فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي

گفت ای موسی دهانم دوختی


اندیشه پاک
گفت ای موسی دهانم دوختی وز پشیمانی تو جانم سوختی
جامه را بدرید و آهی کرد تفت سر نهاد اندر بیابانی و رفت
وحی آمد سوی موسی از خدا بنده‌ی ما را ز ما کردی جدا
تو برای وصل کردن آمدی یا برای فصل کردن آمدی
تا توانی پا منه اندر فراق ابغض الاشیاء عندی الطلاق *
من نکردم امر تا سودی کنم بلک تا بر بندگان جودی کنم
ما زبان را ننگریم و قال را ما روان را بنگریم و حال را **
آتشی از عشق در جان بر فروز سر بسر فکر و عبارت را بسوز
ملت عشق از همه دینها جداست عاشقان را ملت و مذهب خداست
هیچ آدابی و ترتیبی مجو هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو
* خلاصه داستان موسی و شبان این است که موسی به شیوه عبادت شبان اشکال می گیرد و شبان شرمنده از جهل و از عبادت خود شده و غمگین سر به بیابان می گذارد و خداوند پس از این ماجرا موسی را مواخذه می کند که چرا بنده مرا از من جدا کردی
و خدا خطاب به موسی می گوید تا می توانی از جدایی افکندن دوری کن که هیچ چیز نزد من زشت تر از جدایی نیست
ایجاد جدایی و طلاق بین دوستان، همسران، هم میهنان، مومنان و ... تا تمام انسانها و در نهایت جدایی انسان از خدا همه نزد خداوند زشت و ناپسند است و خداوند در قرآن نیز منافقان و جدایی افکنان را بسیار نکوهش می کند
برای اینکه ایجاد جدایی با وسوسه شیطان صورت می گیرد که حاصلش چیزی جز ایجاد غم و اندوه نیست برای همین تا می شود باید بین همگان با نیت خیر اصلاح و اتحاد ایجاد کرد تا از ایجاد جدایی بین افراد و در نهایت در جامعه جلوگیری شود
** خداوند بارها در قرآن می فرماید که ما از آنچه در دلها پنهان است آگاهیم یعنی ظاهر سازی های ریاکارانه ما شاید موجب فریب دیگران و حتی خود ما شود ولی هرگز خداوند را نمی شود فریب داد بنابر این ما نباید از روی صورتها و ظواهر در مورد دیگران قضاوت کنیم شاید دیگران از ما خیلی بهتر باشند که خداوند آگاه است و تنها او شایسته قضاوت است.
تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت (حافظ)
اما باید از زاویه ی دیگری نیز به این داستان بپردازیم و آن این است که خداوند که همه چیز به امر اوست وقتی از دل پاک شبان آگاه است خود موسی را که در نهایت عقل است و نماد عقل ظاهر بین است بر سر راه شبان قرار می دهد تا موسی شبان را از مرتبه جهل به مرتبه عقل بیاورد و بعد خود با عتاب و ملامت، موسی را از مرتبه عقل به مرتبه عشق می برد
خداوند از دل موسی هم آگاه بوده که هیچ نیتی بجز خیرخواهی و راهنمایی و پیامبری برای شبان ندارد و برای خدا او را راهنمایی می کند و نه برای منافع خود و بوسیله موسی به شبان درس می دهد و بعد خود به موسی درس می دهد، اگر موسی به غیر از خیرخواهی چیز دیگری در دل داشت لیاقت هم صحبتی با خدا را نداشت چه اینکه بلافاصله وقتی متوجه اشتباه خود شد در بیابان در پی او به قصد دلجویی و توبه و جبران خطا رفت
گفت ای موسی دهانم دوختی (متن کامل)مولانا (2017/11/17-04:00)


اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)


زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی