شماره سوره
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
نام سوره
الفاتحة
البقرة
آلعمران
النساء
المائدة
الانعام
الاعراف
الانفال
التوبة
يونس
هود
يوسف
الرعد
ابراهيم
الحجر
النحل
الاسراء
الكهف
مريم
طه
الانبياء
الحج
المؤمنون
النور
الفرقان
الشعراء
النمل
القصص
العنكبوت
الروم
لقمان
السجده
الاحزاب
سبا
فاطر
يس
الصافات
ص
الزمر
غافر
فصلت
الشورى
الزخرف
الدخان
الجاثية
الاحقاف
محمد
الفتح
الحجرات
ق
الذاريات
الطور
النجم
القمر
الرحمن
الواقعة
الحديد
المجادلة
الحشر
الممتحنة
الصف
الجمعة
المنافقون
التغابن
الطلاق
التحريم
الملك
القلم
الحاقة
المعارج
نوح
الجن
المزمل
المدثر
القيامة
الانسان
المرسلات
النبا
النازعات
عبس
التكوير
الانفطار
المطففين
الانشقاق
البروج
الطارق
الاعلى
الغاشية
الفجر
البلد
الشمس
الليل
الضحى
الشرح
التين
العلق
القدر
البينة
الزلزلة
العاديات
القارعة
التكاثر
العصر
الهمزة
الفيل
قريش
الماعون
الكوثر
الكافرون
النصر
المسد
الاخلاص
الفلق
الناس
الفاتحة
البقرة
آلعمران
النساء
المائدة
الانعام
الاعراف
الانفال
التوبة
يونس
هود
يوسف
الرعد
ابراهيم
الحجر
النحل
الاسراء
الكهف
مريم
طه
الانبياء
الحج
المؤمنون
النور
الفرقان
الشعراء
النمل
القصص
العنكبوت
الروم
لقمان
السجده
الاحزاب
سبا
فاطر
يس
الصافات
ص
الزمر
غافر
فصلت
الشورى
الزخرف
الدخان
الجاثية
الاحقاف
محمد
الفتح
الحجرات
ق
الذاريات
الطور
النجم
القمر
الرحمن
الواقعة
الحديد
المجادلة
الحشر
الممتحنة
الصف
الجمعة
المنافقون
التغابن
الطلاق
التحريم
الملك
القلم
الحاقة
المعارج
نوح
الجن
المزمل
المدثر
القيامة
الانسان
المرسلات
النبا
النازعات
عبس
التكوير
الانفطار
المطففين
الانشقاق
البروج
الطارق
الاعلى
الغاشية
الفجر
البلد
الشمس
الليل
الضحى
الشرح
التين
العلق
القدر
البينة
الزلزلة
العاديات
القارعة
التكاثر
العصر
الهمزة
الفيل
قريش
الماعون
الكوثر
الكافرون
النصر
المسد
الاخلاص
الفلق
الناس
سوره مباركه غافر
سوره شماره 40
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
حم
(1)
حم.
(1)
تنزيل الكتاب من الله العزيز العليم
(2)
اين كتابى است كه از سوى خداوند قادر و دانا نازل شده است.
(2)
غافر الذنب و قابل التوب شديد العقاب ذي الطول لا اله الا هو اليه المصير
(3)
خداوندى كه آمرزنده گناه، پذيرنده توبه، داراى مجازات سخت، و صاحب نعمت فراوان است; هيچ معبودى جز او نيست; و بازگشت (همه شما) تنها بسوى اوست.
(3)
ما يجادل في آيات الله الا الذين كفروا فلا يغررك تقلبهم في البلاد
(4)
تنها كسانى كه در آيات ما مجادله مىكنند كه (از روى عناد) كافر شدهاند; پس مبادا رفت و آمد آنان در شهرها (و قدرتنمايى آنان) تو را بفريبد!
(4)
كذبت قبلهم قوم نوح و الاحزاب من بعدهم و همت كل امة برسولهم لياخذوه و جادلوا بالباطل ليدحضوا به الحق فاخذتهم فكيف كان عقاب
(5)
پيش از آنها قوم نوح و اقوامى كه بعد از ايشان بودند (پيامبرانشان را) تكذيب كردند; و هر امتى در پى آن بود كه توطئه كند و پيامبرش را بگيرد (و آزار دهد)، و براى محو حق به مجادله باطل دست زدند; اما من آنها را گرفتم (و سخت مجازات كردم); ببين كه مجازات من چگونه بود!
(5)
و كذلك حقت كلمة ربك على الذين كفروا انهم اصحاب النار
(6)
و اين گونه فرمان پروردگارت درباره كسانى كه كافر شدند مسلم شده كه آنها همه اهل آتشند!
(6)
الذين يحملون العرش و من حوله يسبحون بحمد ربهم و يؤمنون به و يستغفرون للذين آمنوا ربنا وسعت كل شيء رحمة و علما فاغفر للذين تابوا و اتبعوا سبيلك و قهم عذاب الجحيم
(7)
فرشتگانى كه حاملان عرشند و آنها كه گرداگرد آن (طواف مىكنند) تسبيح و حمد پروردگارشان را مىگويند و به او ايمان دارند و براى مؤمنان استغفار مىكنند (و مى گويند:) پروردگارا! رحمت و علم تو همه چيز را فراگرفته است; پس كسانى راكه توبه كرده و راه تو را پيروى مىكنند بيامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار!
(7)
ربنا و ادخلهم جنات عدن التي وعدتهم و من صلح من آبائهم و ازواجهم و ذرياتهم انك انت العزيز الحكيم
(8)
پروردگارا! آنها را در باغهاى جاويدان بهشت كه به آنها وعده فرمودهاى وارد كن، همچنين از پدران و همسران و فرزندانشان هر كدام كه صالح بودند، كه تو توانا و حكيمى!
(8)
و قهم السيئات و من تق السيئات يومئذ فقد رحمته و ذلك هو الفوز العظيم
(9)
و آنان را از بديها نگاه دار، و هر كس را كه در آن روز از بديها نگاه دارى، مشمول رحمتت ساختهاى; و اين است همان رستگارى عظيم!
(9)
ان الذين كفروا ينادون لمقت الله اكبر من مقتكم انفسكم اذ تدعون الى الايمان فتكفرون
(10)
كسانى را كه كافر شدند روز قيامت صدا مىزنند كه عداوت و خشم خداوند نسبت به شما از عداوت و خشم خودتان نسبت به خودتان بيشتر است، چرا كه بسوى ايمان دعوت مىشديد، ولى انكار مىكرديد!
(10)
قالوا ربنا امتنا اثنتين و احييتنا اثنتين فاعترفنا بذنوبنا فهل الى خروج من سبيل
(11)
آنها مىگويند: «پروردگارا! ما را دو بار ميراندى و دو بار زنده كردى; اكنون به گناهان خود معترفيم; آيا راهى براى خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد؟»
(11)
ذلكم بانه اذا دعي الله وحده كفرتم و ان يشرك به تؤمنوا فالحكم لله العلي الكبير
(12)
اين بخاطر آن است كه وقتى خداوند به يگانگى خوانده مىشد انكار مىكرديد، و اگر براى او همتايى مىپنداشتند ايمان مىآورديد; اكنون داورى مخصوص خداوند بلندمرتبه و بزرگ است (و شما را مطابق عدل خود كيفر مىدهد).
(12)
هو الذي يريكم آياته و ينزل لكم من السماء رزقا و ما يتذكر الا من ينيب
(13)
او كسى است كه آيات خود را به شما نشان مىدهد و از آسمان براى شما روزى (با ارزشى) مىفرستد; تنها كسانى متذكر اين حقايق مىشوند كه بسوى خدا باز مىگردند.
(13)
فادعوا الله مخلصين له الدين و لو كره الكافرون
(14)
(تنها) خدا را بخوانيد و دين خود را براى او خالص كنيد، هرچند كافران ناخشنود باشند!
(14)
رفيع الدرجات ذو العرش يلقي الروح من امره على من يشاء من عباده لينذر يوم التلاق
(15)
او درجات (بندگان صالح) را بالا مىبرد، او صاحب عرش است، روح (مقدس) را به فرمانش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد القاء مىكند تا (مردم را) از روز ملاقات ( روز رستاخيز) بيم دهد!
(15)
يوم هم بارزون لا يخفى على الله منهم شيء لمن الملك اليوم لله الواحد القهار
(16)
روزى كه همه آنان آشكار مىشوند و چيزى از آنها بر خدا پنهان نخواهد ماند; (و گفته مىشود: ) حكومت امروز براى كيست؟ براى خداوند يكتاى قهار است!
(16)
اليوم تجزى كل نفس بما كسبت لا ظلم اليوم ان الله سريع الحساب
(17)
امروز هر كس در برابر كارى كه انجام داده است پاداش داده مىشود; امروز هيچ ظلمى نيست; خداوند سريع الحساب است!
(17)
و انذرهم يوم الآزفة اذ القلوب لدى الحناجر كاظمين ما للظالمين من حميم و لا شفيع يطاع
(18)
و آنها را از روز نزديك بترسان، هنگامى كه از شدت وحشت دلها به گلوگاه مىرسد و تمامى وجود آنها مملو از اندوه مىگردد; براى ستمكاران دوستى وجود ندارد، و نه شفاعت كنندهاى كه شفاعتش پذيرفته شود.
(18)
يعلم خائنة الاعين و ما تخفي الصدور
(19)
او چشمهايى را كه به خيانت مىگردد و آنچه را سينهها پنهان مىدارند، مىداند.
(19)
و الله يقضي بالحق و الذين يدعون من دونه لا يقضون بشيء ان الله هو السميع البصير
(20)
خداوند بحق داورى مىكند، و معبودهايى را كه غير از او مىخوانند هيچ گونه داورى ندارند; خداوند شنوا و بيناست!
(20)
ا و لم يسيروا في الارض فينظروا كيف كان عاقبة الذين كانوا من قبلهم كانوا هم اشد منهم قوة و آثارا في الارض فاخذهم الله بذنوبهم و ما كان لهم من الله من واق
(21)
آيا آنها روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنان بودند چگونه بود؟! آنها در قدرت و ايجاد آثار مهم در زمين از اينها برتر بودند; ولى خداوند ايشان را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعى نداشتند!
(21)
ذلك بانهم كانت تاتيهم رسلهم بالبينات فكفروا فاخذهم الله انه قوي شديد العقاب
(22)
اين براى آن بود كه پيامبرانشان پيوسته با دلايل روشن به سراغشان مىآمدند، ولى آنها انكار مىكردند; خداوند هم آنان را گرفت (و كيفر داد) كه او قوى و مجازاتش شديد است!
(22)
و لقد ارسلنا موسى بآياتنا و سلطان مبين
(23)
ما موسى را با آيات خود و دليل روشن فرستاديم...
(23)
الى فرعون و هامان و قارون فقالوا ساحر كذاب
(24)
بسوى فرعون و هامان و قارون; ولى آنها گفتند: «او ساحرى بسيار دروغگو است!»
(24)
فلما جاءهم بالحق من عندنا قالوا اقتلوا ابناء الذين آمنوا معه و استحيوا نساءهم و ما كيد الكافرين الا في ضلال
(25)
و هنگامى كه حق را از سوى ما براى آنها آورد، گفتند: «پسران كسانى را كه با موسى ايمان آوردهاند بكشيد و زنانشان را (براى اسارت و خدمت) زنده بگذاريد!» اما نقشه كافران جز در گمراهى نيست (و نقش بر آب مىشود).
(25)
و قال فرعون ذروني اقتل موسى و ليدع ربه اني اخاف ان يبدل دينكم او ان يظهر في الارض الفساد
(26)
و فرعون گفت: «بگذاريد موسى را بكشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زيرا من مىترسم كه آيين شما را دگرگون سازد، و يا در اين سرزمين فساد بر پا كند!»
(26)
و قال موسى اني عذت بربي و ربكم من كل متكبر لا يؤمن بيوم الحساب
(27)
موسى گفت: «من به پروردگارم و پروردگار شما پناه مىبرم از هر متكبرى كه به روز حساب ايمان نمىآورد!»
(27)
و قال رجل مؤمن من آل فرعون يكتم ايمانه ا تقتلون رجلا ان يقول ربي الله و قد جاءكم بالبينات من ربكم و ان يك كاذبا فعليه كذبه و ان يك صادقا يصبكم بعض الذي يعدكم ان الله لا يهدي من هو مسرف كذاب
(28)
و مرد مؤمنى از آل فرعون كه ايمان خود را پنهان مىداشت گفت: «آيا مىخواهيد مردى را بكشيد بخاطر اينكه مىگويد: پروردگار من «الله» است، در حالى كه دلايل روشنى از سوى پروردگارتان براى شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت; و اگر راستگو باشد، (لااقل) بعضى از عذابهايى را كه وعده مىدهد به شما خواهد رسيد; خداوند كسى را كه اسرافكار و بسيار دروغگوست هدايت نمىكند.
(28)
يا قوم لكم الملك اليوم ظاهرين في الارض فمن ينصرنا من باس الله ان جاءنا قال فرعون ما اريكم الا ما ارى و ما اهديكم الا سبيل الرشاد
(29)
اى قوم من! امروز حكومت از آن شماست و در اين سرزمين پيروزيد; اگر عذاب خدا به سراغ ما آيد، چه كسى ما را يارى خواهد كرد؟!» فرعون گفت: «من جز آنچه را معتقدم به شما ارائه نمىدهم، و شما را جز به راه صحيح راهنمايى نمىكنم! (دستور، همان قتل موسى است!)»
(29)
و قال الذي آمن يا قوم اني اخاف عليكم مثل يوم الاحزاب
(30)
آن مرد باايمان گفت: «اى قوم من! من بر شما از روزى همانند روز (عذاب) اقوام پيشين بيمناكم!
(30)
مثل داب قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم و ما الله يريد ظلما للعباد
(31)
و از عاقبتى همچون عاقبت قوم نوح و عاد و ثمود و كسانى كه بعد از آنان بودند (از شرك و كفر و طغيان) مىترسم; و خداوند ظلم و ستمى بر بندگانش نمىخواهد.
(31)
و يا قوم اني اخاف عليكم يوم التناد
(32)
اى قوم من! من بر شما از روزى كه مردم يكديگر را صدا مىزنند (و از هم يارى مىطلبند و صدايشان به جايى نمىرسد) بيمناكم!
(32)
يوم تولون مدبرين ما لكم من الله من عاصم و من يضلل الله فما له من هاد
(33)
همان روزى كه روى مىگردانيد و فرار مىكنيد; اما هيچ پناهگاهى در برابر عذاب خداوند براى شما نيست; و هر كس را خداوند (بخاطر اعمالش) گمراه سازد، هدايتكنندهاى براى او نيست!
(33)
و لقد جاءكم يوسف من قبل بالبينات فما زلتم في شك مما جاءكم به حتى اذا هلك قلتم لن يبعث الله من بعده رسولا كذلك يضل الله من هو مسرف مرتاب
(34)
پيش از اين يوسف دلايل روشن براى شما آورد، ولى شما همچنان در آنچه او براى شما آورده بود ترديد داشتيد; تا زمانى كه از دنيا رفت، گفتيد: هرگز خداوند بعد از او پيامبرى مبعوث نخواهد كرد! اين گونه خداوند هر اسرافكار ترديدكنندهاى را گمراه مىسازد!
(34)
الذين يجادلون في آيات الله بغير سلطان اتاهم كبر مقتا عند الله و عند الذين آمنوا كذلك يطبع الله على كل قلب متكبر جبار
(35)
همانها كه در آيات خدا بىآنكه دليلى برايشان آمده باشد به مجادله برمىخيزند; (اين كارشان) خشم عظيمى نزد خداوند و نزد آنان كه ايمان آوردهاند به بار مىآورد; اين گونه خداوند بر دل هر متكبر جبارى مهر مىنهد!»
(35)
و قال فرعون يا هامان ابن لي صرحا لعلي ابلغ الاسباب
(36)
فرعون گفت: «اى هامان! براى من بناى مرتفعى بساز، شايد به وسايلى دست يابم،
(36)
اسباب السماوات فاطلع الى اله موسى و اني لاظنه كاذبا و كذلك زين لفرعون سوء عمله و صد عن السبيل و ما كيد فرعون الا في تباب
(37)
وسايل (صعود به) آسمانها تا از خداى موسى آگاه شوم; هر چند گمان مىكنم او دروغگو باشد!; اينچنين اعمال بد فرعون در نظرش آراسته جلوه كرد و از راه حق باز داشته شد; و توطئه فرعون (و همفكران او) جز به نابودى نمىانجامد!
(37)
و قال الذي آمن يا قوم اتبعون اهدكم سبيل الرشاد
(38)
كسى كه (از قوم فرعون) ايمان آورده بود گفت: «اى قوم من! از من پيروى كنيد تا شما را به راه درست هدايت كنم.
(38)
يا قوم انما هذه الحياة الدنيا متاع و ان الآخرة هي دار القرار
(39)
اى قوم من! اين زندگى دنيا، تنها متاع زودگذرى است; و آخرت سراى هميشگى است!
(39)
من عمل سيئة فلا يجزى الا مثلها و من عمل صالحا من ذكر او انثى و هو مؤمن فاولئك يدخلون الجنة يرزقون فيها بغير حساب
(40)
هر كس بدى كند، جز بمانند آن كيفر داده نمىشود; ولى هر كس كار شايستهاى انجام دهد -خواه مرد يا زن- در حالى كه مؤمن باشد آنها وارد بهشت مىشوند و در آن روزى بىحسابى به آنها داده خواهد شد.
(40)
و يا قوم ما لي ادعوكم الى النجاة و تدعونني الى النار
(41)
اى قوم من! چرا من شما را به سوى نجات دعوت مىكنم، اما شما مرا بسوى آتش فرا مىخوانيد؟!
(41)
تدعونني لاكفر بالله و اشرك به ما ليس لي به علم و انا ادعوكم الى العزيز الغفار
(42)
مرا دعوت مىكنيد كه به خداوند يگانه كافر شوم و همتايى كه به آن علم ندارم براى او قرار دهم، در حالى كه من شما را بسوى خداوند عزيز غفار دعوت مىكنم!
(42)
لا جرم انما تدعونني اليه ليس له دعوة في الدنيا و لا في الآخرة و ان مردنا الى الله و ان المسرفين هم اصحاب النار
(43)
قطعا آنچه مرا بسوى آن مىخوانيد، نه دعوت (و حاكميتى) در دنيا دارد و نه در آخرت; و تنها بازگشت ما در قيامت بسوى خداست; و مسرفان اهل آتشند!
(43)
فستذكرون ما اقول لكم و افوض امري الى الله ان الله بصير بالعباد
(44)
و بزودى آنچه را به شما مىگويم به خاطر خواهيد آورد! من كار خود را به خدا واگذارم كه خداوند نسبت به بندگانش بيناست!»
(44)
فوقاه الله سيئات ما مكروا و حاق بآل فرعون سوء العذاب
(45)
خداوند او را از نقشههاى سوء آنها نگه داشت، و عذاب شديد بر آل فرعون وارد شد!
(45)
النار يعرضون عليها غدوا و عشيا و يوم تقوم الساعة ادخلوا آل فرعون اشد العذاب
(46)
عذاب آنها آتش است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مىشوند; و روزى كه قيامت برپا شود (مىفرمايد:) «آل فرعون را در سختترين عذابها وارد كنيد!»
(46)
و اذ يتحاجون في النار فيقول الضعفاء للذين استكبروا انا كنا لكم تبعا فهل انتم مغنون عنا نصيبا من النار
(47)
به خاطر بياور هنگامى را كه در آتش دوزخ با هم محاجه مىكنند; ضعيفان به مستكبران مىگويند: «ما پيرو شما بوديم، آيا شما (امروز) سهمى از آتش را بجاى ما پذيرا مىشويد؟!»
(47)
قال الذين استكبروا انا كل فيها ان الله قد حكم بين العباد
(48)
مستكبران مىگويند: «ما همگى در آن هستيم، زيرا خداوند در ميان بندگانش (بعدالت) حكم كرده است!»
(48)
و قال الذين في النار لخزنة جهنم ادعوا ربكم يخفف عنا يوما من العذاب
(49)
و آنها كه در آتشند به ماموران دوزخ مىگويند: «از پروردگارتان بخواهيد يك روز عذاب را از ما بردارد!»
(49)
قالوا ا و لم تك تاتيكم رسلكم بالبينات قالوا بلى قالوا فادعوا و ما دعاء الكافرين الا في ضلال
(50)
آنها مىگويند: «آيا پيامبران شما دلايل روشن برايتان نياوردند؟!» مىگويند: «آرى!» آنها مىگويند: «پس هر چه مىخواهيد (خدا را) بخوانيد; ولى دعاى كافران (به جايى نمىرسد و) جز در ضلالت نيست!»
(50)
انا لننصر رسلنا و الذين آمنوا في الحياة الدنيا و يوم يقوم الاشهاد
(51)
ما به يقين پيامبران خود و كسانى را كه ايمان آوردهاند، در زندگى دنيا و (در آخرت) روزى كه گواهان به پا مىخيزند يارى مىدهيم!
(51)
يوم لا ينفع الظالمين معذرتهم و لهم اللعنة و لهم سوء الدار
(52)
روزى كه عذرخواهى ظالمان سودى به حالشان نمىبخشد; و لعنت خدا براى آنها، و خانه (و جايگاه) بد نيز براىآنان است.
(52)
و لقد آتينا موسى الهدى و اورثنا بني اسرائيل الكتاب
(53)
و ما به موسى هدايت بخشيديم، و بنى اسرائيل را وارثان كتاب (تورات) قرار داديم.
(53)
هدى و ذكرى لاولي الالباب
(54)
كتابى كه مايه هدايت و تذكر براى صاحبان عقل بود!
(54)
فاصبر ان وعد الله حق و استغفر لذنبك و سبح بحمد ربك بالعشي و الابكار
(55)
پس (اى پيامبر!) صبر و شكيبايى پيشه كن كه وعده خدا حق است، و براى گناهت استغفار كن، و هر صبح و شام تسبيح و حمد پروردگارت را بجا آور!
(55)
ان الذين يجادلون في آيات الله بغير سلطان اتاهم ان في صدورهم الا كبر ما هم ببالغيه فاستعذ بالله انه هو السميع البصير
(56)
كسانى كه در آيات خداوند بدون دليلى كه براى آنها آمده باشد ستيزهجويى مىكنند، در سينههايشان فقط تكبر (و غرور) است، و هرگز به خواسته خود نخواهند رسيد، پس به خدا پناه بر كه او شنوا و بيناست!
(56)
لخلق السماوات و الارض اكبر من خلق الناس و لكن اكثر الناس لا يعلمون
(57)
آفرينش آسمانها و زمين از آفرينش انسانها مهمتر است، ولى بيشتر مردم نمىدانند.
(57)
و ما يستوي الاعمى و البصير و الذين آمنوا و عملوا الصالحات و لا المسيء قليلا ما تتذكرون
(58)
هرگز نابينا و بينا يكسان نيستند; همچنين كسانى كه ايمان آورده، و اعمال صالح انجام دادهاند با بدكاران يكسان نخواهند بود; اما كمتر متذكر مىشويد!
(58)
ان الساعة لآتية لا ريب فيها و لكن اكثر الناس لا يؤمنون
(59)
روز قيامت به يقين آمدنى است، و شكى در آن نيست; ولى اكثر مردم ايمان نمى آورند!
(59)
و قال ربكم ادعوني استجب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين
(60)
پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم! كسانى كه از عبادت من تكبر مىورزند به زودى با ذلت وارد دوزخ مىشوند!»
(60)
الله الذي جعل لكم الليل لتسكنوا فيه و النهار مبصرا ان الله لذو فضل على الناس و لكن اكثر الناس لا يشكرون
(61)
خداوند كسى است كه شب را براى شما آفريد تا در آن بياساييد، و روز را روشنىبخش قرار داد; خداوند نسبت به مردم صاحب فضل و كرم است; ولى بيشتر مردم شكرگزارى نمىكنند!
(61)
ذلكم الله ربكم خالق كل شيء لا اله الا هو فانى تؤفكون
(62)
اين است خداوند، پروردگار شما كه آفريننده همه چيز است; هيچ معبودى جز او نيست; با اين حال چگونه از راه حق منحرف مىشويد؟!
(62)
كذلك يؤفك الذين كانوا بآيات الله يجحدون
(63)
اينچنين كسانى كه آيات خدا را انكار مىكردند (از راه راست) منحرف مىشوند!
(63)
الله الذي جعل لكم الارض قرارا و السماء بناء و صوركم فاحسن صوركم و رزقكم من الطيبات ذلكم الله ربكم فتبارك الله رب العالمين
(64)
خداوند كسى است كه زمين را براى شما جايگاه امن و آرامش قرار داد و آسمان را همچون سقفى (بالاى سرتان); و شما را صورتگرى كرد، و صورتتان را نيكو آفريد; و از چيزهايى پاكيزه به شما روزى داد; اين است خداوند پروردگار شما! جاويد و پربركت است خداوندى كه پروردگار عالميان است!
(64)
هو الحي لا اله الا هو فادعوه مخلصين له الدين الحمد لله رب العالمين
(65)
زنده (واقعى) اوست; معبودى جز او نيست; پس او را بخوانيد در حالى كه دين خود را براى او خالص كردهايد! ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است!
(65)
قل اني نهيت ان اعبد الذين تدعون من دون الله لما جاءني البينات من ربي و امرت ان اسلم لرب العالمين
(66)
بگو: «من نهى شدهام از اينكه معبودهايى را كه شما غير از خدا مىخوانيد بپرستم، چون دلايل روشن از جانب پروردگارم براى من آمده است; و مامورم كه تنها در برابر پروردگار عالميان تسليم باشم!»
(66)
هو الذي خلقكم من تراب ثم من نطفة ثم من علقة ثم يخرجكم طفلا ثم لتبلغوا اشدكم ثم لتكونوا شيوخا و منكم من يتوفى من قبل و لتبلغوا اجلا مسمى و لعلكم تعقلون
(67)
او كسى است كه شما را از خاك آفريد، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلى (از شكم مادر) بيرون مىفرستد، بعد به مرحله كمال قوت خود مىرسيد، و بعد از آن پير مىشويد و (در اين ميان) گروهى از شما پيش از رسيدن به اين مرحله مىميرند و در نهايت به سرآمد عمر خود مىرسيد; و شايد تعقل كنيد!
(67)
هو الذي يحيي و يميت فاذا قضى امرا فانما يقول له كن فيكون
(68)
او كسى است كه زنده مىكند و مىميراند; و هنگامى كه كارى را مقرر كند، تنها به آن مىگويد: «موجود باش!» بىدرنگ موجود مىشود!
(68)
ا لم تر الى الذين يجادلون في آيات الله انى يصرفون
(69)
آيا نديدى كسانى را كه در آيات خدا مجادله مىكنند، چگونه از راه حق منحرف مى شوند؟!
(69)
الذين كذبوا بالكتاب و بما ارسلنا به رسلنا فسوف يعلمون
(70)
همان كسانى كه كتاب (آسمانى) و آنچه رسولان خود را بدان فرستادهايم تكذيب كردند; اما بزودى (نتيجه كار خود را) مىدانند!
(70)
اذ الاغلال في اعناقهم و السلاسل يسحبون
(71)
در آن هنگام كه غل و زنجيرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را مىكشند...
(71)
في الحميم ثم في النار يسجرون
(72)
و در آب جوشان وارد مىكنند; سپس در آتش دوزخ افروخته مىشوند!
(72)
ثم قيل لهم اين ما كنتم تشركون
(73)
سپس به آنها گفته مىشود: «كجايند آنچه را همتاى خدا قرار مىداديد،
(73)
من دون الله قالوا ضلوا عنا بل لم نكن ندعوا من قبل شيئا كذلك يضل الله الكافرين
(74)
همان معبودهايى را كه جز خدا پرستش مىكرديد؟!» آنها مىگويند: «همه از نظر ما پنهان و گم شدند; بلكه ما اصلا پيش از اين چيزى را پرستش نمىكرديم»! اين گونه خداوند كافران را گمراه مىسازد!
(74)
ذلكم بما كنتم تفرحون في الارض بغير الحق و بما كنتم تمرحون
(75)
اين (عذاب) بخاطر آن است كه بناحق در زمين شادى مىكرديد و از روى غرور و مستى به خوشحالى مىپرداختيد!
(75)
ادخلوا ابواب جهنم خالدين فيها فبئس مثوى المتكبرين
(76)
از درهاى جهنم وارد شويد و جاودانه در آن بمانيد; و چه بد است جايگاه متكبران!
(76)
فاصبر ان وعد الله حق فاما نرينك بعض الذي نعدهم او نتوفينك فالينا يرجعون
(77)
پس (اى پيامبر) صبر كن كه وعده خدا حق است; و هرگاه قسمتى از مجازاتهايى را كه به آنها وعده دادهايم در حال حياتت به تو ارائه دهيم، يا تو را (پيش از آن) از دنيا ببريم (مهم نيست); چرا كه همه آنان را تنها بسوى ما باز مىگردانند!
(77)
و لقد ارسلنا رسلا من قبلك منهم من قصصنا عليك و منهم من لم نقصص عليك و ما كان لرسول ان ياتي بآية الا باذن الله فاذا جاء امر الله قضي بالحق و خسر هنالك المبطلون
(78)
ما پيش از تو رسولانى فرستاديم; سرگذشت گروهى از آنان را براى تو بازگفته، و گروهى را براى تو بازگو نكردهايم; و هيچ پيامبرى حق نداشت معجزهاى جز بفرمان خدا بياورد و هنگامى كه فرمان خداوند (براى مجازات آنها) صادر شود، بحق داورى خواهد شد; و آنجا اهل باطل زيان خواهند كرد!
(78)
الله الذي جعل لكم الانعام لتركبوا منها و منها تاكلون
(79)
خداوند كسى است كه چهارپايان را براى شما آفريد تا بعضى را سوار شويد و از بعضى تغذيه كنيد.
(79)
و لكم فيها منافع و لتبلغوا عليها حاجة في صدوركم و عليها و على الفلك تحملون
(80)
و براى شما در آنها منافع بسيارى (جز اينها) است، تا بوسيله آنها به مقصدى كه در دل داريد برسيد; و بر آنها و بر كشتيها سوار مىشويد.
(80)
و يريكم آياته فاي آيات الله تنكرون
(81)
او آياتش را همواره به شما نشان مىدهد; پس كدام يك از آيات او را انكار مىكنيد؟!
(81)
ا فلم يسيروا في الارض فينظروا كيف كان عاقبة الذين من قبلهم كانوا اكثر منهم و اشد قوة و آثارا في الارض فما اغنى عنهم ما كانوا يكسبون
(82)
آيا روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چه شد؟! همانها كه نفراتشان از اينها بيشتر، و نيرو و آثارشان در زمين فزونتر بود; اما هرگز آنچه را به دست مىآوردند نتوانست آنها را بىنياز سازد (و عذاب الهى را از آنان دور كند)!
(82)
فلما جاءتهم رسلهم بالبينات فرحوا بما عندهم من العلم و حاق بهم ما كانوا به يستهزؤن
(83)
هنگامى كه رسولانشان دلايل روشنى براى آنان آوردند، به دانشى كه خود داشتند خوشحال بودند (و غير آن را هيچ مىشمردند); ولى آنچه را (از عذاب) به تمسخر مىگرفتند آنان را فراگرفت!
(83)
فلما راوا باسنا قالوا آمنا بالله وحده و كفرنا بما كنا به مشركين
(84)
هنگامى كه عذاب (شديد) ما را ديدند گفتند: «هم اكنون به خداوند يگانه ايمان آورديم و به معبودهايى كه همتاى او مىشمرديم كافر شديم!»
(84)
فلم يك ينفعهم ايمانهم لما راوا باسنا سنت الله التي قد خلت في عباده و خسر هنالك الكافرون
(85)
اما هنگامى كه عذاب ما را مشاهده كردند، ايمانشان براى آنها سودى نداشت!اين سنت خداوند است كه همواره در ميان بندگانش اجرا شده، و آنجا كافران زيانكار شدند!
(85)