شماره سوره

نام سوره

الفاتحة
البقرة
آل‏عمران
النساء
المائدة
الانعام
الاعراف
الانفال
التوبة
يونس
هود
يوسف
الرعد
ابراهيم
الحجر
النحل
الاسراء
الكهف
مريم
طه
الانبياء
الحج
المؤمنون
النور
الفرقان
الشعراء
النمل
القصص
العنكبوت
الروم
لقمان
السجده
الاحزاب
سبا
فاطر
يس
الصافات
ص
الزمر
غافر
فصلت
الشورى
الزخرف
الدخان
الجاثية
الاحقاف
محمد
الفتح
الحجرات
ق
الذاريات
الطور
النجم
القمر
الرحمن
الواقعة
الحديد
المجادلة
الحشر
الممتحنة
الصف
الجمعة
المنافقون
التغابن
الطلاق
التحريم
الملك
القلم
الحاقة
المعارج
نوح
الجن
المزمل
المدثر
القيامة
الانسان
المرسلات
النبا
النازعات
عبس
التكوير
الانفطار
المطففين
الانشقاق
البروج
الطارق
الاعلى
الغاشية
الفجر
البلد
الشمس
الليل
الضحى
الشرح
التين
العلق
القدر
البينة
الزلزلة
العاديات
القارعة
التكاثر
العصر
الهمزة
الفيل
قريش
الماعون
الكوثر
الكافرون
النصر
المسد
الاخلاص
الفلق
الناس

سوره مباركه الاحقاف سوره شماره 46

بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

حم (1)
حم (1)

تنزيل الكتاب من الله العزيز الحكيم (2)
اين كتاب از سوى خداوند عزيز و حكيم نازل شده است! (2)

ما خلقنا السماوات و الارض و ما بينهما الا بالحق و اجل مسمى و الذين كفروا عما انذروا معرضون (3)
ما آسمانها و زمين و آنچه را در ميان اين دو است جز بحق و براى سرآمد معينى نيافريديم; اما كافران از آنچه انذار مى‏شوند روى گردانند! (3)

قل ا رايتم ما تدعون من دون الله اروني ما ذا خلقوا من الارض ام لهم شرك في السماوات ائتوني بكتاب من قبل هذا او اثارة من علم ان كنتم صادقين (4)
به آنان بگو: «اين معبودهايى را كه غير از خدا پرستش مى‏كنيد به من نشان دهيد چه چيزى از زمين را آفريده‏اند، يا شركتى در آفرينش آسمانها دارند؟ كتابى آسمانى پيش از اين، يا اثر علمى از گذشتگان براى من بياوريد (كه دليل صدق گفتار شما باشد) اگر راست مى‏گوييد!» (4)

و من اضل ممن يدعوا من دون الله من لا يستجيب له الى يوم القيامة و هم عن دعائهم غافلون (5)
چه كسى گمراهتر است از آن كس كه معبودى غير خدا را مى‏خواند كه تا قيامت هم به او پاسخ نمى‏گويد و از خواندن آنها (كاملا) بى‏خبر است؟! (و صداى آنها را هيچ نمى‏شنود!) (5)

و اذا حشر الناس كانوا لهم اعداء و كانوا بعبادتهم كافرين (6)
و هنگامى كه مردم محشور مى‏شوند، معبودهاى آنها دشمنانشان خواهند بود; حتى عبادت آنها را انكار مى‏كنند! (6)

و اذا تتلى عليهم آياتنا بينات قال الذين كفروا للحق لما جاءهم هذا سحر مبين (7)
هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان خوانده مى‏شود، كافران در برابر حقى كه براى آنها آمده مى‏گويند: «اين سحرى آشكار است!» (7)

ام يقولون افتراه قل ان افتريته فلا تملكون لي من الله شيئا هو اعلم بما تفيضون فيه كفى به شهيدا بيني و بينكم و هو الغفور الرحيم (8)
بلكه مى‏گويند: «اين آيات را بر خدا افترا بسته است!» بگو: «اگر من آن را بدروغ به خدا نسبت داده باشم (لازم است مرا رسوا كند و) شما نمى‏توانيد در برابر خداوند از من دفاع كنيد! او كارهايى را كه شما در آن وارد مى‏شويد بهتر مى‏داند; همين بس كه خداوند گواه ميان من و شما باشد; و او آمرزنده و مهربان است!» (8)

قل ما كنت بدعا من الرسل و ما ادري ما يفعل بي و لا بكم ان اتبع الا ما يوحى الي و ما انا الا نذير مبين (9)
بگو: «من پيامبر نوظهورى نيستم; و نمى‏دانم با من و شما چه خواهد شد; من تنها از آنچه بر من وحى مى‏شود پيروى مى‏كنم، و جز بيم‏دهنده آشكارى نيستم!» (9)

قل ا رايتم ان كان من عند الله و كفرتم به و شهد شاهد من بني اسرائيل على مثله فآمن و استكبرتم ان الله لا يهدي القوم الظالمين (10)
بگو: «به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوى خدا باشد و شما به آن كافر شويد، در حالى كه شاهدى از بنى اسرائيل بر آن شهادت دهد، و او ايمان آورد و شما استكبار كنيد (چه كسى گمراهتر از شما خواهد بود)؟! خداوند گروه ستمگر را هدايت نمى‏كند!» (10)

و قال الذين كفروا للذين آمنوا لو كان خيرا ما سبقونا اليه و اذ لم يهتدوا به فسيقولون هذا افك قديم (11)
كافران درباره مؤمنان چنين گفتند: «اگر (اسلام) چيز خوبى بود، هرگز آنها (در پذيرش آن) بر ما پيشى نمى‏گرفتند!» و چون خودشان بوسيله آن هدايت نشدند مى‏گويند: «اين يك دروغ قديمى است!» (11)

و من قبله كتاب موسى اماما و رحمة و هذا كتاب مصدق لسانا عربيا لينذر الذين ظلموا و بشرى للمحسنين (12)
و پيش از آن، كتاب موسى كه پيشوا و رحمت بود (نشانه‏هاى آن را بيان كرده)، و اين كتاب هماهنگ با نشانه‏هاى تورات است در حالى كه به زبان عربى و فصيح و گوياست، تا ظالمان را بيم دهد و براى نيكوكاران بشارتى باشد! (12)

ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون (13)
كسانى كه گفتند: «پروردگار ما الله است‏»، سپس استقامت كردند، نه ترسى براى آنان است و نه اندوهگين مى‏شوند. (13)

اولئك اصحاب الجنة خالدين فيها جزاء بما كانوا يعملون (14)
آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن مى‏مانند; اين پاداش اعمالى است كه انجام مى‏دادند. (14)

و وصينا الانسان بوالديه احسانا حملته امه كرها و وضعته كرها و حمله و فصاله ثلاثون شهرا حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعين سنة قال رب اوزعني ان اشكر نعمتك التي انعمت علي و على والدي و ان اعمل صالحا ترضاه و اصلح لي في ذريتي اني تبت اليك و اني من المسلمين (15)
ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى‏كند و با ناراحتى بر زمين مى‏گذارد; و دوران حمل و از شير بازگرفتنش سى ماه است; تا زمانى كه به كمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگى بالغ گردد مى‏گويد: «پروردگارا! مرا توفيق ده تا شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم دادى بجا آورم و كار شايسته‏اى انجام دهم كه از آن خشنود باشى، و فرزندان مرا صالح گردان; من به سوى تو بازمى‏گردم و توبه مى‏كنم، و من از مسلمانانم!» (15)

اولئك الذين نتقبل عنهم احسن ما عملوا و نتجاوز عن سيئاتهم في اصحاب الجنة وعد الصدق الذي كانوا يوعدون (16)
آنها كسانى هستند كه ما بهترين اعمالشان را قبول مى‏كنيم و از گناهانشان مى‏گذريم و در ميان بهشتيان جاى دارند; اين وعده راستى است كه وعده داده مى‏شدند. (16)

و الذي قال لوالديه اف لكما ا تعدانني ان اخرج و قد خلت القرون من قبلي و هما يستغيثان الله ويلك آمن ان وعد الله حق فيقول ما هذا الا اساطير الاولين (17)
و كسى كه به پدر و مادرش مى‏گويد: «اف بر شما! آيا به من وعده مى‏دهيد كه من روز قيامت مبعوث مى‏شوم؟! در حالى كه پيش از من اقوام زيادى بودند (و هرگز مبعوث نشدند)! و آن دو پيوسته فرياد مى‏كشند و خدا را به يارى مى‏طلبند كه: واى بر تو، ايمان بياور كه وعده خدا حق است اما او پيوسته مى‏گويد:» اينها چيزى جز افسانه‏هاى پيشينيان نيست! (17)

اولئك الذين حق عليهم القول في امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس انهم كانوا خاسرين (18)
آنها كسانى هستند كه فرمان عذاب درباره آنان همراه اقوام (كافرى) كه پيش از آنان از جن و انس بودند مسلم شده، چرا كه همگى زيانكار بودند! (18)

و لكل درجات مما عملوا و ليوفيهم اعمالهم و هم لا يظلمون (19)
و براى هر كدام از آنها درجاتى است بر طبق اعمالى كه انجام داده‏اند، تا خداوند كارهايشان را بى‏كم و كاست به آنان تحويل دهد; و به آنها هيچ ستمى نخواهد شد! (19)

و يوم يعرض الذين كفروا على النار اذهبتم طيباتكم في حياتكم الدنيا و استمتعتم بها فاليوم تجزون عذاب الهون بما كنتم تستكبرون في الارض بغير الحق و بما كنتم تفسقون (20)
آن روز كه كافران را بر آتش عرضه مى‏كنند (به آنها گفته مى‏شود:) از طيبات و لذائذ در زندگى دنيا خود استفاده كرديد و از آن بهره گرفتيد; اما امروز عذاب ذلت‏بار بخاطر استكبارى كه در زمين بناحق كرديد و بخاطر گناهانى كه انجام مى‏داديد; جزاى شما خواهد بود! (20)

و اذكر اخا عاد اذ انذر قومه بالاحقاف و قد خلت النذر من بين يديه و من خلفه الا تعبدوا الا الله اني اخاف عليكم عذاب يوم عظيم (21)
(سرگذشت هود) برادر قوم عاد را ياد كن، آن زمان كه قومش را در سرزمين «احقاف‏» بيم داد در حالى كه پيامبران زيادى قبل از او در گذشته‏هاى دور و نزديك آمده بودند كه: جز خداى يگانه را نپرستيد! (و گفت:) من بر شما از عذاب روزى بزرگ مى‏ترسم! (21)

قالوا ا جئتنا لتافكنا عن آلهتنا فاتنا بما تعدنا ان كنت من الصادقين (22)
آنها گفتند: «آيا آمده‏اى كه ما را (با دروغهايت) از معبودانمان بازگردانى؟! اگر راست مى‏گويى عذابى را كه به ما وعده مى‏دهى بياور!» (22)

قال انما العلم عند الله و ابلغكم ما ارسلت به و لكني اراكم قوما تجهلون (23)
گفت: «علم (آن) تنها نزد خداست (و او مى‏داند چه زمانى شما را مجازات كند); من آنچه را به آن فرستاده شده‏ام به شما مى‏رسانم، (وظيفه من همين است!) ولى شما را قومى مى‏بينيم كه پيوسته در نادانى هستيد!» (23)

فلما راوه عارضا مستقبل اوديتهم قالوا هذا عارض ممطرنا بل هو ما استعجلتم به ريح فيها عذاب اليم (24)
هنگامى كه آن (عذاب الهى) را بصورت ابر گسترده‏اى ديدند كه بسوى دره‏ها و آبگيرهاى آنان در حركت است (خوشحال شدند) گفتند: «اين ابرى است كه بر ما مى‏بارد!» (ولى به آنها گفته شد:) اين همان چيزى است كه براى آمدنش شتاب مى‏كرديد، تندبادى است (وحشتناك) كه عذاب دردناكى در آن است! (24)

تدمر كل شي‏ء بامر ربها فاصبحوا لا يرى الا مساكنهم كذلك نجزي القوم المجرمين (25)
همه چيز را بفرمان پروردگارش در هم ميكوبد و نابود ميكند (آرى) آنها صبح كردند در حالى كه چيزى جز خانه‏هايشان به چشم نمى‏خورد; ما اين‏گونه گروه مجرمان را كيفر مى‏دهيم! (25)

و لقد مكناهم فيما ان مكناكم فيه و جعلنا لهم سمعا و ابصارا و افئدة فما اغنى عنهم سمعهم و لا ابصارهم و لا افئدتهم من شي‏ء اذ كانوا يجحدون بآيات الله و حاق بهم ما كانوا به يستهزؤن (26)
ما به آنها ( قوم عاد) قدرتى داديم كه به شما نداديم، و براى آنان گوش و چشم و دل قرار داديم; (اما به هنگام نزول عذاب) نه گوشها و چشمها و نه عقلهايشان براى آنان هيچ سودى نداشت، چرا كه آيات خدا را انكار مى‏كردند; و سرانجام آنچه را استهزا مى‏كردند بر آنها وارد شد! (26)

و لقد اهلكنا ما حولكم من القرى و صرفنا الآيات لعلهم يرجعون (27)
ما آباديهايى را كه پيرامون شما بودند نابود ساختيم، و آيات خود را بصورتهاى گوناگون (براى مردم آنها) بيان كرديم شايد بازگردند! (27)

فلولا نصرهم الذين اتخذوا من دون الله قربانا آلهة بل ضلواعنهم و ذلك افكهم و ما كانوا يفترون (28)
پس چرا معبودانى را كه غير از خدا برگزيدند -به گمان اينكه به خدا نزديكشان سازد- آنها را يارى نكردند؟! بلكه از ميانشان گم شدند! اين بود نتيجه دروغ آنها و آنچه افترا مى‏بستند! (28)

و اذ صرفنا اليك نفرا من الجن يستمعون القرآن فلما حضروه قالوا انصتوا فلما قضي ولوا الى قومهم منذرين (29)
(به ياد آور) هنگامى كه گروهى از جن را به سوى تو متوجه ساختيم كه قرآن را بشنوند; وقتى حضور يافتند به يكديگر گفتند: «خاموش باشيد و بشنويد!» و هنگامى كه پايان گرفت، به سوى قوم خود بازگشتند و آنها را بيم دادند! (29)

قالوا يا قومنا انا سمعنا كتابا انزل من بعد موسى مصدقا لما بين يديه يهدي الى الحق و الى طريق مستقيم (30)
گفتند: «اى قوم ما! ما كتابى را شنيديم كه بعد از موسى نازل شده، هماهنگ با نشانه‏هاى كتابهاى پيش از آن، كه به سوى حق و راه راست هدايت مى‏كند. (30)

يا قومنا اجيبوا داعي الله و آمنوا به يغفر لكم من ذنوبكم و يجركم من عذاب اليم (31)
اى قوم ما! دعوت كننده الهى را اجابت كنيد و به او ايمان آوريد تا گناهانتان را ببخشد و شما را از عذابى دردناك پناه دهد! (31)

و من لا يجب داعي الله فليس بمعجز في الارض و ليس له من دونه اولياء اولئك في ضلال مبين (32)
و هر كس به دعوت كننده الهى پاسخ نگويد، هرگز نمى‏تواند از چنگال عذاب الهى در زمين فرار كند، و غير از خدا يار و ياورى براى او نيست; چنين كسانى در گمراهى آشكارند!» (32)

ا و لم يروا ان الله الذي خلق السماوات و الارض و لم يعي بخلقهن بقادر على ان يحيي الموتى بلى انه على كل شي‏ء قدير (33)
آيا آنها نمى‏دانند خداوندى كه آسمانها و زمين را آفريده و از آفرينش آنها ناتوان نشده است، مى‏تواند مردگان را زنده كند؟! آرى او بر هر چيز تواناست! (33)

و يوم يعرض الذين كفروا على النار ا ليس هذا بالحق قالوا بلى و ربنا قال فذوقوا العذاب بما كنتم تكفرون (34)
روزى را به ياد آور كه كافران را بر آتش عرضه مى‏دارند (و به آنها گفته مى‏شود:) آيا اين حق نيست؟! مى‏گويند: «آرى، به پروردگارمان سوگند (كه حق است)!» (در اين هنگام خداوند) مى‏گويد: «پس عذاب را بخاطر كفرتان بچشيد!» (34)

فاصبر كما صبر اولوا العزم من الرسل و لا تستعجل لهم كانهم يوم يرون ما يوعدون لم يلبثوا الا ساعة من نهار بلاغ فهل يهلك الا القوم الفاسقون (35)
پس صبر كن آن‏گونه كه پيامبران «اولو العزم‏» صبر كردند، و براى (عذاب) آنان شتاب مكن! هنگامى كه وعده‏هايى را كه به آنها داده مى‏شود ببينند، احساس مى‏كنند كه گويى فقط ساعتى از يك روز (در دنيا) توقف داشتند; اين ابلاغى است براى همگان; آيا جز قوم فاسق هلاك مى‏شوند؟! (35)