فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند
زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید
صفحه اصلی
>> Cultural Part - بخش فرهنگي
درباره بخش فرهنگی
بخش فرهنگی
قرآن
حافظ شیرازی
مولانا
سعدی شیرازی
گلچین
نظامی
عطار
عمر خیام
شیخ بهایی
ابوسعید ابوالخیر
بابا طاهر
هاتف اصفهانی
سنایی
شیخ محمود شبستری
فردوسی
رودکی
قلم
امیر خسرو دهلوی
فروغی بسطامی
شمس تبریزی
سید محمد حسین طباطبایی
مجذوب تبریزی
رهی معیری
خواجه عبدالله انصارى
محیی الدین ابن عربی
جامی
ناصرخسرو
صغیر اصفهانی
صفحه
<<
<
318
319
320
321
322
323
324
325
326
327
328
>
>>
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
اندیشه پاک
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
تو را گریه و سوز باری چراست؟
بگفت ای هوادار مسکین من
برفت انگبین یار شیرین من
چو شیرینی از من بدر میرود
چو فرهادم آتش به سر میرود
که ای مدعی، عشق کار تو نیست
که نه صبر داری نه یارای ایست
*
تو بگریزی از پیش یک شعله خام
من استادهام تا بسوزم تمام
**
ره این است اگر خواهی آموختن
به کشتن فرج یابی از سوختن
***
اگر عاشقی سر مشوی از مرض
چو سعدی فرو شوی دست از غرض
#
به دریا مرو گفتمت زینهار
وگر میروی تن به طوفان سپار
##
* سعدی بارها از زبان
شمع و پروانه
و گل و بلبل سخن گفته و هربار برای پندی بویژه درباره عشق از آنها استفاده کرده و اینبار می فرماید
"شبی که خوابم نمی رفت گفتگوی شمع و پروانه را شنیدم که پروانه (اینبار نماد عاشق مدعی) به شمع (اینجا هم نماد معشوق و هم عاشق حقیقی) گفت من چون عاشق تو هستم اگر بسوزم، رواست تو برای چه با گریه می سوزی؟!
** شمع گفت بر خلاف تو که ادعای عشق مرا داری ولی تن به آتش عشق من نمی دهی و هیچ صبر و استقامت در عشق نداری، من چون فرهاد عاشق حقیقی هستم و ایستادم تا در شعله عشق تا انتها بسوزم
*** و پس از سوختن به پروانه آموزش عاشقی می دهد و می گوید از سوختن در عشق راه رهایی و وصال را خواهی یافت"
# در انتها سعدی از قالب داستان خارج می شود و مستقیم پند می دهد که
اگر عاشقی سر مشوی از مرض
یعنی در راه عشق
از بلا پرهیز مکن
در عوض مثل سعدی
فرو شوی دست از غرض
یعنی نیت پاک و خالص کن و از غرض ورزی پرهیز کن که به قول مولانا
غرض ها تیره دارد دوستی را
که این نکته بسیار مهمی است چرا که
غرض
مثل زهر هر عمل حتی خوبی را فاسد و مضر می کند و مثلا ممکن است دوستی یا هر فردی در ظاهر کار خوبی انجام دهد و دوستش و یا دیگران را به کار خوبی نصیحت کند و یا حتی بخواهد او را به بهشت بفرستد و خوشبختی را نشان دوستش و دیگران دهد ولی در باطن غرض دیگری بجز خیرخواهی و برای خدا داشته باشد، در این حالت نه تنها نصیحت او سودمند نخواهد بود بلکه حتی به دوستش و دیگران صدمه هم می زند.
خداوند در قرآن هم به پاک و خالص کردن نیت از غرض بسیار امر می کند و میگوید غرض و نیت باید "
وَجهِ اللّهِ
" یا به سوی خدا باشد (مثلا
آیه 9 سوره انسان
) وگرنه پذیرفته نیست و به ثمر نخواهد رسید چراکه شاید ما دیگران و حتی خودمان هم با ریاکاری فریب دهیم ولی خداوندی که از دلها آگاه است را نمی شود فریب داد و در نهایت غرض ما فاش خواهد شد و با رسوایی ما آن عمل ظاهرا خوب ما نیز نابود می شود برای همین خداوند می فرماید از ریاکاری پرهیز کنیم که هم به خود صدمه می زنیم و هم به دین خدا و دیگران.
## و سرانجام مثل حافظ که می گوید
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا ، سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
به پروانه صفتان این داستان و مدعیان عاشقی می گوید هوشیار باشید و به دریای طوفانی عشق نیایید وگر می آیید چون شمع باشید و تن به طوفان آن بسپارید و از
بلا
نپرهیزید
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
(متن کامل)
سعدی شیرازی
(2018/02/08-03:00)
اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بیمرادیِ ماست
مرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویش
خلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریم
تفاوتی نکند، چون نظر بهعینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شد
خللپذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردن
که هرچه دوست پسندد بهجای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویش
از آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست
*
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است
(آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد
#
ابیات مرتبط با این شعر
672
670
670
مشاهده متن کامل
سعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)