شماره سوره

نام سوره

الفاتحة
البقرة
آل‏عمران
النساء
المائدة
الانعام
الاعراف
الانفال
التوبة
يونس
هود
يوسف
الرعد
ابراهيم
الحجر
النحل
الاسراء
الكهف
مريم
طه
الانبياء
الحج
المؤمنون
النور
الفرقان
الشعراء
النمل
القصص
العنكبوت
الروم
لقمان
السجده
الاحزاب
سبا
فاطر
يس
الصافات
ص
الزمر
غافر
فصلت
الشورى
الزخرف
الدخان
الجاثية
الاحقاف
محمد
الفتح
الحجرات
ق
الذاريات
الطور
النجم
القمر
الرحمن
الواقعة
الحديد
المجادلة
الحشر
الممتحنة
الصف
الجمعة
المنافقون
التغابن
الطلاق
التحريم
الملك
القلم
الحاقة
المعارج
نوح
الجن
المزمل
المدثر
القيامة
الانسان
المرسلات
النبا
النازعات
عبس
التكوير
الانفطار
المطففين
الانشقاق
البروج
الطارق
الاعلى
الغاشية
الفجر
البلد
الشمس
الليل
الضحى
الشرح
التين
العلق
القدر
البينة
الزلزلة
العاديات
القارعة
التكاثر
العصر
الهمزة
الفيل
قريش
الماعون
الكوثر
الكافرون
النصر
المسد
الاخلاص
الفلق
الناس

سوره مباركه الرعد سوره شماره 13

بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

المر تلك آيات الكتاب و الذي انزل اليك من ربك الحق و لكن اكثر الناس لا يؤمنون (1)
المر، اينها آيات كتاب (آسمانى) است; و آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، حق است; ولى بيشتر مردم ايمان نمى‏آورند! (1)

الله الذي رفع السماوات بغير عمد ترونها ثم استوى على العرش و سخر الشمس و القمر كل يجري لاجل مسمى يدبر الامر يفصل الآيات لعلكم بلقاء ربكم توقنون (2)
خدا همان كسى است كه آسمانها را، بدون ستونهايى كه براى شما ديدنى باشد، برافراشت، سپس بر عرش استيلا يافت (و زمام تدبير جهان را در كف قدرت گرفت); و خورشيد و ماه را مسخر ساخت، كه هر كدام تا زمان معينى حركت دارند! كارها را او تدبير مى‏كند; آيات را (براى شما) تشريح مى‏نمايد; شايد به لقاى پروردگارتان يقين پيدا كنيد! (2)

و هو الذي مد الارض و جعل فيها رواسي و انهارا و من كل الثمرات جعل فيها زوجين اثنين يغشي الليل النهار ان في ذلك لآيات لقوم يتفكرون (3)
و او كسى است كه زمين را گسترد; و در آن كوه‏ها و نهرهايى قرار داد; و در آن از تمام ميوه‏ها دو جفت آفريد; (پرده سياه) شب را بر روز مى‏پوشاند; در اينها آياتى است براى گروهى كه تفكر مى‏كنند! (3)

و في الارض قطع متجاورات و جنات من اعناب و زرع و نخيل صنوان و غير صنوان يسقى بماء واحد و نفضل بعضها على بعض في الاكل ان في ذلك لآيات لقوم يعقلون (4)
و در روى زمين، قطعاتى در كنار هم قرار دارد كه با هم متفاوتند; و (نيز) باغهايى از انگور و زراعت و نخلها، (و درختان ميوه گوناگون) كه گاه بر يك پايه مى‏رويند و گاه بر دو پايه; (و عجيب‏تر آنكه) همه آنها از يك آب سيراب مى‏شوند! و با اين حال، بعضى از آنها را از جهت ميوه بر ديگرى برترى مى‏دهيم; در اينها نشانه‏هايى است براى گروهى كه عقل خويش را به كار مى‏گيرند! (4)

