اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم |
|
قضای عهد ماضی را شبی دستی برافشانم |
چنانت دوست میدارم که گر روزی فراق افتد |
|
تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم |
دلم صد بار میگوید که چشم از فتنه بر هم نه |
|
دگر ره دیده میافتد بر آن بالای فتّانم |
تو را در بوستان باید که پیشِ سرو بنشینی |
|
و گر نه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانم |
رفیقانم سفر کردند هر یاری به اقصائی |
|
خلاف من که بگرفته است دامن در مُغیلانم |
به دریایی درافتادم که پایانش نمیبینم |
|
کسی را پنجه افکندم که درمانش نمیدانم |
فراقم سخت میآید ولیکن صبر میباید |
|
که گر بگریزم از سختی رفیقِ سست پیمانم |
مپرسم دوش چون بودی؛ به تاریکی و تنهایی |
|
شب هجرم چه میپرسی؟ که روز وصل حیرانم |
شبان آهسته مینالم مگر دردم نهان ماند |
|
به گوش هر که در عالم رسید آواز پنهانم |
دمی با دوست در خلوت به از صد سال در عشرت |
|
من آزادی نمیخواهم که با یوسف به زندانم * |
من آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورت |
|
هنوز آواز میآید به معنی از گلستانم |
|
* در رابطه با داستان حضرت یوسف گفته اند که وقتی وی وارد زندان شد تمام زندانیان از زندانی بودن خود با او خرسند شدند
و دیگر میل به آزادی از زندان نداشتند و در این داستان پندی هست که در پشت پرده عالم یوسف رخی هست که قول جامی جلوه آن یوسف بود که در حضرت یوسف نمایان شد و زلیخا را عاشق کرد
سر از جیب مه کنعان برآورد ، زلیخا را دمار از جان برآورد جمال اوست هر جا جلوه کرده ، ز معشوقان عالم بسته پرده
عارفان از این تعبیر استفاده کرده اند که بگویند اگر ما به وجود آن یوسف عزیز در پس پرده زندان این عالم پی ببریم تحمل درد و رنج سختی های این زندان برای ما آسان می شود و با
صبر در برابر مشکلات عالم و عمل به خوبی پیش چشم آن یوسف پیمان شکنی و نارفیقی نمی کنیم و اگر کوتاهی کردیم با توبه به راه او باز می گردیم چرا که نباید او را از دست داد
. او ظاهر و باطن هر دو خوب است و چون یوسف که برادران نارفیق خود را بخشید تا به قول سعدی
گنه عفو کرد آل یعقوب را ،که معنی بود صورت خوب را
کسی که صورت خوبی دارد باید سیرت خوبی هم داشته باشد وگرنه مناسب ظاهر خود عمل نکرده و چنین اشخاصی را دو رو می نامند که در ظاهر خوب و در باطن بد هستند، در حالی که حتی
اگر کسی ظاهر خوبی هم ندارد می تواند باطن خود را خوب نگه دارد چرا که ظاهر در بهترین حالت رو به زوال و پیری دارد
ولی آن یوسف پنهان از نظرها که زیباترین و خوبترین و بخشنده ترین موجود هستی است ما نباید اجازه دهیم به واسطه گناه و اشتباه از او دور شویم
و باید به هر وسیله ای به راه او باز گردیم و به قول حافظ او حتما ما را خواهد بخشید
"لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش"
|