فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه الهی قمشه ای

قرآن ترجمه الهی قمشه ای

سوره 70

سوره مبارکه المعارج

صفحه 570
فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ (40)
سوگند ياد مى کنم به پروردگار مشرق ها و مغرب هاى خورشيد که قطعاً ما تواناييم ، (40)
عَلَىٰ أَنْ نُبَدِّلَ خَيْرًا مِنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ (41)
که اين نفاق پيشگان را از بين ببريم و کسانى را که بهتر از آنانند و به خدا ايمان دارند و منکر حقايق نيستند جايگزين آنان کنيم و هيچ کس و هيچ چيزى بر ما سبقت نخواهد گرفت و ما مغلوب نخواهيم شد . (41)
فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّىٰ يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ (42)
پس آنان را واگذار تا در بيهودگى هايى که بدانها پرداخته اند ، فرو روند و به کارهايشان که بازيچه و بى هدف است سرگرم باشند تا آن روزشان را که به آنان وعده داده مى شود ، ديدار کنند . (42)
يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَىٰ نُصُبٍ يُوفِضُونَ (43)
روزى که از گورهايشان شتابان برمى آيند; گويى آنان ] گم گشتگانى هستند که [ به سوى نشانه اى که براى راهيابى نهاده شده است ، مى شتابند . (43)
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۚ ذَٰلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ (44)
اين در حالى است که چشمانشان فرو افتاده و خفّت و خوارى بر آنان چيره شده است . اين است همان روزى که به آنان وعده داده مى شد . (44)
سوره 71

سوره مبارکه نوح

 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (1)
همانا ما نوح را به رسالت به سوى قومش فرستاديم ، به او وحى کرديم که قوم خود را پيش از آن که عذابى دردناک به سراغشان آيد از فرجام گناه و شرک هشدار ده . (1)
قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ (2)
نوح گفت : اى قومِ من ، من پيامبرى هستم که شما را از عذاب الهى هشدار مى دهم و آنچه را که در اين زمينه مورد نياز است براى شما به روشنى بيان مى کنم . (2)
أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ (3)
پيام اين است که خدا را بپرستيد و از پرستش غير او بر حذر باشيد و از گناهان بپرهيزيد و رسالت مرا بپذيريد و از من پيروى کنيد . (3)
يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرْكُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ۚ إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ ۖ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (4)
در اين صورت خداوند گناهانتان را که پيش تر مرتکب شده ايد مى آمرزد و مرگ شما را تا سرآمدى معيّن به تأخير مى افکند ، و گرنه سرآمدِ ديگرى مقرّر مى دارد و شما را پيش از آن سرآمدِ معيّن به هلاکت مى رساند; و هر سرآمدى که خدا مقدر نموده است چون فرا رسد ، واپس افکنده نخواهد شد . اگر آنچه را به شما يادآورى کردم مى دانستيد ، پيام مرا مى پذيرفتيد . (4)
قَالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَنَهَارًا (5)
سرانجام نوح ] از قوم خود به خدا شکايت برد و [ گفت : پروردگارا ، من قوم خود را شب و روز به پرستش تو و رعايت تقوا فراخواندم ، (5)
فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعَائِي إِلَّا فِرَارًا (6)
ولى دعوت من جز بر گريزشان نيفزود ، (6)
وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا (7)
و من هرگاه آنان را فراخواندم که ايمان بياورند تا گناهانشان را بيامرزى ، انگشتان خود را در گوش هايشان کردند و جامه هايشان را بر سر و روى خويش کشيدند تا مرا نبينند و سخنم را نشنوند ، و بر حق ناپذيرى پافشارى کردند و سخت تکبّر ورزيدند . (7)
ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا (8)
من هم با فريادى رسا آنان را دعوت کردم ، (8)
ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا (9)
و فراتر اين که پيام خود را ، هم آشکارا و هم در نهان به آنان ابلاغ نمودم . (9)
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا (10)
و گفتم : از پروردگارتان آمرزش بخواهيد که او بسيار آمرزنده است . (10)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 570صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی