شماره سوره

نام سوره

الفاتحة
البقرة
آل‏عمران
النساء
المائدة
الانعام
الاعراف
الانفال
التوبة
يونس
هود
يوسف
الرعد
ابراهيم
الحجر
النحل
الاسراء
الكهف
مريم
طه
الانبياء
الحج
المؤمنون
النور
الفرقان
الشعراء
النمل
القصص
العنكبوت
الروم
لقمان
السجده
الاحزاب
سبا
فاطر
يس
الصافات
ص
الزمر
غافر
فصلت
الشورى
الزخرف
الدخان
الجاثية
الاحقاف
محمد
الفتح
الحجرات
ق
الذاريات
الطور
النجم
القمر
الرحمن
الواقعة
الحديد
المجادلة
الحشر
الممتحنة
الصف
الجمعة
المنافقون
التغابن
الطلاق
التحريم
الملك
القلم
الحاقة
المعارج
نوح
الجن
المزمل
المدثر
القيامة
الانسان
المرسلات
النبا
النازعات
عبس
التكوير
الانفطار
المطففين
الانشقاق
البروج
الطارق
الاعلى
الغاشية
الفجر
البلد
الشمس
الليل
الضحى
الشرح
التين
العلق
القدر
البينة
الزلزلة
العاديات
القارعة
التكاثر
العصر
الهمزة
الفيل
قريش
الماعون
الكوثر
الكافرون
النصر
المسد
الاخلاص
الفلق
الناس

سوره مباركه فاطر سوره شماره 35

بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

الحمد لله فاطر السماوات و الارض جاعل الملائكة رسلا اولي اجنحة مثنى و ثلاث و رباع يزيد في الخلق ما يشاء ان الله على كل شي‏ء قدير (1)
ستايش مخصوص خداوندى است آفريننده آسمانها و زمين، كه فرشتگان را رسولانى قرار داد داراى بالهاى دوگانه و سه‏گانه و چهارگانه، او هر چه بخواهد در آفرينش مى‏افزايد، و او بر هر چيزى تواناست! (1)

ما يفتح الله للناس من رحمة فلا ممسك لها و ما يمسك فلا مرسل له من بعده و هو العزيز الحكيم (2)
هر رحمتى را خدا به روى مردم بگشايد، كسى نمى‏تواند جلو آن را بگيرد; و هر چه را امساك كند، كسى غير از او قادر به فرستادن آن نيست; و او عزيز و حكيم است! (2)

يا ايها الناس اذكروا نعمت الله عليكم هل من خالق غير الله يرزقكم من السماء و الارض لا اله الا هو فانى تؤفكون (3)
اى مردم! به ياد آوريد نعمت خدا را بر شما; آيا آفريننده‏اى جز خدا هست كه شما را از آسمان و زمين روزى دهد؟! هيچ معبودى جز او نيست; با اين حال چگونه به سوى باطل منحرف مى‏شويد؟! (3)

و ان يكذبوك فقد كذبت رسل من قبلك و الى الله ترجع الامور (4)
اگر تو را تكذيب كنند (غم مخور، موضوع تازه‏اى نيست) پيامبران پيش از تو نيز تكذيب شدند; و همه كارها بسوى خدا بازمى‏گردد. (4)

يا ايها الناس ان وعد الله حق فلا تغرنكم الحياة الدنيا و لا يغرنكم بالله الغرور (5)
اى مردم! وعده خداوند حق است; مبادا زندگى دنيا شما را بفريبد، و مبادا شيطان شما را فريب دهد و به (كرم) خدا مغرور سازد! (5)

ان الشيطان لكم عدو فاتخذوه عدوا انما يدعوا حزبه ليكونوا من اصحاب السعير (6)
البته شيطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانيد; او فقط حزبش را به اين دعوت مى‏كند كه اهل آتش سوزان (جهنم) باشند! (6)

الذين كفروا لهم عذاب شديد و الذين آمنوا و عملوا الصالحات لهم مغفرة و اجر كبير (7)
كسانى كه راه كفر پيش گرفتند، براى آنان عذابى سخت است; و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، آمرزش و پاداش بزرگ از آن آنهاست! (7)

ا فمن زين له سوء عمله فرآه حسنا فان الله يضل من يشاء و يهدي من يشاء فلا تذهب نفسك عليهم حسرات ان الله عليم بما يصنعون (8)
آيا كسى كه عمل بدش براى او آراسته شده و آن را خوب و زيبا مى‏بيند (همانند كسى است كه واقع را آنچنان كه هست مى‏يابد)؟! خداوند هر كس را بخواهد گمراه مى سازد و هر كس را بخواهد هدايت مى‏كند; پس جانت به خاطر شدت تاسف بر آنان از دست نرود; خداوند به آنچه انجام مى‏دهند داناست! (8)

و الله الذي ارسل الرياح فتثير سحابا فسقناه الى بلد ميت فاحيينا به الارض بعد موتها كذلك النشور (9)
خداوند كسى است كه بادها را فرستاد تا ابرهايى را به حركت درآورند; سپس ما اين ابرها را به سوى زمين مرده‏اى رانديم و به وسيله آن، زمين را پس از مردنش زنده مى‏كنيم; رستاخيز نيز همين گونه است! (9)

من كان يريد العزة فلله العزة جميعا اليه يصعد الكلم الطيب و العمل الصالح يرفعه و الذين يمكرون السيئات لهم عذاب شديد و مكر اولئك هو يبور (10)
كسى كه خواهان عزت است (بايد از خدا بخواهد چرا كه) تمام عزت براى خداست; سخنان پاكيزه به سوى او صعود مى‏كند، و عمل صالح را بالا مى‏برد; و آنها كه نقشه‏هاى بد مى‏كشند، عذاب سختى براى آنهاست و مكر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود مى‏شود (و به جايى نمى‏رسد) ! (10)

و الله خلقكم من تراب ثم من نطفة ثم جعلكم ازواجا و ما تحمل من انثى و لا تضع الا بعلمه و ما يعمر من معمر و لا ينقص من عمره الا في كتاب ان ذلك على الله يسير (11)
خداوند شما را از خاكى آفريد، سپس از نطفه‏اى; سپس شما را بصورت زوجهايى قرار داد; هيچ جنس ماده‏اى باردار نمى‏شود و وضع حمل نمى‏كند مگر به علم او، و هيچ كس عمر طولانى نمى‏كند، يا از عمرش كاسته نمى‏شود مگر اينكه در كتاب (علم خداوند) ثبت است; اينها همه براى خداوند آسان است. (11)

و ما يستوي البحران هذا عذب فرات سائغ شرابه و هذا ملح اجاج و من كل تاكلون لحما طريا و تستخرجون حلية تلبسونها و ترى الفلك فيه مواخر لتبتغوا من فضله و لعلكم تشكرون (12)
دو دريا يكسان نيستند: اين يكى دريايى است كه آبش گوارا و شيرين و نوشيدنش خوشگوار است، و آن يكى شور و تلخ و گلوگير; (اما) از هر دو گوشتى تازه مى خوريد و وسايل زينتى استخراج كرده مى‏پوشيد; و كشتيها را در آن مى‏بينى كه آنها را مى‏شكافند (و به سوى مقصد پيش مى‏روند) تا از فضل خداوند بهره‏گيريد، و شايد شكر (نعمتهاى او را) بجا آوريد! (12)

يولج الليل في النهار و يولج النهار في الليل و سخر الشمس و القمر كل يجري لاجل مسمى ذلكم الله ربكم له الملك و الذين تدعون من دونه ما يملكون من قطمير (13)
او شب را در روز داخل مى‏كند و روز را در شب; و خورشيد و ماه را مسخر (شما) كرده، هر يك تا سرآمد معينى به حركت خود ادامه مى‏دهد; اين است خداوند، پروردگار شما; حاكميت (در سراسر عالم) از آن اوست: و كسانى را كه جز او مى‏خوانيد (و مى‏پرستيد) حتى به اندازه پوست نازك هسته خرما مالك نيستند! (13)

ان تدعوهم لا يسمعوا دعاءكم و لو سمعوا ما استجابوا لكم و يوم القيامة يكفرون بشرككم و لا ينبئك مثل خبير (14)
اگر آنها را بخوانيد صداى شما را نمى‏شنوند، و اگر بشنوند به شما پاسخ نمى‏گويند; و روز قيامت، شرك (و پرستش) شما را منكر مى‏شوند، و هيچ كس مانند (خداوند آگاه و) خبير تو را (از حقايق) با خبر نمى‏سازد! (14)

يا ايها الناس انتم الفقراء الى الله و الله هو الغني الحميد (15)
اى مردم شما (همگى) نيازمند به خدائيد; تنها خداوند است كه بى‏نياز و شايسته هرگونه حمد و ستايش است! (15)

ان يشا يذهبكم و يات بخلق جديد (16)
اگر بخواهد شما را مى‏برد و خلق جديدى مى‏آورد; (16)

و ما ذلك على الله بعزيز (17)
و اين براى خداوند مشكل نيست! (17)

و لا تزر وازرة وزر اخرى و ان تدع مثقلة الى حملها لا يحمل منه شي‏ء و لو كان ذا قربى انما تنذر الذين يخشون ربهم بالغيب و اقاموا الصلاة و من تزكى فانما يتزكى لنفسه و الى الله المصير (18)
هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمى‏كشد; و اگر شخص سنگين‏بارى ديگرى را براى حمل گناه خود بخواند، چيزى از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزديكان او باشد! تو فقط كسانى را بيم‏مى‏دهى كه از پروردگار خود در پنهانى مى‏ترسند و نماز را برپا مى‏دارند; و هر كس پاكى (و تقوا) پيشه كند، نتيجه آن به خودش بازمى‏گردد; و بازگشت (همگان) به سوى خداست! (18)

و ما يستوي الاعمى و البصير (19)
و نابينا و بينا هرگز برابر نيستند، (19)

و لا الظلمات و لا النور (20)
و نه ظلمتها و روشنايى، (20)

و لا الظل و لا الحرور (21)
و نه سايه (آرامبخش) و باد داغ و سوزان! (21)

و ما يستوي الاحياء و لا الاموات ان الله يسمع من يشاء و ما انت بمسمع من في القبور (22)
و هرگز مردگان و زندگان يكسان نيستند! خداوند پيام خود را به گوش هر كس بخواهد مى‏رساند، و تو نمى‏توانى سخن خود را به گوش آنان كه در گور خفته‏اند برسانى! (22)

ان انت الا نذير (23)
تو فقط انذاركننده‏اى، (اگر ايمان نياورند نگران نباش، وظيفه‏ات را انجام ده.) (23)

انا ارسلناك بالحق بشيرا و نذيرا و ان من امة الا خلا فيها نذير (24)
ما تو را بحق براى بشارت و انذار فرستاديم; و هر امتى در گذشته انذاركننده‏اى داشته است! (24)

و ان يكذبوك فقد كذب الذين من قبلهم جاءتهم رسلهم بالبينات و بالزبر و بالكتاب المنير (25)
اگر تو را تكذيب كنند (عجيب نيست); كسانى كه پيش از آنان بودند (نيز پيامبران خود را) تكذيب كردند; آنها با دلايل روشن و كتابهاى پند و موعظه و كتب آسمانى روشنگر (مشتمل بر معارف و احكام) به سراغ آنان آمدند (اما كوردلان ايمان نياوردند). (25)

ثم اخذت الذين كفروا فكيف كان نكير (26)
سپس من كافران را (بعد از اتمام حجت) گرفتم (و سخت مجازات كردم); مجازات من نسبت به آنان چگونه بود؟! (26)

ا لم تر ان الله انزل من السماء ماء فاخرجنا به ثمرات مختلفا الوانها و من الجبال جدد بيض و حمر مختلف الوانها و غرابيب سود (27)
آيا نديدى خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد كه بوسيله آن ميوه‏هايى رنگارنگ (از زمين) خارج ساختيم و از كوه‏ها نيز (به لطف پروردگار) جاده‏هايى آفريده شده سفيد و سرخ و به رنگهاى مختلف و گاه به رنگ كاملا سياه! (27)

و من الناس و الدواب و الانعام مختلف الوانه كذلك انما يخشى الله من عباده العلمؤا ان الله عزيز غفور (28)
و از انسانها و جنبندگان و چهارپايان انواعى با رنگهاى مختلف، (آرى) حقيقت چنين است: از ميان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او مى‏ترسند; خداوند عزيز و غفور است! (28)

ان الذين يتلون كتاب الله و اقاموا الصلاة و انفقوا مما رزقناهم سرا و علانية يرجون تجارة لن تبور (29)
كسانى كه كتاب الهى را تلاوت مى‏كنند و نماز را برپا مى‏دارند و از آنچه به آنان روزى داده‏ايم پنهان و آشكار انفاق مى‏كنند، تجارتى (پرسود و) بى‏زيان و خالى از كساد را اميد دارند. (29)

ليوفيهم اجورهم و يزيدهم من فضله انه غفور شكور (30)
(آنها اين اعمال صالح را انجام مى‏دهند) تا خداوند اجر و پاداش كامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها بيفزايد كه او آمرزنده و شكرگزار است! (30)

و الذي اوحينا اليك من الكتاب هو الحق مصدقا لما بين يديه ان الله بعباده لخبير بصير (31)
و آنچه از كتاب به تو وحى كرديم حق است و تصديق‏كننده و هماهنگ با كتب پيش از آن; خداوند نسبت به بندگانش خبير و بيناست! (31)

ثم اورثنا الكتاب الذين اصطفينا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخيرات باذن الله ذلك هو الفضل الكبير (32)
سپس اين كتاب (آسمانى) را به گروهى از بندگان برگزيده خود به ميراث داديم; (اما) از ميان آنها عده‏اى بر خود ستم كردند، و عده‏اى ميانه رو بودند،و گروهى به اذن خدا در نيكيها (از همه) پيشى گرفتند، و اين، همان فضيلت بزرگ است! (32)

جنات عدن يدخلونها يحلون فيها من اساور من ذهب و لؤلؤا و لباسهم فيها حرير (33)
(پاداش آنان) باغهاى جاويدان بهشت است كه در آن وارد مى‏شوند در حالى كه با دستبندهايى از طلا و مرواريد آراسته‏اند، و لباسشان در آنجا حرير است! (33)

و قالوا الحمد لله الذي اذهب عنا الحزن ان ربنا لغفور شكور (34)
آنها مى‏گويند: «حمد (و ستايش) براى خداوندى است كه اندوه را از ما برطرف ساخت; پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است! (34)

الذي احلنا دار المقامة من فضله لا يمسنا فيها نصب و لا يمسنا فيها لغوب (35)
همان كسى كه با فضل خود ما را در اين سراى اقامت (جاويدان) جاى داد كه نه در آن رنجى به ما مى‏رسد و نه سستى و واماندگى! (35)

و الذين كفروا لهم نار جهنم لا يقضى عليهم فيموتوا و لا يخفف عنهم من عذابها كذلك نجزي كل كفور (36)
و كسانى كه كافر شدند، آتش دوزخ براى آنهاست; هرگز فرمان مرگشان صادر نمى‏شود تا بميرند، و نه چيزى از عذابش از آنان تخفيف داده مى‏شود; اين گونه هر كفران‏كننده‏اى را كيفر مى‏دهيم! (36)

و هم يصطرخون فيها ربنا اخرجنا نعمل صالحا غير الذي كنا نعمل ا و لم نعمركم ما يتذكر فيه من تذكر و جاءكم النذير فذوقوا فما للظالمين من نصير (37)
آنها در دوزخ فرياد مى‏زنند: «پروردگارا! ما را خارج كن تا عمل صالحى انجام دهيم غير از آنچه انجام مى‏داديم!» (در پاسخ به آنان گفته مى‏شود:) آيا شما را به اندازه‏اى كه هر كس اهل تذكر است در آن متذكر مى‏شود عمر نداديم، و انذاركننده (الهى) به سراغ شما نيامد؟! اكنون بچشيد كه براى ظالمان هيچ ياورى نيست! (37)

ان الله عالم غيب السماوات و الارض انه عليم بذات الصدور (38)
خداوند از غيب آسمانها و زمين آگاه است، و آنچه را در درون دلهاست مى‏داند! (38)

هو الذي جعلكم خلائف في الارض فمن كفر فعليه كفره و لا يزيد الكافرين كفرهم عند ربهم الا مقتا و لا يزيد الكافرين كفرهم الا خسارا (39)
اوست كه شما را جانشينانى در زمين قرار داد; هر كس كافر شود، كفر او به زيان خودش خواهد بود، و كافران را كفرشان جز خشم و غضب در نزد پروردگار چيزى نمى‏افزايد، و (نيز) كفرشان جز زيان و خسران چيزى بر آنها اضافه نمى‏كند! (39)

قل ا رايتم شركاءكم الذين تدعون من دون الله اروني ما ذا خلقوا من الارض ام لهم شرك في السماوات ام آتيناهم كتابا فهم على بينة منه بل ان يعد الظالمون بعضهم بعضا الا غرورا (40)
بگو: «اين معبودانى را كه جز خدا مى‏خوانيد به من نشان دهيد چه چيزى از زمين را آفريده‏اند، يا اينكه شركتى در (آفرينش و مالكيت) آسمانها دارند؟! يا به آنان كتابى (آسمانى) داده‏ايم و دليلى از آن براى (شرك) خود دارند؟!» نه هيچ يك از اينها نيست، ظالمان فقط وعده‏هاى دروغين به يكديگر مى‏دهند! (40)

ان الله يمسك السماوات و الارض ان تزولا و لئن زالتا ان امسكهما من احد من بعده انه كان حليما غفورا (41)
خداوند آسمانها و زمين را نگاه مى‏دارد تا از نظام خود منحرف نشوند; و هرگاه منحرف گردند، كسى جز او نمى‏تواند آنها را نگاه دارد، او بردبار و غفور است! (41)

و اقسموا بالله جهد ايمانهم لئن جاءهم نذير ليكونن اهدى من احدى الامم فلما جاءهم نذير ما زادهم الا نفورا (42)
آنان با نهايت تاكيد به خدا سوگند خوردند كه اگر پيامبرى انذاركننده به سراغشان آيد، هدايت يافته‏ترين امتها خواهند بود; اما چون پيامبرى براى آنان آمد، جز فرار و فاصله‏گرفتن از (حق) چيزى بر آنها نيفزود! (42)

استكبارا في الارض و مكر السيئ و لا يحيق المكر السيئ الا باهله فهل ينظرون الا سنة الاولين فلن تجد لسنة الله تبديلا و لن تجد لسنة الله تحويلا (43)
اينها همه بخاطر استكبار در زمين و نيرنگهاى بدشان بود; اما اين نيرنگها تنها دامان صاحبانش را مى‏گيرد; آيا آنها چيزى جز سنت پيشينيان و (عذابهاى دردناك آنان) را انتظار دارند؟! هرگز براى سنت خدا تبديل نخواهى يافت، و هرگز براى سنت الهى تغييرى نمى‏يابى! (43)

ا و لم يسيروا في الارض فينظروا كيف كان عاقبة الذين من قبلهم و كانوا اشد منهم قوة و ما كان الله ليعجزه من شي‏ء في السماوات و لا في الارض انه كان عليما قديرا (44)
آيا آنان در زمين نگشتند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چگونه بود؟! همانها كه از اينان قويتر (و نيرومندتر) بودند; نه چيزى در آسمانها و نه چيزى در زمين از حوزه قدرت او بيرون نخواهد رفت; او دانا و تواناست! (44)

و لو يؤاخذ الله الناس بما كسبوا ما ترك على ظهرها من دابة و لكن يؤخرهم الى اجل مسمى فاذا جاء اجلهم فان الله كان بعباده بصيرا (45)
اگر خداوند مردم را به سبب كارهايى كه انجام داده‏اند مجازات كند، جنبنده‏اى را بر پشت زمين باقى نخواهد گذاشت! ولى (به لطفش) آنها را تا سرآمد معينى تاخير مى‏اندازد (و مهلت اصلاح مى‏دهد) اما هنگامى كه اجل آنان فرا رسد، (خداوند هر كس را به مقتضاى عملش جزا مى‏دهد) او نسبت به بندگانش بيناست (و از اعمال و نيات همه آگاه است)! (45)