فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي

در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد


اندیشه پاک
در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد حالتی رفت که محراب به فریاد آمد *
از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنوم شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد **
ای عروس هنر از بخت شکایت منما حجله حسن بیارای که داماد آمد #
زیر بارند درختان که تعلق دارند ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد ##
* قبلا در گلچینی مرتبط توضیحی در این زمینه داده شده که از تکرار پرهیز می کنیم، تنها به این اشاره می شود که معشوق و خدا در سخن عارفی چون حافظ با تصور عوام از آن لزوما یکسان نیست و برای درک آن معنی باید عارف شد که متاسفانه کاری بس دشوار است که البته جای خوشبختی هم دارد چراکه دیگر هر خام و سواستفاده گری قادر نیست خود را عارف بنامد.
** یکی از ویژگی های عارف از زبان خود حافظ این است که او دیگر هیچ عیبی نمی بیند و حتی اگر در کار جهان هم ظاهرا نقصی هست آن هم قابل توجیه است. به قول خودش
منم که دیده نیالودم به بد دیدن
و به قول عطار
عیب جویا، تو به چشم عیب بین، کِی توانی بود هرگز غیب بین
چون تو مشغولی بجویایی عیب، کِی کنی شادی به زیبایی غیب
همانطور که در شعر عطار هم گفته شده وقتی از عیب بینی گذر کنیم و به غیب بینی برسیم در نتیجه به شادی خواهیم رسید که در شعر حافظ هم این شادی مشخص است در حالی که در زمان حافظ چهار پادشاه تغییر کرده و در ظاهر اوضاع بسیار بد بوده ولی در چشم غیب بین حافظ چیز دیگری پیدا بوده که باعث شده سخن او تا ابد بماند و بعد از چند صد سال حالا بدست ما برسد
# توصیه حافظ برای رسیدن به معرفت، آراسته شدن به خوبی و حسن است. و می فرماید بجای شکایت از بخت و روزگار تو کار خود را مطابق با خوبی انجام بده و کسی که خریدار آن است به موقع پیدا خواهد شد
در حقیقت در این بیت عروس هنر خود ما هستیم و داماد، خداوند است که اگر ما به خوبی آراسته گردیم خود خداوند خواهان و خواستگار خوبی ماست، همانگونه که ما هم خواستگار خوبی و زیبایی (خدا) هستیم
البته حافظ در سطح پایین تری از معرفت زنان و دختران جامعه را به کسب خوبی های حقیقی و نه ظاهری توصیه می کند چراکه زیبایی برون پس از مدتی عادی و تکراری می شود ولی خوبی ها و زیبایی درون هرگز عادی نخواهد شد و خلاصه بجای اینکه فقط با ظاهرسازی جلب توجه کنند، بهتر است با علم و هنر و خوبی در جامعه بدرخشند و "عروس هنر" باشند و نه فقط "عروس زیبا".
هرچند ممکن است همه قدر این خوبی را ندانند و حتی پاسخ خوبی را با بدی بدهند ولی زنان به هر قیمتی باید از مرد شدن بپرهیزند چراکه روح خانواده و جامعه را زنان زنده نگه می دارند
یکی از اصلی ترین مشکلات جامعه جهانی مرد شدن تدریجی زنان است که از آن بدتر گاه زنان خود را در حد یک ابزار پایین می آورند چراکه متاسفانه تربیت زنان را مردان سودجو به عهده گرفتند و زنان را طبق خواست و نیاز خود حتی ضد زن بار آوردند و حتی این تصور را به زنان القا کردند که خداوند هم انگار مرد است، در حالی که خداوند جنسیت ندارد و صفات متعالی خود را به زنان کم نداده مثل زیبایی، مهربانی، مادری و ... که حتی مردها هم جایی که زنان هستند با خداتر می شوند و ادب بیشتری رعایت می کنند
بنابر این زنان حتی به قیمت تحمل تنهایی باید زن بودن خود را حفظ کنند، البته نه اینکه حقوق اساسی خود را نگیرند، نه بلکه از رفتارهای مردانه بپرهیزند که شاید در چشم بیمار دلی جلب توجه کند ولی قطعا چشم هیچ صاحب دلی را روشن نخواهد کرد
## تمام تعلقات دنیوی چون باری دست و پای دل ما را به خود می بندد و ما را اسیر غم می کند و وقتی حافظ توصیه به حسن و خوبی می کند چون خوبی تعلق دنیوی نیست و دل ما را از دنیا جدا می کند و در نهایت به شادی می رساند
البته ساده رسیدن به حقیقت شادی تصوری کودکانه بیش نیست و همانطور که خود حافظ می فرماید اگر هنوز کودک هستید و تاب تحمل این بار را ندارید به این راه وارد نشوید.
غیر ناکامی، دراین ره، کام نیست ، راه عشق است این ره حمام نیست (شیخ بهایی)
در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد (متن کامل)حافظ شیرازی (2018/02/02-06:00)


اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)


زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی