فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه الهی قمشه ای

قرآن ترجمه الهی قمشه ای

سوره 21

سوره مبارکه الانبياء

صفحه 327
فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ (58)
پس از آن که از شهر خارج شدند ، ابراهيم بت ها را خرد کرد ، ولى بزرگشان را باقى گذاشت ، شايد به آن روى آورند و آن را شکننده ديگر بت ها به شمار آورند . (58)
قَالُوا مَنْ فَعَلَ هَٰذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ (59)
هنگامى که قومش باز آمدند و بت ها را شکسته ديدند ، از روى تأسف گفتند : چه کسى با معبودان ما چنين کرده است ؟ قطعاً او از ستمکاران است . (59)
قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ (60)
گفتند : شنيده ايم جوانى که به او ابراهيم گفته مى شود ، از آنها به بدى ياد مى کند . (60)
قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَىٰ أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ (61)
گفتند : او را در نقطه اى نزديک بتخانه در برابر چشم مردم احضار کنيد ، باشد که آنان گواهى دهند که او از معبودان به بدى ياد کرده است . (61)
قَالُوا أَأَنْتَ فَعَلْتَ هَٰذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ (62)
ابراهيم را احضار کردند و به او گفتند : اى ابراهيم ، آيا تو با معبودان ما چنين کرده اى ؟ (62)
قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ (63)
ابراهيم گفت : بلکه شواهد نشان مى دهد که اين بزرگشان چنين کرده است; اگر قدرت سخن گفتن دارند ، از خودشان بپرسيد که چه کسى آنها را خرد کرده است . (63)
فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ (64)
بت پرستان به خود آمدند و دريافتند که معبودانشان فاقد شعورند و بر هيچ کارى قدرت ندارند; با خود گفتند : ترديدى نيست که شما خود ستمکاريد که اين گونه موجودات را مى پرستيد ، نه ابراهيم که از آنها تبرّى مى جويد . (64)
ثُمَّ نُكِسُوا عَلَىٰ رُءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَٰؤُلَاءِ يَنْطِقُونَ (65)
ولى چيزى نگذشت که به جايگاه نخست خويش بازگشتند ( خود را برحق و ابراهيم را ستمگر شمردند ) و گفتند : اى ابراهيم ، تو خوب مى دانى که اينها سخن نمى گويند; پس تو آنها را خرد کرده اى . (65)
قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ (66)
ابراهيم گفت : اينک آيا به جاى خدا چيزهايى را مى پرستيد که اندک سودى به شما نمى بخشند ، و اگر عبادتشان را ترک کنيد کمترين گزندى به شما نمى رسانند ؟ (66)
أُفٍّ لَكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ (67)
اف بر شما و بر آنچه به جاى خدا مى پرستيد . آيا تعقل نمى کنيد ؟ (67)
قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ (68)
گفتند : اگر کارى مى کنيد ، ابراهيم را بسوزانيد و معبودانتان را يارى کنيد . (68)
قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ (69)
پس او را به آتش افکندند و ما به آتش گفتيم : اى آتش ، بر ابراهيم سرد و سلامت باش . (69)
وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ (70)
و خواستند درباره او مکرى کنند و نورش را خاموش سازند ، ولى ما او را رهايى بخشيديم و آنان را زيانکارترين مردم قرار داديم . (70)
وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ (71)
و او و لوط را از چنگال بت پرستان رهانيديم و آن دو را به سرزمين شام که در آن براى همگان برکت قرار داده ايم رسانده ايم . (71)
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً ۖ وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ (72)
و اسحاق و يعقوب را به عنوان عطيّه اى به او بخشيديم و همه را شايسته گردانيديم . (72)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 327صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی