فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند
زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید
صفحه اصلی
>>
Cultural Part - بخش فرهنگي
>>
سعدی شیرازی
- صفحه 41
درباره بخش فرهنگی
بخش فرهنگی
قرآن
حافظ شیرازی
مولانا
سعدی شیرازی
گلچین
نظامی
عطار
عمر خیام
شیخ بهایی
ابوسعید ابوالخیر
بابا طاهر
هاتف اصفهانی
سنایی
شیخ محمود شبستری
فردوسی
رودکی
قلم
امیر خسرو دهلوی
فروغی بسطامی
شمس تبریزی
سید محمد حسین طباطبایی
مجذوب تبریزی
رهی معیری
خواجه عبدالله انصارى
محیی الدین ابن عربی
جامی
ناصرخسرو
صغیر اصفهانی
صفحه
<<
<
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
>
>>
یارا قدحی پر کن از آن داروی مستی
سعدی شیرازی - صفحه 41
یارا قدحی پر کن از آن داروی مستی
تا از سر صوفی برود علت هستی
عاقل متفکر بود و مصلحت اندیش
در مذهب عشق آی و از این جمله برستی *
ای فتنه نوخاسته از عالم قدرت
غایب مشو از دیده که در دل بنشستی
آرام دلم بستدی و دست شکیبم
برتافتی و پنجه صبرم بشکستی
احوال دو چشم من بر هم ننهاده
با تو نتوان گفت به خواب شب مستی
سودازدهای کز همه عالم به تو پیوست
دل نیک بدادت که دل از وی بگسستی
در روی تو گفتم سخنی چند بگویم
رو باز گشادی و در نطق ببستی
گر باده از این خم بود و مطرب از این کوی
ما توبه بخواهیم شکستن به درستی
سعدی غرض از حقه تن آیت حقست
صد تعبیه در توست و یکی بازنجستی
نقاش وجود این همه صورت که بپرداخت
تا نقش ببینی و مصور بپرستی
* نیاز به توضیح است که مبادا کسی از سخنان عارفان و عاشقان حق اینطور برداشت کند که خدای نکرده آنها مخالف عقل سخن گفته اند در حالی که آنها خود با عقل و خرد به معرفت رسیده اند تنها نکوهش این بزرگان مربوط به عقل مصلحت اندیش و سودپرست است
که به هر سمتی که سود و منافع باشد تغییر جهت می دهد و حتی گاه حق را زیرپا می گذارد تا به منافع ناچیزی برسد که چند صباحی بهره مند گردد
البته همین مصلحت اندیشی هم اگر درست انجام شود و فرد عاقبت اندیش باشد با پیروی از سخنان بزرگان باید بداند که هیچگاه نباید حق را فدای منافع زودگذر کرد در فلسفه آنچه عاقبت فانیست همین اکنون نیز فانی است و عاقل عاقبت اندیش نباید باقی را به فانی ترجیح دهد
مذهب عشق همان عشق جاودان و باقیست و نباید انتظار داشت چیزی به این ارزشمندی را رایگان در اختیار ما قرار دهند
مولوی هم این عقل را نکوهش کرده و مثلا می فرماید
ای عقل تو کودکی برو بازی کن
دعوت به مذهب عشق حقیقی را همه بزرگان توصیه کرده اند و نامهای مختلف بر آن نهاده اند مثلا "کیش مهر" و از این عقل خام هم با نامهای مختلف مردم را برحذر داشته اند مثلا چون این عقل فکر می کند هشیار هم هست
طباطبایی در این باره می فرماید
پرستش به مستیست در کیش مهر، برونند زین حلقه هشیارها
برای رهایی از همین عقل و هشیاری کودکانه ، عارفان توصیه به دیوانگی از این عقل می کنند برای اینکه این عقل آنقدر خام است که هم پایینتر از خود را دیوانه تشخیص می دهد و هم بالاتر از خود را، در حالی که اگر بیشتر درک کند و کاملتر شود میفهمد که چقدر جاهل است که آنچه را قادر به درکش نیست را به سادگی انکار می کند به قول مولانا
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
برای درک سخن این بزرگان باید مقدماتی فراهم کرد تا به حقیقت کلام آنها پی برد و نمی توان فقط با معادلسازی کلمه به کلمه معنی یک بیت را متوجه شد و اغراق نیست اگر بگوییم گاه برای درک معنی یک بیت سالها زمان لازم است آن هم با طی طریق در راه حق. فرق زیادی بین دانستن و فهمیدن وجود دارد، آنچه امروز می دانیم را شاید سالها بعد درک کنیم و کامل بفهمیم.
مثلا ابیات زیر از مولانا را ما با مطالعه می دانیم و حتی شاید حفظ باشیم اما چه سالهایی که از عمر ما هدر می شود بخاطر عدم درک همین ابیات
جمله بي قراريت از طلب قرار تُست ، طالب بي قرار شو تا که قرار آيدت
جمله بي مراديت از طلب مراد تست، ور نه همه مرادها همچو نثار آيدت
سعدی شیرازی
(2017/09/11-05:00)
اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بیمرادیِ ماست
مرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویش
خلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریم
تفاوتی نکند، چون نظر بهعینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شد
خللپذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردن
که هرچه دوست پسندد بهجای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویش
از آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست
*
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است
(آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد
#
ابیات مرتبط با این شعر
672
670
670
مشاهده متن کامل
سعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)
526