و ان تعجب فعجب قولهم ا اذا كنا ترابا ا انا لفي خلق جديد اولئك الذين كفروا بربهم و اولئك الاغلال في اعناقهم و اولئك اصحاب النار هم فيها خالدون (5)
و اگر (از چيزى) تعجب مى‏كنى، عجيب گفتار آنهاست كه مى‏گويند: «آيا هنگامى كه ما خاك شديم، (بار ديگر زنده مى‏شويم و) به خلقت جديدى بازمى‏گرديم؟!» آنها كسانى هستند كه به پروردگارشان كافر شده‏اند; و آنان غل و زنجيرها در گردنشان است; و آنها اهل دوزخند، و جاودانه در آن خواهند ماند! (5)

و يستعجلونك بالسيئة قبل الحسنة و قد خلت من قبلهم المثلات و ان ربك لذو مغفرة للناس على ظلمهم و ان ربك لشديد العقاب (6)
آنها پيش از حسنه (و رحمت)، از تو تقاضاى شتاب در سيئه (و عذاب) مى‏كنند; با اينكه پيش از آنها بلاهاى عبرت انگيز نازل شده است! و پروردگار تو نسبت به مردم -با اينكه ظلم مى‏كنند- داراى مغفرت است; و (در عين حال،) پروردگارت داراى عذاب شديد است! (6)

و يقول الذين كفروا لولا انزل عليه آية من ربه انما انت منذر و لكل قوم هاد (7)
كسانى كه كافر شدند مى‏گويند: «چرا آيه (و معجزه‏اى) از پروردگارش بر او نازل نشده؟!» تو فقط بيم دهنده‏اى! و براى هر گروهى هدايت كننده‏اى است (;و اينها همه بهانه است، نه براى جستجوى حقيقت)! (7)

الله يعلم ما تحمل كل انثى و ما تغيض الارحام و ما تزداد و كل شي‏ء عنده بمقدار (8)
خدا از جنين‏هايى كه هر (انسان يا حيوان) ماده‏اى حمل مى‏كند آگاه است; و نيز از آنچه رحمها كم مى‏كنند (و پيش از موعد مقرر مى‏زايند)، و هم از آنچه افزون مى‏كنند (و بعد از موقع ميزايند); و هر چيز نزد او مقدار معينى دارد. (8)

عالم الغيب و الشهادة الكبير المتعال (9)
او از غيب و شهود آگاه، وبزرگ و متعالى است! (9)

سواء منكم من اسر القول و من جهر به و من هو مستخف بالليل و سارب بالنهار (10)
براى او يكسان است كسانى از شما كه پنهانى سخن بگويند، يا آن را آشكار سازند; و كسانى كه شبانگاه مخفيانه حركت مى‏كنند، يا در روشنايى روز. (10)

له معقبات من بين يديه و من خلفه يحفظونه من امر الله ان الله لا يغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم و اذا اراد الله بقوم سوءا فلا مرد له و ما لهم من دونه من وال (11)
براى انسان، مامورانى است كه پى در پى، از پيش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا ( حوادث غير حتمى) حفظ مى‏كنند; (اما) خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملتى) را تغيير نمى‏دهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند! و هنگامى كه خدا اراده سوئى به قومى (بخاطر اعمالشان) كند، هيچ چيز مانع آن نخواهد شد; و جز خدا، سرپرستى نخواهند داشت! (11)

هو الذي يريكم البرق خوفا و طمعا و ينشئ السحاب الثقال (12)
او كسى است كه برق را به شما نشان مى‏دهد، كه هم مايه ترس است و هم مايه اميد; و ابرهاى سنگين‏بار ايجاد مى‏كند! (12)

و يسبح الرعد بحمده و الملائكة من خيفته و يرسل الصواعق فيصيب بها من يشاء و هم يجادلون في الله و هو شديد المحال (13)
و رعد، تسبيح و حمد او مى‏گويد; و (نيز) فرشتگان از ترس او! و صاعقه‏ها را مى‏فرستد; و هر كس را بخواهد گرفتار آن مى‏سازد، (در حالى كه آنها با مشاهده اين همه آيات الهى، باز هم) درباره خدا به مجادله مشغولند! و او قدرتى بى‏انتها (و مجازاتى دردناك) دارد! (13)

