت! (32) |
قَالَ إِنَّمَا يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شَاءَ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ (33) |
گفتند: (اي نوح! با ما جر و بحث کردي، و زياد هم جر و بحث کردي! (بس است!) اکنون اگر راستي ميگويي، آنچه را (از عذاب الهي) به ما وعده ميدهي بياور!) (33) |
وَلَا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كَانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ ۚ هُوَ رَبُّكُمْ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (34) |
(اما چه سود که) هرگاه خدا بخواهد شما را (بخاطر گناهانتان) گمراه سازد، و من بخواهم شما را اندرز دهم، اندرز من سودي به حالتان نخواهد داشت! او پروردگار شماست، و بسوي او بازگشت داده ميشويد. ) (34) |
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرَامِي وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ (35) |
(مشرکان) ميگويند: (او [= محمد (ص)] اين سخنان را بدروغ به خدا نسبت داده است! ( بگو: (اگر من اينها را از پيش خود ساخته باشم و به او نسبت دهم، گناهش بر عهده من است، ولي من از گناهان شما بيزارم!) (35) |
وَأُوحِيَ إِلَىٰ نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ (36) |
به نوح وحي شد که: (جز آنها که (تاکنون) ايمان آورده اند، ديگر هيچ کس از قوم تو ايمان نخواهد آورد! پس، از کارهايي که ميکردند، غمگين مباش! (36) |
وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ (37) |
و (اکنون) در حضور ما و طبق وحي ما، کشتي بساز! و درباره آنها که ستم کردند شفاعت مکن، که (همه) آنها غرق شدني هستند!) (37) |
|
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده) |