شماره سوره

نام سوره

الفاتحة
البقرة
آل‏عمران
النساء
المائدة
الانعام
الاعراف
الانفال
التوبة
يونس
هود
يوسف
الرعد
ابراهيم
الحجر
النحل
الاسراء
الكهف
مريم
طه
الانبياء
الحج
المؤمنون
النور
الفرقان
الشعراء
النمل
القصص
العنكبوت
الروم
لقمان
السجده
الاحزاب
سبا
فاطر
يس
الصافات
ص
الزمر
غافر
فصلت
الشورى
الزخرف
الدخان
الجاثية
الاحقاف
محمد
الفتح
الحجرات
ق
الذاريات
الطور
النجم
القمر
الرحمن
الواقعة
الحديد
المجادلة
الحشر
الممتحنة
الصف
الجمعة
المنافقون
التغابن
الطلاق
التحريم
الملك
القلم
الحاقة
المعارج
نوح
الجن
المزمل
المدثر
القيامة
الانسان
المرسلات
النبا
النازعات
عبس
التكوير
الانفطار
المطففين
الانشقاق
البروج
الطارق
الاعلى
الغاشية
الفجر
البلد
الشمس
الليل
الضحى
الشرح
التين
العلق
القدر
البينة
الزلزلة
العاديات
القارعة
التكاثر
العصر
الهمزة
الفيل
قريش
الماعون
الكوثر
الكافرون
النصر
المسد
الاخلاص
الفلق
الناس

سوره مباركه الاحزاب سوره شماره 33

بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

يا ايها النبي اتق الله و لا تطع الكافرين و المنافقين ان الله كان عليما حكيما (1)
اى پيامبر! تقواى الهى پيشه كن و از كافران و منافقان اطاعت مكن كه خداوند عالم و حكيم است. (1)

و اتبع ما يوحى اليك من ربك ان الله كان بما تعملون خبيرا (2)
و از آنچه از سوى پروردگارت به تو وحى مى‏شود پيروى كن كه خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است. (2)

و توكل على الله و كفى بالله وكيلا (3)
و بر خدا توكل كن، و همين بس كه خداوند حافظ و مدافع (انسان) باشد! (3)

ما جعل الله لرجل من قلبين في جوفه و ما جعل ازواجكم اللائي تظاهرون منهن امهاتكم و ما جعل ادعياءكم ابناءكم ذلكم قولكم بافواهكم و الله يقول الحق و هو يهدي السبيل (4)
خداوند براى هيچ كس دو دل در درونش نيافريده; و هرگز همسرانتان را كه مورد «ظهار» قرارمى‏دهيد مادران شما قرار نداده; و (نيز) فرزندخوانده‏هاى شما را فرزند حقيقى شما قرارنداده است; اين سخن شماست كه به دهان خود مى‏گوييد (سخنى باطل و بى‏پايه); اما خداوند حق را مى‏گويد و او به راه راست هدايت مى‏كند. (4)

ادعوهم لآبائهم هو اقسط عند الله فان لم تعلموا آباءهم فاخوانكم في الدين و مواليكم و ليس عليكم جناح فيما اخطاتم به و لكن ما تعمدت قلوبكم و كان الله غفورا رحيما (5)
آنها را به نام پدرانشان بخوانيد كه اين كار نزد خدا عادلانه‏تر است; و اگر پدرانشان را نمى‏شناسيد، آنها برادران دينى و موالى شما هستند; اما گناهى بر شما نيست در خطاهايى كه از شما سرمى‏زند (و بى‏توجه آنها را به نام ديگران صدا مى‏زنيد)، ولى آنچه را از روى عمد مى‏گوييد (مورد حساب قرار خواهد داد); و خداوند آمرزنده و رحيم است. (5)

النبي اولى بالمؤمنين من انفسهم و ازواجه امهاتهم و اولوا الارحام بعضهم اولى ببعض في كتاب الله من المؤمنين و المهاجرين الا ان تفعلوا الى اوليائكم معروفا كان ذلك في الكتاب مسطورا (6)
پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است; و همسران او مادران آنها ( مؤمنان) محسوب مى‏شوند; و خويشاوندان نسبت به يكديگر از مؤمنان و مهاجران در آنچه خدا مقرر داشته اولى هستند، مگر اينكه بخواهيد نسبت به دوستانتان نيكى كنيد (و سهمى از اموال خود را به آنها بدهيد); اين حكم در كتاب (الهى) نوشته شده است. (6)

و اذ اخذنا من النبيين ميثاقهم و منك و من نوح و ابراهيم و موسى و عيسى ابن مريم و اخذنا منهم ميثاقا غليظا (7)
(به خاطر آور) هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم، و (همچنين) از تو و از نوح و ابراهيم و موسى و عيسى بن مريم، و ما از همه آنان پيمان محكمى گرفتيم (كه در اداى مسؤوليت تبليغ و رسالت كوتاهى نكنند)! (7)

ليسئل الصادقين عن صدقهم و اعد للكافرين عذابا اليما (8)
به اين منظور كه خدا راستگويان را از صدقشان (در ايمان و عمل صالح) سؤال كند; و براى كافران عذابى دردناك آماده ساخته است. (8)

يا ايها الذين آمنوا اذكروا نعمة الله عليكم اذ جاءتكم جنود فارسلنا عليهم ريحا و جنودا لم تروها و كان الله بما تعملون بصيرا (9)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! نعمت خدا را بر خود به ياد آوريد در آن هنگام كه لشكرهايى (عظيم) به سراغ شما آمدند; ولى ما باد و طوفان سختى بر آنان فرستاديم و لشكريانى كه آنها را نمى‏ديديد (و به اين وسيله آنها را در هم شكستيم); و خداوند هميشه به آنچه انجام مى‏دهيد بينا بوده است. (9)

اذ جاؤكم من فوقكم و من اسفل منكم و اذ زاغت الابصار و بلغت القلوب الحناجر و تظنون بالله الظنون (10)
(به خاطر بياوريد) زمانى را كه آنها از طرف بالا و پايين (شهر) بر شما وارد شدند (و مدينه را محاصره كردند) و زمانى را كه چشمها از شدت وحشت خيره شده و جانها به لب رسيده بود، و گمانهاى گوناگون بدى به خدا مى‏برديد. (10)

هنالك ابتلي المؤمنون و زلزلوا زلزالا شديدا (11)
آنجا بود كه مؤمنان آزمايش شدند و تكان سختى خوردند! (11)

و اذ يقول المنافقون و الذين في قلوبهم مرض ما وعدنا الله و رسوله الا غرورا (12)
و (نيز) به خاطر آوريد زمانى را كه منافقان و بيماردلان مى‏گفتند: «خدا و پيامبرش جز وعده‏هاى دروغين به ما نداده‏اند!» (12)

و اذ قالت طائفة منهم يا اهل يثرب لا مقام لكم فارجعوا و يستاذن فريق منهم النبي يقولون ان بيوتنا عورة و ما هي بعورة ان يريدون الا فرارا (13)
و (نيز) به خاطر آوريد زمانى را كه گروهى از آنها گفتند: «اى اهل يثرب (اى مردم مدينه)! اينجا جاى توقف شما نيست; به خانه‏هاى خود بازگرديد!» و گروهى از آنان از پيامبر اجازه بازگشت مى‏خواستند و مى‏گفتند: «خانه‏هاى ما بى‏حفاظ است!»، در حالى كه بى‏حفاظ نبود; آنها فقط مى‏خواستند (از جنگ) فرار كنند. (13)

و لو دخلت عليهم من اقطارها ثم سئلوا الفتنة لآتوها و ما تلبثوا بها الا يسيرا (14)
آنها چنان بودند كه اگر دشمنان از اطراف مدينه بر آنان وارد مى‏شدند و پيشنهاد بازگشت به سوى شرك به آنان مى‏كردند مى‏پذيرفتند، و جز مدت كمى (براى انتخاب اين راه) درنگ نمى‏كردند! (14)

و لقد كانوا عاهدوا الله من قبل لا يولون الادبار و كان عهد الله مسؤلا (15)
(در حالى كه) آنان قبل از اين با خدا عهد كرده بودند كه پشت به دشمن نكنند; و عهد الهى مورد سؤال قرار خواهد گرفت (و در برابر آن مسؤولند)! (15)

قل لن ينفعكم الفرار ان فررتم من الموت او القتل و اذا لا تمتعون الا قليلا (16)
بگو: «اگر از مرگ يا كشته‏شدن فرار كنيد، سودى به حال شما نخواهد داشت; و در آن هنگام جز بهره كمى از زندگانى نخواهيد گرفت!» (16)

قل من ذا الذي يعصمكم من الله ان اراد بكم سوءا او اراد بكم رحمة و لا يجدون لهم من دون الله وليا و لا نصيرا (17)
بگو: «چه كسى مى‏تواند شما را در برابر اراده خدا حفظ كند اگر او بدى يا رحمتى را براى شما اراده كند؟!» و آنها جز خدا هيچ سرپرست و ياورى براى خود نخواهند يافت. (17)

قد يعلم الله المعوقين منكم و القائلين لاخوانهم هلم الينا و لا ياتون الباس الا قليلا (18)
خداوند كسانى كه مردم را از جنگ بازمى‏داشتند و كسانى را كه به برادران خود مى‏گفتند: بسوى ما بياييد (و خود را از معركه بيرون كشيد)» بخوبى مى‏شناسد; و آنها (مردمى ضعيفند و) جز اندكى پيكار نمى‏كنند! (18)

اشحة عليكم فاذا جاء الخوف رايتهم ينظرون اليك تدور اعينهم كالذي يغشى‏عليه من الموت فاذا ذهب الخوف سلقوكم بالسنة حداد اشحة على الخير اولئك لم يؤمنوا فاحبط الله اعمالهم و كان ذلك على الله يسيرا (19)
آنها در همه چيز نسبت به شما بخيلند; و هنگامى كه (لحظات) ترس (و بحرانى) پيش آيد، مى‏بينى آنچنان به تو نگاه مى‏كنند، و چشمهايشان در حدقه مى‏چرخد، كه گويى مى‏خواهند قالب تهى كنند! اما وقتى حالت خوف و ترس فرو نشست، زبانهاى تند و خشن خود را با انبوهى از خشم و عصبانيت بر شما مى‏گشايند (و سهم خود را از غنايم مطالبه مى‏كنند!) در حالى كه در آن نيز حريص و بخيلند; آنها (هرگز) ايمان نياورده‏اند، از اين رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود كرد; و اين كار بر خدا آسان است. (19)

يحسبون الاحزاب لم يذهبوا و ان يات الاحزاب يودوا لو انهم بادون في الاعراب يسئلون عن انبائكم و لو كانوا فيكم ما قاتلوا الا قليلا (20)
آنها گمان مى‏كنند هنوز لشكر احزاب نرفته‏اند; و اگر برگردند (از ترس آنان) دوست مى‏دارند در ميان اعراب باديه‏نشين پراكنده (و پنهان) شوند و از اخبار شما جويا گردند; و اگر در ميان شما باشند جز اندكى پيكار نمى‏كنند! (20)

لقد كان لكم في رسول الله اسوة حسنة لمن كان يرجوا الله و اليوم الآخر و ذكر الله كثيرا (21)
مسلما براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد مى‏كنند. (21)

و لما را المؤمنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله و ما زادهم الا ايمانا و تسليما (22)
(اما) مؤمنان وقتى لشكر احزاب را ديدند گفتند: «اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفته‏اند!» و اين موضوع جز بر ايمان و تسليم آنان نيفزود. (22)

من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا (23)
در ميان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده‏اند; بعضى پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضى ديگر در انتظارند; و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند. (23)

ليجزي الله الصادقين بصدقهم و يعذب المنافقين ان شاء او يتوب عليهم ان الله كان غفورا رحيما (24)
هدف اين است كه خداوند صادقان را بخاطر صدقشان پاداش دهد، و منافقان را هرگاه اراده كند عذاب نمايد يا (اگر توبه كنند) توبه آنها را بپذيرد; چرا كه خداوند آمرزنده و رحيم است. (24)

و رد الله الذين كفروا بغيظهم لم ينالوا خيرا و كفى الله المؤمنين القتال و كان الله قويا عزيزا (25)
خدا كافران را با دلى پر از خشم بازگرداند بى‏آنكه نتيجه‏اى از كار خود گرفته باشند; و خداوند (در اين ميدان)، مؤمنان را از جنگ بى‏نياز ساخت (و پيروزى را نصيبشان كرد); و خدا قوى و شكست‏ناپذير است! (25)

و انزل الذين ظاهروهم من اهل الكتاب من صياصيهم و قذف في قلوبهم الرعب فريقا تقتلون و تاسرون فريقا (26)
و خداوند گروهى از اهل كتاب ( يهود) را كه از آنان ( مشركان عرب) حمايت كردند از قلعه‏هاى محكمشان پايين كشيد و در دلهايشان رعب افكند; (و كارشان به جايى رسيد كه) گروهى را به قتل مى‏رسانديد و گروهى را اسير مى‏كرديد! (26)

و اورثكم ارضهم و ديارهم و اموالهم و ارضا لم تطؤها و كان الله على كل شي‏ء قديرا (27)
و زمينها و خانه‏ها و اموالشان را در اختيار شما گذاشت، و (همچنين) زمينى را كه هرگز در آن گام ننهاده بوديد; و خداوند بر هر چيز تواناست! (27)

يا ايها النبي قل لازواجك ان كنتن تردن الحياة الدنيا و زينتها فتعالين امتعكن و اسرحكن سراحا جميلا (28)
اى پيامبر! به همسرانت بگو: «اگر شما زندگى دنيا و زرق و برق آن را مى‏خواهيد بياييد با هديه‏اى شما را بهره‏مند سازم و شما را بطرز نيكويى رها سازم! (28)

و ان كنتن تردن الله و رسوله و الدار الآخرة فان الله اعد للمحسنات منكن اجرا عظيما (29)
و اگر شما خدا و پيامبرش و سراى آخرت را مى‏خواهيد، خداوند براى نيكوكاران شما پاداش عظيمى آماده ساخته است.» (29)

يا نساء النبي من يات منكن بفاحشة مبينة يضاعف لها العذاب ضعفين و كان ذلك على الله يسيرا (30)
اى همسران پيامبر! هر كدام از شما گناه آشكار و فاحشى مرتكب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود; و اين براى خدا آسان است. (30)

و من يقنت منكن لله و رسوله و تعمل صالحا نؤتها اجرها مرتين و اعتدنا لها رزقا كريما (31)
و هر كس از شما براى خدا و پيامبرش خضوع كند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهيم ساخت، و روزى پرارزشى براى او آماده كرده‏ايم. (31)

يا نساء النبي لستن كاحد من النساء ان اتقيتن فلا تخضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض و قلن قولا معروفا (32)
اى همسران پيامبر! شما همچون يكى از آنان معمولى نيستيد اگر تقوا پيشه كنيد; پس به گونه‏اى هوس‏انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند، و سخن شايسته بگوييد! (32)

و قرن في بيوتكن و لا تبرجن تبرج الجاهلية الاولى و اقمن الصلاة و آتين الزكاة و اطعن الله و رسوله انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا (33)
و در خانه‏هاى خود بمانيد، و همچون دوران جاهليت نخستين (در ميان مردم) ظاهر نشويد، و نماز را برپا داريد، و زكات را بپردازيد، و خدا و رسولش را اطاعت كنيد; خداوند فقط مى‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملا شما را پاك سازد. (33)

و اذكرن ما يتلى في بيوتكن من آيات الله و الحكمة ان الله كان لطيفا خبيرا (34)
آنچه را در خانه‏هاى شما از آيات خداوند و حكمت و دانش خوانده مى‏شود ياد كنيد; خداوند لطيف و خبير است! (34)

ان المسلمين و المسلمات و المؤمنين و المؤمنات و القانتين و القانتات و الصادقين و الصادقات و الصابرين و الصابرات و الخاشعين و الخاشعات و المتصدقين و المتصدقات و الصائمين و الصائمات و الحافظين فروجهم و الحافظات و الذاكرين الله كثيرا و الذاكرات اعد الله لهم مغفرة و اجرا عظيما (35)
به يقين، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، مردان مطيع فرمان خدا و زنان مطيع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شكيبا و زنان صابر و شكيبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق كننده و زنان انفاق كننده، مردان روزه‏دار و زنان روزه‏دار، مردان پاكدامن و زنان پاكدامن و مردانى كه بسيار به ياد خدا هستند و زنانى كه بسيار ياد خدا مى‏كنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظيمى فراهم ساخته است. (35)

و ما كان لمؤمن و لا مؤمنة اذا قضى الله و رسوله امرا ان يكون لهم الخيرة من امرهم و من يعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبينا (36)
هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند، اختيارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد; و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند، به گمراهى آشكارى گرفتار شده است! (36)

و اذ تقول للذي انعم الله عليه و انعمت عليه امسك عليك زوجك و اتق الله و تخفي في نفسك ما الله مبديه و تخشى الناس و الله احق ان تخشاه فلما قضى زيد منها وطرا زوجناكها لكي لا يكون على المؤمنين حرج في ازواج ادعيائهم اذا قضوا منهن وطرا و كان امر الله مفعولا (37)
(به خاطر بياور) زمانى را كه به آن كس كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نيز به او نعمت داده بودى (به فرزند خوانده‏ات «زيد») مى‏گفتى: «همسرت را نگاه‏دار و از خدا بپرهيز!» (و پيوسته اين امر را تكرار مى‏كردى); و در دل چيزى را پنهان مى‏داشتى كه خداوند آن را آشكار مى‏كند; و از مردم مى‏ترسيدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى! هنگامى كه زيد نيازش را از آن زن به سرآورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خوانده‏هايشان -هنگامى كه طلاق گيرند- نباشد; و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنت غلط تحريم اين زنان بايد شكسته شود). (37)

ما كان على النبي من حرج فيما فرض الله له سنة الله في الذين خلوا من قبل و كان امر الله قدرا مقدورا (38)
هيچ گونه منعى بر پيامبر در آنچه خدا بر او واجب كرده نيست; اين سنت الهى در مورد كسانى كه پيش از اين بوده‏اند نيز جارى بوده; و فرمان خدا روى حساب و برنامه دقيقى است! (38)

الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه و لا يخشون احدا الا الله و كفى بالله حسيبا (39)
(پيامبران) پيشين كسانى بودند كه تبليغ رسالتهاى الهى مى‏كردند و (تنها) از او مى ترسيدند، و از هيچ كس جز خدا بيم نداشتند; و همين بس كه خداوند حسابگر (و پاداش‏دهنده اعمال آنها) است! (39)

ما كان محمد ابا احد من رجالكم و لكن رسول الله و خاتم النبيين و كان الله بكل شي‏ء عليما (40)
محمد (ص) پدر هيچ يك از مردان شما نبوده و نيست; ولى رسول خدا و ختم‏كننده و آخرين پيامبران است; و خداوند به همه چيز آگاه است! (40)

يا ايها الذين آمنوا اذكروا الله ذكرا كثيرا (41)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! خدا را بسيار ياد كنيد، (41)

و سبحوه بكرة و اصيلا (42)
و صبح و شام او را تسبيح گوييد! (42)

هو الذي يصلي عليكم و ملائكته ليخرجكم من الظلمات الى النور و كان بالمؤمنين رحيما (43)
او كسى است كه بر شما درود و رحمت مى‏فرستد، و فرشتگان او (نيز) براى شما تقاضاى رحمت مى‏كنند تا شما را از ظلمات (جهل و شرك گناه) به سوى نور (ايمان و علم و تقوا) رهنمون گردد; او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است! (43)

تحيتهم يوم يلقونه سلام و اعد لهم اجرا كريما (44)
تحيت آنان در روزى كه او را ديدار مى‏كنند سلام است; و براى آنها پاداش پرارزشى فراهم ساخته است. (44)

يا ايها النبي انا ارسلناك شاهدا و مبشرا و نذيرا (45)
اى پيامبر! ما تو را گواه فرستاديم و بشارت‏دهنده و انذاركننده! (45)

و داعيا الى الله باذنه و سراجا منيرا (46)
و تو را دعوت‏كننده بسوى خدا به فرمان او قرار داديم، و چراغى روشنى‏بخش! (46)

و بشر المؤمنين بان لهم من الله فضلا كبيرا (47)
و مؤمنان را بشارت ده كه براى آنان از سوى خدا فضل بزرگى است. (47)

و لا تطع الكافرين و المنافقين و دع اذاهم و توكل على الله و كفى بالله وكيلا (48)
و از كافران و منافقان اطاعت مكن، و به آزارهاى آنها اعتنا منما، و بر خدا توكل كن، و همين بس كه خدا حامى و مدافع (تو) است! (48)

يا ايها الذين آمنوا اذا نكحتم المؤمنات ثم طلقتموهن من قبل ان تمسوهن فما لكم عليهن من عدة تعتدونها فمتعوهن و سرحوهن سراحا جميلا (49)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه با زنان با ايمان ازدواج‏كرديد و قبل از همبستر شدن طلاق داديد، عده‏اى براى شما بر آنها نيست كه بخواهيد حساب آن را نگاه داريد; آنها را با هديه مناسبى بهره‏مند سازيد و بطرز شايسته‏اى رهايشان كنيد. (49)

يا ايها النبي انا احللنا لك ازواجك اللاتي آتيت اجورهن و ما ملكت يمينك مما افاء الله عليك و بنات عمك و بنات عماتك و بنات خالك و بنات خالاتك اللاتي هاجرن معك و امراة مؤمنة ان وهبت نفسها للنبي ان اراد النبي ان يستنكحها خالصة لك من دون المؤمنين قد علمنا ما فرضنا عليهم في ازواجهم و ما ملكت ايمانهم لكيلا يكون عليك حرج و كان الله غفورا رحيما (50)
اى پيامبر! ما همسران تو را كه مهرشان را پرداخته‏اى براى تو حلال كرديم، و همچنين كنيزانى كه از طريق غنايمى كه خدا به تو بخشيده است مالك شده‏اى و دختران عموى تو، و دختران عمه‏ها، و دختران دايى تو، و دختران خاله‏ها كه با تو مهاجرت كردند (ازدواج با آنها براى تو حلال است) و هرگاه زن با ايمانى خود را به پيامبر ببخشد (و مهرى براى خود نخواهد) چنانچه پيامبر بخواهد مى‏تواند او را به همسرى برگزيند; اما چنين ازدواجى تنها براى تو مجاز است نه ديگر مؤمنان; ما مى‏دانيم براى آنان در مورد همسرانشان و كنيزانشان چه حكمى مقرر داشته‏ايم (و مصلحت آنان چه حكمى را ايجاب مى‏كند); اين بخاطر آن است كه مشكلى (در اداى رسالت) بر تو نباشد (و از اين راه حاميان فزونترى فراهم سازى); و خداوند آمرزنده و مهربان است! (50)

ترجي من تشاء منهن و تؤوي اليك من تشاء و من ابتغيت ممن عزلت فلا جناح عليك ذلك ادنى ان تقر اعينهن و لا يحزن و يرضين بما آتيتهن كلهن و الله يعلم ما في قلوبكم و كان الله عليما حليما (51)
(موعد) هر يك از همسرانت را بخواهى مى‏توانى به تاخير اندازى، و هر كدام را بخواهى نزد خود جاى دهى; و هرگاه بعضى از آنان را كه بركنار ساخته‏اى بخواهى نزد خود جاى دهى، گناهى بر تو نيست; اين حكم الهى براى روشنى چشم آنان، و اينكه غمگين نباشند و به آنچه به آنان مى‏دهى همگى راضى شوند نزديكتر است; و خدا آنچه را در قلوب شماست مى‏داند، و خداوند دانا و بردبار است (از مصالح بندگان خود با خبر است، و در كيفر آنها عجله نمى‏كند)! (51)

لا يحل لك النساء من بعد و لا ان تبدل بهن من ازواج و لو اعجبك حسنهن الا ما ملكت يمينك و كان الله على كل شي‏ء رقيبا (52)
بعد از اين ديگر زنى بر تو حلال نيست، و نمى‏توانى همسرانت را به همسران ديگرى مبدل كنى ( بعضى را طلاق دهى و همسر ديگرى به جاى او برگزينى) هر چند جمال آنها مورد توجه تو واقع شود، مگر آنچه كه بصورت كنيز در ملك تو درآيد! و خداوند ناظر و مراقب هر چيز است (و با اين حكم فشار قبايل عرب را در اختيار همسر از آنان، از تو برداشتيم). (52)

يا ايها الذين آمنوا لا تدخلوا بيوت النبي الا ان يؤذن لكم الى طعام غير ناظرين اناه و لكن اذا دعيتم فادخلوا فاذا طعمتم فانتشروا و لا مستانسين لحديث ان ذلكم كان يؤذي النبي فيستحيي منكم و الله لا يستحيي من الحق و اذا سالتموهن متاعا فسئلوهن من وراء حجاب ذلكم اطهر لقلوبكم و قلوبهن و ما كان لكم ان تؤذوا رسول الله و لا ان تنكحوا ازواجه من بعده ابدا ان ذلكم كان عند الله عظيما (53)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در خانه‏هاى پيامبر داخل نشويد مگر به شما براى صرف غذا اجازه داده شود، در حالى كه (قبل از موعد نياييد و) در انتظار وقت غذا ننشينيد; اما هنگامى كه دعوت شديد داخل شويد; و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشينيد; اين عمل، پيامبر را ناراحت مى‏نمايد، ولى از شما شرم مى‏كند (و چيزى نمى‏گويد); اما خداوند از (بيان) حق شرم ندارد! و هنگامى كه چيزى از وسايل زندگى را (بعنوان عاريت) از آنان ( همسران پيامبر) مى‏خواهيد از پشت پرده بخواهيد; اين كار براى پاكى دلهاى شما و آنها بهتر است! و شما حق نداريد رسول خدا را آزار دهيد، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآوريد كه اين كار نزد خدا بزرگ است! (53)

ان تبدوا شيئا او تخفوه فان الله كان بكل شي‏ء عليما (54)
اگر چيزى را آشكار كنيد يا آن را پنهان داريد، خداوند از همه چيز آگاه است! (54)

لا جناح عليهن في آبائهن و لا ابنائهن و لا اخوانهن و لا ابناء اخوانهن و لا ابناء اخواتهن و لا نسائهن و لا ما ملكت ايمانهن و اتقين الله ان الله كان على كل شي‏ء شهيدا (55)
بر آنان ( همسران پيامبر) گناهى نيست در مورد پدران و فرزندان و برادران و فرزندان برادران و فرزندان خواهران خود و زنان مسلمان و بردگان خويش (كه بدون حجاب و پرده با آنها تماس بگيرند); و تقواى الهى را پيشه كنيد كه خداوند نسبت به هر چيزى شاهد و آگاه است. (55)

ان الله و ملائكته يصلون على النبي يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما (56)
خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مى‏فرستد; اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، بر او درود فرستيد و سلام گوييد و كاملا تسليم (فرمان او) باشيد. (56)

ان الذين يؤذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا و الآخرة و اعد لهم عذابا مهينا (57)
آنها كه خدا و پيامبرش را آزار مى‏دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنيا و آخرت دور ساخته، و براى آنها عذاب خواركننده‏اى آماده كرده است. (57)

و الذين يؤذون المؤمنين و المؤمنات بغير ما اكتسبوا فقد احتملوا بهتانا و اثما مبينا (58)
و آنان كه مردان و زنان باايمان را به خاطر كارى كه انجام نداده‏اند آزار مى‏دهند; بار بهتان و گناه آشكارى را به دوش كشيده‏اند. (58)

يا ايها النبي قل لازواجك و بناتك و نساء المؤمنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلك ادنى ان يعرفن فلا يؤذين و كان الله غفورا رحيما (59)
اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها ( روسرى‏هاى بلند) خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است; (و اگر تاكنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است. (59)

لئن لم ينته المنافقون و الذين في قلوبهم مرض و المرجفون في المدينة لنغرينك بهم ثم لا يجاورونك فيها الا قليلا (60)
اگر منافقان و بيماردلان و آنها كه اخبار دروغ و شايعات بى‏اساس در مدينه پخش مى كنند دست از كار خود بر ندارند، تو را بر ضد آنان مى‏شورانيم، سپس جز مدت كوتاهى نمى‏توانند در كنار تو در اين شهر بمانند! (60)

ملعونين اينما ثقفوا اخذوا و قتلوا تقتيلا (61)
و از همه جا طرد مى‏شوند، و هر جا يافته شوند گرفته خواهند شد و به سختى به قتل خواهند رسيد! (61)

سنة الله في الذين خلوا من قبل و لن تجد لسنة الله تبديلا (62)
اين سنت خداوند در اقوام پيشين است، و براى سنت الهى هيچ گونه تغيير نخواهى يافت! (62)

يسئلك الناس عن الساعة قل انما علمها عند الله و ما يدريك لعل الساعة تكون قريبا (63)
مردم از تو درباره (زمان قيام) قيامت سؤال مى‏كنند، بگو: «علم آن تنها نزد خداست!» و چه مى‏دانى شايد قيامت نزديك باشد! (63)

ان الله لعن الكافرين و اعد لهم سعيرا (64)
خداوند كافران را لعن كرده (و از رحمت خود دور داشته) و براى آنان آتش سوزاننده‏اى آماده نموده است، (64)

خالدين فيها ابدا لا يجدون وليا و لا نصيرا (65)
در حالى كه همواره در آن تا ابد مى‏مانند، و ولى و ياورى نخواهند يافت! (65)

يوم تقلب وجوههم في النار يقولون يا ليتنا اطعنا الله و اطعنا الرسولا (66)
در آن روز كه صورتهاى آنان در آتش (دوزخ) دگرگون خواهد شد (از كار خويش پشيمان مى‏شوند و) مى‏گويند: «اى كاش خدا و پيامبر را اطاعت كرده بوديم!» (66)

و قالوا ربنا انا اطعنا سادتنا و كبراءنا فاضلونا السبيلا (67)
و مى‏گويند: «پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود اطاعت كرديم و ما را گمراه ساختند! (67)

ربنا آتهم ضعفين من العذاب و العنهم لعنا كبيرا (68)
پروردگارا! آنان را از عذاب، دو چندان ده و آنها را لعن بزرگى فرما!» (68)

يا ايها الذين آمنوا لا تكونوا كالذين آذوا موسى فبراه الله مما قالوا و كان عند الله وجيها (69)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! همانند كسانى نباشيد كه موسى را آزار دادند; و خداوند او را از آنچه در حق او مى‏گفتند مبرا ساخت; و او نزد خداوند، آبرومند (و گرانقدر) بود! (69)

يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و قولوا قولا سديدا (70)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! تقواى الهى پيشه كنيد و سخن حق بگوييد... (70)

يصلح لكم اعمالكم و يغفر لكم ذنوبكم و من يطع الله و رسوله فقد فاز فوزا عظيما (71)
تا خدا كارهاى شما را اصلاح كند و گناهانتان را بيامرزد; و هر كس اطاعت خدا و رسولش كند، به رستگارى (و پيروزى) عظيمى دست يافته است! (71)

انا عرضنا الامانة على السماوات و الارض و الجبال فابين ان يحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه كان ظلوماجهولا (72)
ما امانت (تعهد، تكليف، و ولايت الهيه) را بر آسمانها و زمين و كوه‏ها عرضه داشتيم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسيدند; اما انسان آن را بر دوش كشيد; او بسيار ظالم و جاهل بود، (چون قدر اين مقام عظيم را نشناخت و به خود ستم كرد)! (72)

ليعذب الله المنافقين و المنافقات و المشركين و المشركات و يتوب الله على المؤمنين و المؤمنات و كان الله غفورا رحيما (73)
هدف اين بود كه خداوند مردان و زنان‏منافق و مردان و زنان مشرك را (از مؤمنان جدا سازد و آنان را) عذاب كند، و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان باايمان بفرستد; خداوند همواره آمرزنده و رحيم است! (73)