له دعوة الحق و الذين يدعون من دونه لا يستجيبون لهم بشي‏ء الا كباسط كفيه الى الماء ليبلغ فاه و ما هو ببالغه و ما دعاء الكافرين الا في ضلال (14)
دعوت حق از آن اوست! و كسانى را كه (مشركان) غير از خدا مى‏خوانند، (هرگز) به دعوت آنها پاسخ نمى‏گويند! آنها همچون كسى هستند كه كفهاى (دست) خود را به سوى آب مى‏گشايد تا آب به دهانش برسد، و هرگز نخواهد رسيد! و دعاى كافران، جز در ضلال (و گمراهى) نيست! (14)

و لله يسجد من في السماوات و الارض طوعا و كرها و ظلالهم بالغدو و الآصال (15)
تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند -از روى اطاعت يا اكراه- و همچنين سايه‏هايشان، هر صبح و عصر براى خدا سجده مى‏كنند. (15)

قل من رب السماوات و الارض قل الله قل ا فاتخذتم من دونه اولياء لا يملكون لانفسهم نفعا و لا ضرا قل هل يستوي الاعمى و البصير ام هل تستوي الظلمات و النور ام جعلوا لله شركاء خلقوا كخلقه فتشابه الخلق عليهم قل الله خالق كل شي‏ء و هو الواحد القهار (16)
بگو: «چه كسى پروردگار آسمانها و زمين است؟» بگو: «الله!» (سپس) بگو: «آيا اوليا (و خدايانى) غير از او براى خود برگزيده‏ايد كه (حتى) مالك سود و زيان خود نيستند (تا چه رسد به شما؟!); بگو: «آيا نابينا و بينا يكسانند؟! يا ظلمتها و نور برابرند؟! آيا آنها همتايانى براى خدا قرار دادند بخاطر اينكه آنان همانند خدا آفرينشى داشتند، و اين آفرينشها بر آنها مشتبه شده است؟!» بگو: «خدا خالق همه چيز است; و اوست يكتا و پيروز!» (16)

انزل‏من السماء ماء فسالت اودية بقدرها فاحتمل السيل زبدا رابيا و مما يوقدون عليه في النار ابتغاء حلية او متاع زبد مثله كذلك يضرب الله الحق و الباطل فاما الزبد فيذهب جفاء و اما ما ينفع الناس فيمكث في الارض كذلك يضرب الله الامثال (17)
خداوند از آسمان آبى فرستاد; و از هر دره و رودخانه‏اى به اندازه آنها سيلابى جارى شد; سپس سيل بر روى خود كفى حمل كرد; و از آنچه (در كوره‏ها،) براى به دست آوردن زينت آلات يا وسايل زندگى، آتش روى آن روشن مى‏كنند نيز كفهايى مانند آن به وجود مى‏آيد -خداوند، حق و باطل را چنين مثل مى‏زند!- اما كفها به بيرون پرتاب مى‏شوند، ولى‏آنچه به مردم سود مى‏رساند ( آب يا فلز خالص ) در زمين مى‏ماند; خداوند اينچنين مثال مى‏زند! (17)

للذين استجابوا لربهم الحسنى و الذين لم يستجيبوا له لو ان لهم ما في الارض جميعا و مثله معه لافتدوا به اولئك لهم سوء الحساب و ماواهم جهنم و بئس المهاد (18)
براى آنها كه دعوت پروردگارشان را اجابت كردند، (سرانجام و) نتيجه نيكوتر است; و كسانى كه دعوت او را اجابت نكردند، (آنچنان در وحشت عذاب الهى فرو مى‏روند، كه) اگر تمام آنچه روى زمين است، و همانندش، از آن آنها باشد، همه را براى رهايى از عذاب مى‏دهند! (ولى از آنها پذيرفته نخواهد شد!)براى آنها حساب بدى است; و جايگاهشان جهنم، و چه بد جايگاهى است! (18)

ا فمن يعلم انما انزل اليك من ربك الحق كمن هو اعمى انما يتذكر اولوا الالباب (19)
آيا كسى كه مى‏داند آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده حق است، همانند كسى است كه نابيناست؟! تنها صاحبان انديشه متذكر مى‏شوند... (19)

الذين يوفون بعهد الله و لا ينقضون الميثاق (20)
آنها كه به عهد الهى وفا مى‏كنند، و پيمان را نمى‏شكنند... (20)

و الذين يصلون ما امر الله به ان يوصل و يخشون ربهم و يخافون سوء الحساب (21)
و آنها كه پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده، برقرار ميدارند; و از پروردگارشان مى‏ترسند; و از بدى حساب (روز قيامت) بيم دارند... (21)

و الذين صبروا ابتغاء وجه ربهم و اقاموا الصلاة و انفقوا مما رزقناهم سرا و علانية و يدرؤن بالحسنة السيئة اولئك لهم عقبى الدار (22)
و آنها كه بخاطر ذات (پاك) پروردگارشان شكيبايى مى‏كنند; و نماز را برپا مى‏دارند; و از آنچه به آنها روزى داده‏ايم، در پنهان و آشكار، انفاق مى‏كنند; و با حسنات، سيئات را از ميان مى‏برند; پايان نيك سراى ديگر،از آن آنهاست... (22)

جنات عدن يدخلونها و من صلح من آبائهم و ازواجهم و ذرياتهم و الملائكة يدخلون عليهم من كل باب (23)
(همان) باغهاى جاويدان بهشتى كه وارد آن مى‏شوند; و همچنين پدران و همسران و فرزندان صالح آنها; و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مى‏گردند... (23)

سلام عليكم بما صبرتم فنعم عقبى الدار (24)
(و به آنان مى‏گويند:) سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان! چه نيكوست سرانجام آن سرا(ى جاويدان)! (24)

و الذين ينقضون عهد الله من بعد ميثاقه و يقطعون ما امر الله به ان يوصل و يفسدون في الارض اولئك لهم اللعنة و لهم سوء الدار (25)
آنها كه عهد الهى را پس از محكم كردن مى‏شكنند، و پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده قطع مى‏كنند، و در روى زمين فساد مى‏نمايند، لعنت براى آنهاست; و بدى (و مجازات) سراى آخرت! (25)

الله يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر و فرحوا بالحياة الدنيا و ما الحياة الدنيا في الآخرة الا متاع (26)
خدا روزى را براى هر كس بخواهد (و شايسته بداند) وسيع، براى هر كس بخواهد (و مصلحت بداند،) تنگ قرارمى‏دهد; ولى آنها ( كافران) به زندگى دنيا، شاد (و خوشحال) شدند; در حالى كه زندگى دنيا در برابر آخرت، متاع ناچيزى است! (26)

و يقول الذين كفروا لولا انزل عليه آية من ربه قل ان الله يضل من يشاء و يهدي اليه من اناب (27)
كسانى كه كافر شدند مى‏گويند: «چرا آيه (و معجزه)اى از پروردگارش بر او نازل نشده است؟! بگو: «خداوند هر كس را بخواهد گمراه، و هر كس را كه بازگردد، به سوى خودش هدايت مى‏كند! (كمبودى در معجزه‏ها نيست; لجاجت آنها مانع است!)» (27)

الذين آمنوا و تطمئن قلوبهم بذكر الله الا بذكر الله تطمئن القلوب (28)
آنها كسانى هستند كه ايمان آورده‏اند، و دلهايشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است; آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مى‏يابد! (28)

الذين آمنوا و عملوا الصالحات طوبى لهم و حسن مآب (29)
آنها كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، پاكيزه‏ترين (زندگى)نصيبشان است; و بهترين سرانجامها! (29)

كذلك ارسلناك في امة قد خلت من قبلها امم لتتلوا عليهم الذي اوحينا اليك و هم يكفرون بالرحمن قل هو ربي لا اله الا هو عليه توكلت و اليه متاب (30)
همان گونه (كه پيامبران پيشين را مبعوث كرديم،) تو را به ميان امتى فرستاديم كه پيش از آنها امتهاى ديگرى آمدند و رفتند، تا آنچه را به تو وحى نموده‏ايم بر آنان بخوانى، در حالى كه به رحمان ( خداوندى كه رحمتش همگان را فراگرفته) كفر مى‏ورزند; بگو: «او پروردگار من است! معبودى جز او نيست! بر او توكل كردم; و بازگشتم بسوى اوست!» (30)

و لو ان قرآنا سيرت به الجبال او قطعت به الارض او كلم به الموتى بل لله الامر جميعا ا فلم يياس الذين آمنوا ان لو يشاء الله لهدى الناس جميعا و لا يزال الذين كفروا تصيبهم بما صنعوا قارعة او تحل قريبا من دارهم حتى ياتي وعد الله ان الله لا يخلف الميعاد (31)
اگر بوسيله قرآن، كوه‏ها به حركت درآيند يا زمينها قطعه قطعه شوند، يا بوسيله آن با مردگان سخن گفته شود، (باز هم ايمان نخواهند آورد!) ولى همه كارها در اختيار خداست! آيا آنها كه ايمان آورده‏اند نمى‏دانند كه اگر خدا بخواهد همه مردم را (به اجبار) هدايت مى‏كند (اما هدايت اجبارى سودى ندارد)! و پيوسته بلاهاى كوبنده‏اى بر كافران بخاطر اعمالشان وارد مى‏شود، و يا بنزديكى خانه آنها فرود مى‏آيد، تا وعده (نهايى) خدا فرا رسد; به يقين خداوند در وعد; خود تخلف نمى‏كند! (31)

و لقد استهزئ برسل من قبلك فامليت للذين كفروا ثم اخذتهم فكيف كان عقاب (32)
(تنها تو را استهزا نكردند،) پيامبران پيش از تورا نيز مورد استهزا قرار دادند; من به كافران مهلت دادم; سپس آنها را گرفتم; ديدى مجازات من چگونه بود؟! (32)

ا فمن هو قائم على كل نفس بما كسبت و جعلوا لله شركاء قل سموهم ام تنبئونه بما لا يعلم في الارض ام بظاهر من القول بل زين للذين كفروا مكرهم و صدوا عن السبيل و من يضلل الله فما له من هاد (33)
آيا كسى كه بالاى سر همه ايستاده، (و حافظ و نگهبان و مراقب همه است،) و اعمال همه را مى‏بيند (،همچون كسى است كه هيچ يك از اين صفات را ندارد)؟! آنان براى خدا همتايانى قرار دادند; بگو: «آنها را نام ببريد! آيا چيزى را به او خبر مى‏دهيد كه از وجود آن در روى زمين بى‏خبر است، يا سخنان ظاهرى (و تو خالى) مى‏گوييد؟!» (نه، شريكى براى خدا وجود ندارد;) بلكه در نظر كافران، دروغهايشان زينت داده شده، (و بر اثر ناپاكى درون، چنين مى‏پندارند كه واقعيتى دارد;) و آنها از راه (خدا) بازداشته شده‏اند; و هر كس را خدا گمراه كند، راهنمايى براى او وجود نخواهد داشت! (33)

لهم عذاب في الحياة الدنيا و لعذاب الآخرة اشق و ما لهم من الله من واق (34)
در دنيا، براى آنها عذابى (دردناك) است; و عذاب آخرت سخت‏تر است; و در برابر (عذاب) خدا، هيچ كس نمى‏تواند آنها را نگه دارد! (34)

