شماره سوره
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
نام سوره
الفاتحة
البقرة
آلعمران
النساء
المائدة
الانعام
الاعراف
الانفال
التوبة
يونس
هود
يوسف
الرعد
ابراهيم
الحجر
النحل
الاسراء
الكهف
مريم
طه
الانبياء
الحج
المؤمنون
النور
الفرقان
الشعراء
النمل
القصص
العنكبوت
الروم
لقمان
السجده
الاحزاب
سبا
فاطر
يس
الصافات
ص
الزمر
غافر
فصلت
الشورى
الزخرف
الدخان
الجاثية
الاحقاف
محمد
الفتح
الحجرات
ق
الذاريات
الطور
النجم
القمر
الرحمن
الواقعة
الحديد
المجادلة
الحشر
الممتحنة
الصف
الجمعة
المنافقون
التغابن
الطلاق
التحريم
الملك
القلم
الحاقة
المعارج
نوح
الجن
المزمل
المدثر
القيامة
الانسان
المرسلات
النبا
النازعات
عبس
التكوير
الانفطار
المطففين
الانشقاق
البروج
الطارق
الاعلى
الغاشية
الفجر
البلد
الشمس
الليل
الضحى
الشرح
التين
العلق
القدر
البينة
الزلزلة
العاديات
القارعة
التكاثر
العصر
الهمزة
الفيل
قريش
الماعون
الكوثر
الكافرون
النصر
المسد
الاخلاص
الفلق
الناس
الفاتحة
البقرة
آلعمران
النساء
المائدة
الانعام
الاعراف
الانفال
التوبة
يونس
هود
يوسف
الرعد
ابراهيم
الحجر
النحل
الاسراء
الكهف
مريم
طه
الانبياء
الحج
المؤمنون
النور
الفرقان
الشعراء
النمل
القصص
العنكبوت
الروم
لقمان
السجده
الاحزاب
سبا
فاطر
يس
الصافات
ص
الزمر
غافر
فصلت
الشورى
الزخرف
الدخان
الجاثية
الاحقاف
محمد
الفتح
الحجرات
ق
الذاريات
الطور
النجم
القمر
الرحمن
الواقعة
الحديد
المجادلة
الحشر
الممتحنة
الصف
الجمعة
المنافقون
التغابن
الطلاق
التحريم
الملك
القلم
الحاقة
المعارج
نوح
الجن
المزمل
المدثر
القيامة
الانسان
المرسلات
النبا
النازعات
عبس
التكوير
الانفطار
المطففين
الانشقاق
البروج
الطارق
الاعلى
الغاشية
الفجر
البلد
الشمس
الليل
الضحى
الشرح
التين
العلق
القدر
البينة
الزلزلة
العاديات
القارعة
التكاثر
العصر
الهمزة
الفيل
قريش
الماعون
الكوثر
الكافرون
النصر
المسد
الاخلاص
الفلق
الناس
سوره مباركه الرعد
سوره شماره 13
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
المر تلك آيات الكتاب و الذي انزل اليك من ربك الحق و لكن اكثر الناس لا يؤمنون
(1)
المر، اينها آيات كتاب (آسمانى) است; و آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، حق است; ولى بيشتر مردم ايمان نمىآورند!
(1)
الله الذي رفع السماوات بغير عمد ترونها ثم استوى على العرش و سخر الشمس و القمر كل يجري لاجل مسمى يدبر الامر يفصل الآيات لعلكم بلقاء ربكم توقنون
(2)
خدا همان كسى است كه آسمانها را، بدون ستونهايى كه براى شما ديدنى باشد، برافراشت، سپس بر عرش استيلا يافت (و زمام تدبير جهان را در كف قدرت گرفت); و خورشيد و ماه را مسخر ساخت، كه هر كدام تا زمان معينى حركت دارند! كارها را او تدبير مىكند; آيات را (براى شما) تشريح مىنمايد; شايد به لقاى پروردگارتان يقين پيدا كنيد!
(2)
و هو الذي مد الارض و جعل فيها رواسي و انهارا و من كل الثمرات جعل فيها زوجين اثنين يغشي الليل النهار ان في ذلك لآيات لقوم يتفكرون
(3)
و او كسى است كه زمين را گسترد; و در آن كوهها و نهرهايى قرار داد; و در آن از تمام ميوهها دو جفت آفريد; (پرده سياه) شب را بر روز مىپوشاند; در اينها آياتى است براى گروهى كه تفكر مىكنند!
(3)
و في الارض قطع متجاورات و جنات من اعناب و زرع و نخيل صنوان و غير صنوان يسقى بماء واحد و نفضل بعضها على بعض في الاكل ان في ذلك لآيات لقوم يعقلون
(4)
و در روى زمين، قطعاتى در كنار هم قرار دارد كه با هم متفاوتند; و (نيز) باغهايى از انگور و زراعت و نخلها، (و درختان ميوه گوناگون) كه گاه بر يك پايه مىرويند و گاه بر دو پايه; (و عجيبتر آنكه) همه آنها از يك آب سيراب مىشوند! و با اين حال، بعضى از آنها را از جهت ميوه بر ديگرى برترى مىدهيم; در اينها نشانههايى است براى گروهى كه عقل خويش را به كار مىگيرند!
(4)
و ان تعجب فعجب قولهم ا اذا كنا ترابا ا انا لفي خلق جديد اولئك الذين كفروا بربهم و اولئك الاغلال في اعناقهم و اولئك اصحاب النار هم فيها خالدون
(5)
و اگر (از چيزى) تعجب مىكنى، عجيب گفتار آنهاست كه مىگويند: «آيا هنگامى كه ما خاك شديم، (بار ديگر زنده مىشويم و) به خلقت جديدى بازمىگرديم؟!» آنها كسانى هستند كه به پروردگارشان كافر شدهاند; و آنان غل و زنجيرها در گردنشان است; و آنها اهل دوزخند، و جاودانه در آن خواهند ماند!
(5)
و يستعجلونك بالسيئة قبل الحسنة و قد خلت من قبلهم المثلات و ان ربك لذو مغفرة للناس على ظلمهم و ان ربك لشديد العقاب
(6)
آنها پيش از حسنه (و رحمت)، از تو تقاضاى شتاب در سيئه (و عذاب) مىكنند; با اينكه پيش از آنها بلاهاى عبرت انگيز نازل شده است! و پروردگار تو نسبت به مردم -با اينكه ظلم مىكنند- داراى مغفرت است; و (در عين حال،) پروردگارت داراى عذاب شديد است!
(6)
و يقول الذين كفروا لولا انزل عليه آية من ربه انما انت منذر و لكل قوم هاد
(7)
كسانى كه كافر شدند مىگويند: «چرا آيه (و معجزهاى) از پروردگارش بر او نازل نشده؟!» تو فقط بيم دهندهاى! و براى هر گروهى هدايت كنندهاى است (;و اينها همه بهانه است، نه براى جستجوى حقيقت)!
(7)
الله يعلم ما تحمل كل انثى و ما تغيض الارحام و ما تزداد و كل شيء عنده بمقدار
(8)
خدا از جنينهايى كه هر (انسان يا حيوان) مادهاى حمل مىكند آگاه است; و نيز از آنچه رحمها كم مىكنند (و پيش از موعد مقرر مىزايند)، و هم از آنچه افزون مىكنند (و بعد از موقع ميزايند); و هر چيز نزد او مقدار معينى دارد.
(8)
عالم الغيب و الشهادة الكبير المتعال
(9)
او از غيب و شهود آگاه، وبزرگ و متعالى است!
(9)
سواء منكم من اسر القول و من جهر به و من هو مستخف بالليل و سارب بالنهار
(10)
براى او يكسان است كسانى از شما كه پنهانى سخن بگويند، يا آن را آشكار سازند; و كسانى كه شبانگاه مخفيانه حركت مىكنند، يا در روشنايى روز.
(10)
له معقبات من بين يديه و من خلفه يحفظونه من امر الله ان الله لا يغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم و اذا اراد الله بقوم سوءا فلا مرد له و ما لهم من دونه من وال
(11)
براى انسان، مامورانى است كه پى در پى، از پيش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا ( حوادث غير حتمى) حفظ مىكنند; (اما) خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملتى) را تغيير نمىدهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند! و هنگامى كه خدا اراده سوئى به قومى (بخاطر اعمالشان) كند، هيچ چيز مانع آن نخواهد شد; و جز خدا، سرپرستى نخواهند داشت!
(11)
هو الذي يريكم البرق خوفا و طمعا و ينشئ السحاب الثقال
(12)
او كسى است كه برق را به شما نشان مىدهد، كه هم مايه ترس است و هم مايه اميد; و ابرهاى سنگينبار ايجاد مىكند!
(12)
و يسبح الرعد بحمده و الملائكة من خيفته و يرسل الصواعق فيصيب بها من يشاء و هم يجادلون في الله و هو شديد المحال
(13)
و رعد، تسبيح و حمد او مىگويد; و (نيز) فرشتگان از ترس او! و صاعقهها را مىفرستد; و هر كس را بخواهد گرفتار آن مىسازد، (در حالى كه آنها با مشاهده اين همه آيات الهى، باز هم) درباره خدا به مجادله مشغولند! و او قدرتى بىانتها (و مجازاتى دردناك) دارد!
(13)
له دعوة الحق و الذين يدعون من دونه لا يستجيبون لهم بشيء الا كباسط كفيه الى الماء ليبلغ فاه و ما هو ببالغه و ما دعاء الكافرين الا في ضلال
(14)
دعوت حق از آن اوست! و كسانى را كه (مشركان) غير از خدا مىخوانند، (هرگز) به دعوت آنها پاسخ نمىگويند! آنها همچون كسى هستند كه كفهاى (دست) خود را به سوى آب مىگشايد تا آب به دهانش برسد، و هرگز نخواهد رسيد! و دعاى كافران، جز در ضلال (و گمراهى) نيست!
(14)
و لله يسجد من في السماوات و الارض طوعا و كرها و ظلالهم بالغدو و الآصال
(15)
تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند -از روى اطاعت يا اكراه- و همچنين سايههايشان، هر صبح و عصر براى خدا سجده مىكنند.
(15)
قل من رب السماوات و الارض قل الله قل ا فاتخذتم من دونه اولياء لا يملكون لانفسهم نفعا و لا ضرا قل هل يستوي الاعمى و البصير ام هل تستوي الظلمات و النور ام جعلوا لله شركاء خلقوا كخلقه فتشابه الخلق عليهم قل الله خالق كل شيء و هو الواحد القهار
(16)
بگو: «چه كسى پروردگار آسمانها و زمين است؟» بگو: «الله!» (سپس) بگو: «آيا اوليا (و خدايانى) غير از او براى خود برگزيدهايد كه (حتى) مالك سود و زيان خود نيستند (تا چه رسد به شما؟!); بگو: «آيا نابينا و بينا يكسانند؟! يا ظلمتها و نور برابرند؟! آيا آنها همتايانى براى خدا قرار دادند بخاطر اينكه آنان همانند خدا آفرينشى داشتند، و اين آفرينشها بر آنها مشتبه شده است؟!» بگو: «خدا خالق همه چيز است; و اوست يكتا و پيروز!»
(16)
انزلمن السماء ماء فسالت اودية بقدرها فاحتمل السيل زبدا رابيا و مما يوقدون عليه في النار ابتغاء حلية او متاع زبد مثله كذلك يضرب الله الحق و الباطل فاما الزبد فيذهب جفاء و اما ما ينفع الناس فيمكث في الارض كذلك يضرب الله الامثال
(17)
خداوند از آسمان آبى فرستاد; و از هر دره و رودخانهاى به اندازه آنها سيلابى جارى شد; سپس سيل بر روى خود كفى حمل كرد; و از آنچه (در كورهها،) براى به دست آوردن زينت آلات يا وسايل زندگى، آتش روى آن روشن مىكنند نيز كفهايى مانند آن به وجود مىآيد -خداوند، حق و باطل را چنين مثل مىزند!- اما كفها به بيرون پرتاب مىشوند، ولىآنچه به مردم سود مىرساند ( آب يا فلز خالص ) در زمين مىماند; خداوند اينچنين مثال مىزند!
(17)
للذين استجابوا لربهم الحسنى و الذين لم يستجيبوا له لو ان لهم ما في الارض جميعا و مثله معه لافتدوا به اولئك لهم سوء الحساب و ماواهم جهنم و بئس المهاد
(18)
براى آنها كه دعوت پروردگارشان را اجابت كردند، (سرانجام و) نتيجه نيكوتر است; و كسانى كه دعوت او را اجابت نكردند، (آنچنان در وحشت عذاب الهى فرو مىروند، كه) اگر تمام آنچه روى زمين است، و همانندش، از آن آنها باشد، همه را براى رهايى از عذاب مىدهند! (ولى از آنها پذيرفته نخواهد شد!)براى آنها حساب بدى است; و جايگاهشان جهنم، و چه بد جايگاهى است!
(18)
ا فمن يعلم انما انزل اليك من ربك الحق كمن هو اعمى انما يتذكر اولوا الالباب
(19)
آيا كسى كه مىداند آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده حق است، همانند كسى است كه نابيناست؟! تنها صاحبان انديشه متذكر مىشوند...
(19)
الذين يوفون بعهد الله و لا ينقضون الميثاق
(20)
آنها كه به عهد الهى وفا مىكنند، و پيمان را نمىشكنند...
(20)
و الذين يصلون ما امر الله به ان يوصل و يخشون ربهم و يخافون سوء الحساب
(21)
و آنها كه پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده، برقرار ميدارند; و از پروردگارشان مىترسند; و از بدى حساب (روز قيامت) بيم دارند...
(21)
و الذين صبروا ابتغاء وجه ربهم و اقاموا الصلاة و انفقوا مما رزقناهم سرا و علانية و يدرؤن بالحسنة السيئة اولئك لهم عقبى الدار
(22)
و آنها كه بخاطر ذات (پاك) پروردگارشان شكيبايى مىكنند; و نماز را برپا مىدارند; و از آنچه به آنها روزى دادهايم، در پنهان و آشكار، انفاق مىكنند; و با حسنات، سيئات را از ميان مىبرند; پايان نيك سراى ديگر،از آن آنهاست...
(22)
جنات عدن يدخلونها و من صلح من آبائهم و ازواجهم و ذرياتهم و الملائكة يدخلون عليهم من كل باب
(23)
(همان) باغهاى جاويدان بهشتى كه وارد آن مىشوند; و همچنين پدران و همسران و فرزندان صالح آنها; و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مىگردند...
(23)
سلام عليكم بما صبرتم فنعم عقبى الدار
(24)
(و به آنان مىگويند:) سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان! چه نيكوست سرانجام آن سرا(ى جاويدان)!
(24)
و الذين ينقضون عهد الله من بعد ميثاقه و يقطعون ما امر الله به ان يوصل و يفسدون في الارض اولئك لهم اللعنة و لهم سوء الدار
(25)
آنها كه عهد الهى را پس از محكم كردن مىشكنند، و پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده قطع مىكنند، و در روى زمين فساد مىنمايند، لعنت براى آنهاست; و بدى (و مجازات) سراى آخرت!
(25)
الله يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر و فرحوا بالحياة الدنيا و ما الحياة الدنيا في الآخرة الا متاع
(26)
خدا روزى را براى هر كس بخواهد (و شايسته بداند) وسيع، براى هر كس بخواهد (و مصلحت بداند،) تنگ قرارمىدهد; ولى آنها ( كافران) به زندگى دنيا، شاد (و خوشحال) شدند; در حالى كه زندگى دنيا در برابر آخرت، متاع ناچيزى است!
(26)
و يقول الذين كفروا لولا انزل عليه آية من ربه قل ان الله يضل من يشاء و يهدي اليه من اناب
(27)
كسانى كه كافر شدند مىگويند: «چرا آيه (و معجزه)اى از پروردگارش بر او نازل نشده است؟! بگو: «خداوند هر كس را بخواهد گمراه، و هر كس را كه بازگردد، به سوى خودش هدايت مىكند! (كمبودى در معجزهها نيست; لجاجت آنها مانع است!)»
(27)
الذين آمنوا و تطمئن قلوبهم بذكر الله الا بذكر الله تطمئن القلوب
(28)
آنها كسانى هستند كه ايمان آوردهاند، و دلهايشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است; آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مىيابد!
(28)
الذين آمنوا و عملوا الصالحات طوبى لهم و حسن مآب
(29)
آنها كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، پاكيزهترين (زندگى)نصيبشان است; و بهترين سرانجامها!
(29)
كذلك ارسلناك في امة قد خلت من قبلها امم لتتلوا عليهم الذي اوحينا اليك و هم يكفرون بالرحمن قل هو ربي لا اله الا هو عليه توكلت و اليه متاب
(30)
همان گونه (كه پيامبران پيشين را مبعوث كرديم،) تو را به ميان امتى فرستاديم كه پيش از آنها امتهاى ديگرى آمدند و رفتند، تا آنچه را به تو وحى نمودهايم بر آنان بخوانى، در حالى كه به رحمان ( خداوندى كه رحمتش همگان را فراگرفته) كفر مىورزند; بگو: «او پروردگار من است! معبودى جز او نيست! بر او توكل كردم; و بازگشتم بسوى اوست!»
(30)
و لو ان قرآنا سيرت به الجبال او قطعت به الارض او كلم به الموتى بل لله الامر جميعا ا فلم يياس الذين آمنوا ان لو يشاء الله لهدى الناس جميعا و لا يزال الذين كفروا تصيبهم بما صنعوا قارعة او تحل قريبا من دارهم حتى ياتي وعد الله ان الله لا يخلف الميعاد
(31)
اگر بوسيله قرآن، كوهها به حركت درآيند يا زمينها قطعه قطعه شوند، يا بوسيله آن با مردگان سخن گفته شود، (باز هم ايمان نخواهند آورد!) ولى همه كارها در اختيار خداست! آيا آنها كه ايمان آوردهاند نمىدانند كه اگر خدا بخواهد همه مردم را (به اجبار) هدايت مىكند (اما هدايت اجبارى سودى ندارد)! و پيوسته بلاهاى كوبندهاى بر كافران بخاطر اعمالشان وارد مىشود، و يا بنزديكى خانه آنها فرود مىآيد، تا وعده (نهايى) خدا فرا رسد; به يقين خداوند در وعد; خود تخلف نمىكند!
(31)
و لقد استهزئ برسل من قبلك فامليت للذين كفروا ثم اخذتهم فكيف كان عقاب
(32)
(تنها تو را استهزا نكردند،) پيامبران پيش از تورا نيز مورد استهزا قرار دادند; من به كافران مهلت دادم; سپس آنها را گرفتم; ديدى مجازات من چگونه بود؟!
(32)
ا فمن هو قائم على كل نفس بما كسبت و جعلوا لله شركاء قل سموهم ام تنبئونه بما لا يعلم في الارض ام بظاهر من القول بل زين للذين كفروا مكرهم و صدوا عن السبيل و من يضلل الله فما له من هاد
(33)
آيا كسى كه بالاى سر همه ايستاده، (و حافظ و نگهبان و مراقب همه است،) و اعمال همه را مىبيند (،همچون كسى است كه هيچ يك از اين صفات را ندارد)؟! آنان براى خدا همتايانى قرار دادند; بگو: «آنها را نام ببريد! آيا چيزى را به او خبر مىدهيد كه از وجود آن در روى زمين بىخبر است، يا سخنان ظاهرى (و تو خالى) مىگوييد؟!» (نه، شريكى براى خدا وجود ندارد;) بلكه در نظر كافران، دروغهايشان زينت داده شده، (و بر اثر ناپاكى درون، چنين مىپندارند كه واقعيتى دارد;) و آنها از راه (خدا) بازداشته شدهاند; و هر كس را خدا گمراه كند، راهنمايى براى او وجود نخواهد داشت!
(33)
لهم عذاب في الحياة الدنيا و لعذاب الآخرة اشق و ما لهم من الله من واق
(34)
در دنيا، براى آنها عذابى (دردناك) است; و عذاب آخرت سختتر است; و در برابر (عذاب) خدا، هيچ كس نمىتواند آنها را نگه دارد!
(34)
مثل الجنة التي وعد المتقون تجري من تحتها الانهار اكلها دائم و ظلها تلك عقبى الذين اتقوا و عقبى الكافرين النار
(35)
توصيف بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده، (اين است كه) نهرهاى آب از زير درختانش جارى است، ميوه آن هميشگى، و سايهاش دائمى است; اين سرانجام كسانى است كه پرهيزگارى پيشه كردند; و سرانجام كافران، آتش است!
(35)
و الذين آتيناهم الكتاب يفرحون بما انزل اليك و من الاحزاب من ينكر بعضه قل انما امرت ان اعبد الله و لا اشرك به اليه ادعوا و اليه مآب
(36)
كسانى كه كتاب آسمانى به آنان دادهايم، از آنچه بر تو نازل شده، خوشحالند; و بعضى از احزاب (و گروهها)، قسمتى از آن را انكار مىكنند; بگو: «من مامورم كه «الله» را بپرستم; و شريكى براى او قائل نشوم! به سوى او دعوت مىكنم; و بازگشت من بسوى اوست!»
(36)
و كذلك انزلناه حكما عربيا و لئن اتبعت اهواءهم بعد ما جاءك من العلم ما لك من الله من ولي و لا واق
(37)
همانگونه (كه به پيامبران پيشين كتاب آسمانى داديم،) بر تو نيز اين (قرآن) را بعنوان فرمان روشن و صريحى نازل كرديم; و اگر از هوسهاى آنان -بعد از آنكه آگاهى براى تو آمده- پيروى كنى، هيچ كس در برابر خدا، از تو حمايت و جلوگيرى نخواهد كرد.
(37)
و لقد ارسلنا رسلا من قبلك و جعلنا لهم ازواجا و ذرية و ما كان لرسول ان ياتي بآية الا باذن الله لكل اجل كتاب
(38)
ما پيش از تو (نيز) رسولانى فرستاديم; و براى آنها همسران و فرزندانى قرار داديم; و هيچ رسولى نمىتوانست ا(ز پيش خود) معجزهاى بياورد، مگر بفرمان خدا! هر زمانى نوشتهاى دارد (و براى هر كارى، موعدى مقرر است)!
(38)
يمحوا الله ما يشاء و يثبت و عنده ام الكتاب
(39)
خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات مىكند; و «ام الكتاب» ( لوح محفوظ) نزد اوست!
(39)
و ان ما نرينك بعض الذي نعدهم او نتوفينك فانما عليك البلاغ و علينا الحساب
(40)
و اگر پارهاى از مجازاتها را كه به آنها وعده مىدهيم به تو نشان دهيم، يا (پيش از فرا رسيدن اين مجازاتها) تو را بميرانيم، در هر حال تو فقط مامور ابلاغ هستى; و حساب (آنها) برماست.
(40)
ا و لم يروا انا ناتي الارض ننقصها من اطرافها و الله يحكم لا معقب لحكمه و هو سريع الحساب
(41)
« آيا نديدند كه ما پيوسته به سراغ زمين مىآييم و از اطراف (و جوانب) آن كم مىكنيم؟! (و جامعهها، تمدنها، و دانشمندان تدريجا از ميان مىروند.) و خداوند حكومت مىكند; و هيچ كس را ياراى جلوگيرى يا رد احكام او نيست; و او سريع الحساب است!
(41)
و قد مكر الذين من قبلهم فلله المكر جميعا يعلم ما تكسب كل نفس و سيعلم الكفار لمن عقبى الدار
(42)
پيش از آنان نيز كسانى طرحها و نقشهها كشيدند; ولى تمام طرحها و نقشهها از آن خداست! او از كار هر كس آگاه است; و بزودى كفار مىدانند سرانجام (نيك و بد) در سراى ديگر از آن كيست!
(42)
و يقول الذين كفروا لست مرسلا قل كفى بالله شهيدا بيني و بينكم و من عنده علم الكتاب
(43)
آنها كه كافر شدند مىگويند: «تو پيامبر نيستى!» بگو: «كافى است كه خداوند، و كسى كه علم كتاب (و آگاهى بر قرآن) نزد اوست، ميان من و شما گواه باشند!»
(43)