مثل الجنة التي وعد المتقون تجري من تحتها الانهار اكلها دائم و ظلها تلك عقبى الذين اتقوا و عقبى الكافرين النار (35)
توصيف بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده، (اين است كه) نهرهاى آب از زير درختانش جارى است، ميوه آن هميشگى، و سايه‏اش دائمى است; اين سرانجام كسانى است كه پرهيزگارى پيشه كردند; و سرانجام كافران، آتش است! (35)

و الذين آتيناهم الكتاب يفرحون بما انزل اليك و من الاحزاب من ينكر بعضه قل انما امرت ان اعبد الله و لا اشرك به اليه ادعوا و اليه مآب (36)
كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده‏ايم، از آنچه بر تو نازل شده، خوشحالند; و بعضى از احزاب (و گروه‏ها)، قسمتى از آن را انكار مى‏كنند; بگو: «من مامورم كه «الله‏» را بپرستم; و شريكى براى او قائل نشوم! به سوى او دعوت مى‏كنم; و بازگشت من بسوى اوست!» (36)

و كذلك انزلناه حكما عربيا و لئن اتبعت اهواءهم بعد ما جاءك من العلم ما لك من الله من ولي و لا واق (37)
همان‏گونه (كه به پيامبران پيشين كتاب آسمانى داديم،) بر تو نيز اين (قرآن) را بعنوان فرمان روشن و صريحى نازل كرديم; و اگر از هوسهاى آنان -بعد از آنكه آگاهى براى تو آمده- پيروى كنى، هيچ كس در برابر خدا، از تو حمايت و جلوگيرى نخواهد كرد. (37)

و لقد ارسلنا رسلا من قبلك و جعلنا لهم ازواجا و ذرية و ما كان لرسول ان ياتي بآية الا باذن الله لكل اجل كتاب (38)
ما پيش از تو (نيز) رسولانى فرستاديم; و براى آنها همسران و فرزندانى قرار داديم; و هيچ رسولى نمى‏توانست ا(ز پيش خود) معجزه‏اى بياورد، مگر بفرمان خدا! هر زمانى نوشته‏اى دارد (و براى هر كارى، موعدى مقرر است)! (38)

يمحوا الله ما يشاء و يثبت و عنده ام الكتاب (39)
خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات مى‏كند; و «ام الكتاب‏» ( لوح محفوظ) نزد اوست! (39)

و ان ما نرينك بعض الذي نعدهم او نتوفينك فانما عليك البلاغ و علينا الحساب (40)
و اگر پاره‏اى از مجازاتها را كه به آنها وعده مى‏دهيم به تو نشان دهيم، يا (پيش از فرا رسيدن اين مجازاتها) تو را بميرانيم، در هر حال تو فقط مامور ابلاغ هستى; و حساب (آنها) برماست. (40)

ا و لم يروا انا ناتي الارض ننقصها من اطرافها و الله يحكم لا معقب لحكمه و هو سريع الحساب (41)
« آيا نديدند كه ما پيوسته به سراغ زمين مى‏آييم و از اطراف (و جوانب) آن كم مى‏كنيم؟! (و جامعه‏ها، تمدنها، و دانشمندان تدريجا از ميان مى‏روند.) و خداوند حكومت مى‏كند; و هيچ كس را ياراى جلوگيرى يا رد احكام او نيست; و او سريع الحساب است! (41)

و قد مكر الذين من قبلهم فلله المكر جميعا يعلم ما تكسب كل نفس و سيعلم الكفار لمن عقبى الدار (42)
پيش از آنان نيز كسانى طرحها و نقشه‏ها كشيدند; ولى تمام طرحها و نقشه‏ها از آن خداست! او از كار هر كس آگاه است; و بزودى كفار مى‏دانند سرانجام (نيك و بد) در سراى ديگر از آن كيست! (42)

و يقول الذين كفروا لست مرسلا قل كفى بالله شهيدا بيني و بينكم و من عنده علم الكتاب (43)
آنها كه كافر شدند مى‏گويند: «تو پيامبر نيستى!» بگو: «كافى است كه خداوند، و كسى كه علم كتاب (و آگاهى بر قرآن) نزد اوست، ميان من و شما گواه باشند!» (43)